جلسه دهم از دوره چهل و هفتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان به استادی مسافر حشمت و نگهبانی مسافر افشین و دبیری مسافر بهادر با دستور جلسه " عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟" چهارشنبه 22 مرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد :

از ایجنت و مرزبانان محترم سپاسگزارم که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند. دستور جلسه در مورد عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟ خب میشود گفت، دستور جلسه دو قسمت جدا از هم هست، اینکه میتوان گفت عدالت به معنی تعادل و یا نظم و انضباط است و برابر بودن هم به همین مربوط هست. به نظر من شاید همه در کنگره برابر باشند، ولی عدالت برای همه به یکسان اجرا نشود، چون آن سفر اولی که تازه، وارد کنگره میشود با فردی که پنج سال رهایی دارد خیلی متفاوت است، شاید دو سفر اولی که با یکدیگر سفرشان را شروع کنند، باهم به رهایی هم برسند ولی کیفیت رهایی فرق داشته باشد.

این مطالبی که در این سالها بنده با گوشت و پوست و استخوان درک کردم این است که وعده خداوند دروغ نیست. در این چند وقتیکه از کنگره دور بودهام تا زمانی که بهتازگی شال تازه واردین قبولشدهام، به این موضوع فکر میکردم که وقتی انسان از یارانش جدا بشود وارد جهنم میشود، وقتیکه من اینجا رها شدم، به حال خوش رسیدم و معجزه برای من اتفاق افتاد، اگر از این دوستانی که در مسیر درست حرکت میکنند جدا شوم، وارد جهنم میشوم، البته منظور از جهنم شاید تاریکیهای سابق نباشد، برای من سفر دومی یک بوق اضافی در ترافیک، یک فحش به بیراه دادن هم جهنم هست، چون دوباره برمیگردد به بحث تعادل، بحث عدالت.

موضوعی دیگر که برای بنده خیلی مهم بود این است که آدمها جایگاهشان را خودشان انتخاب نمیکنند، این جایگاه است که آدم را انتخاب میکند، فرقی نمیکند که در خانواده باشد یا در محیط کار، چون اگر در مسیر درست باشم خودبهخود میکروفون به دستم میآید، اگر در مسیر درست باشم دیگر نیاز نیست به دنبال کاری بروم، کار خودش به سمت من میآید. در کنگره آموزش گرفتهایم که شاید خیلی از موضوعات برایمان حتمی نباشد، شاید ما بتوانیم تغییری ایجاد کنیم، یاد گرفتهایم که اعمال ما در خطوط تقدیر عشق بسزایی دارند. مسئله که به نظرم خیلی مهمه، ما در دوره دبستان خواندهایم که میگویند توانا بود هرکه دانا بود، تا زمانی که دانایی برایم شکل نگیرد توانا نخواهم شد، تا زمانی که یاد نگیرم بهتر لباس بپوشم، بهتر صحبت کنم هیچ اتفاقی برای من نخواهد افتاد، و برعکس این قضیه هم هست، تا زمانی که توانا نشوم دانا هم نخواهم شد.

تایپ و بارگزاری: مسافر طاها
عکس: مسافر شهاب
مرزبان کشیک: مسافر محسن
- تعداد بازدید از این مطلب :
94