هفتمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰روزهای سهشنبه، نمایندگی قائمشهربا استادی مسافر سیاوش، نگهبانی مسافر سعید و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه: "عدالت؛ آیا افراد در کنگره ۶۰ با هم برابر هستند؟"سهشنبه، ۲۱ مردادماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، سیاوش هستم، یک مسافر. خیلی ممنونم از اینکه در کنگره حضور دارم. تشکر ویژه دارم از آقای مهران محترم که این پست را به ما سپردند و همچنین از دیدبان محترم، آقای صداقت، بابت حضورشان در شعبه قائمشهر تقدیر میکنم. از مرزبانان قدیم هم سپاسگزارم که با عدالت در این شعبه کار کردند و وظایف خود را به بهترین شکل انجام دادند. به مرزبانان جدید هم تبریک میگویم که قصد دارند راه مرزبانان قدیم را با خلوص نیت ادامه دهند تا اهداف کنگره هرچه بهتر پیش برود.
در مورد دستور جلسه عدالت :عدالت نمونههای زیادی دارد، مثل کارهایی که مرزبانها برای پیشبرد اهداف کنگره انجام میدهند. عدالت یعنی هر فرد در کنگره ۶۰ باید به جایگاهی برسد که به تعادل واقعی دست یابد. استاد در مورد حضرت علی (ع) پرسیدند که ایشان نمونه بارز عدالت در تمام ابعاد اخلاق، رفتار و کردار بودند. عدالت درونی یعنی وقتی شخص به تعادل کامل میرسد که همان جهانبینی است.
عدالت در لوگوی کنگره ۶۰ به شکل مثلث نشان داده شده: عدالت، معرفت و عمل صالح. وقتی معرفت بر اساس دانایی و آموزش باشد و در مسیر عمل سالم قرار گیرد، به عدالت میرسیم. این اصل برای رسیدن به جهانبینی، اخلاق و اهداف کنگره ضروری است.
تعادل در سه بخش صورت می گیرد .
جسم باید در تعادل باشد . روان هم وقتی جسم متعادل شد، روان هم پاک و سالم میشود. جهانبینی هم نتیجه این دو است.
آیا همه انسانها برابرند؟ خیر. یک فرد معتاد با یک فرد سالم، یا یک دانشمند با یک فرد ساده، برابر نیستند. رفتار، گفتار و خصلتهای هرکس در عدالت نقش دارد. مرزبانها و نگهبانهای کنگره همگی با خلوص نیت و بر اساس عقل و انسانیت کار میکنند تا کنگره جای امنی باشد؛ جایی که همه احساس آرامش کنند و هیچ دلخوری وجود نداشته باشد.
عدالت در کنگره یعنی:گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک
پیشبرد همهچیز با خلوص نیت، بدون کدورت، دشمنی یا بیانصافی هم عدالت است .
راهنماها و کمکراهنماها نمونههای عالی این عدالت هستند؛ بدون چشمداشت و با جهانبینی بالا خدمت میکنند.آیا یک مسافر سفر اول با یک مسافر سفر دوم یا سوم برابر است؟ خیر. هرکس بر اساس جایگاه، آموزشها و دیدگاهش رشد میکند.
من قبلاً اخلاق تند و عصبی داشتم. حتی حوصله رفتن به شهر را نداشتم. مواد مخدر در ابتدا شادی میآورد، اما کمکم همه چیز را از آدم میگیرد. با آمدن به کنگره، گوش دادن به سیدیها و راهنماییهای راهنما، به جایگاه بهتری رسیدم. امروز خانوادهام شاهد تغییر من هستند. اگر به آموزشهای کنگره عمل کنید، به عدالت و تعادل واقعی میرسید و مشکلات زندگی کم میشود. ممنون که به حرفهایم گوش دادید.
در ادامه سخنان دیدهبان محترم آقای صداقت:

امیدوارم بتوانم در خدمت شما عزیزان باشم. امیدوارم حال همگی شما خوب باشد، سلامت باشید. به تازه واردهایی که تازه تشریف آوردند هم خوش آمد میگویم. انشاالله زودتر به آن حالت متناسب خودشان برسند، به آن حالت تعادل برسند.
امروز دیدم در نمایندگی شما تقریباً ۹۰ نفر شربت بگیر دارید، ۹۰ نفر سفر اولی دارید، ولی جلسه با چند نفر شروع شد؟ با ۳۵ نفر! این یعنی ما قدر چیزی را که داریم را نمیدانیم.
فکر کنید همه جلسات همینجوری بود، خودتو باد میزدی.فکر کنید این کولر اینجا نبود. فکر کنید زیر پات تا مچ پات تو آشغالا بود. فکر کنید باید الان میرفتید تو پارک مینشستید، مثل خیلی از گروه های دیگر که تو پارک با عرض معذرت کنار پهنای پارک دارند جلسه تشکیل میدهند.
ساختمان نمایندگی را ببینید، تمیزی به این شیکی، به این مرتبی. مرزبان خوب، ایجنت خوب، راهنمای خوب، مسئول نشریات، محصول کارت، حضور غیاب، اوتی، آبدارخونه، همه همه - چه همسفر چه مسافر - دارند خدمت می کنند. از نگهبان، دبیر، بگیر ببند. اینجا تمیز باشد، آنجا مرتب باشد، سیستم صوتی... همه چیز عالی و مرتب است.
بعد شما به خودت اهمیت نمیدهید. آقا تعطیلیه؟ خب باشد تعطیلی باشد! فردا جلسه ساعت ۵ شروع میشود، ساعت پنج و نیم شروع نمی شود. اگه میخواستن میگفتند هر وقت دوست دارید بیاید. چرا میگویند رأس ساعت ۵؟ چون لازم است شما هر جلسه حرمت کنگره را گوش کنید، هر جلسه قوانین و نوشته ها را گوش کنید.
نه فقط برای شما، برای من هم که بیست و خورده ای سال است در کنگره حضور دارم لازم است. چرا؟ چون تکرار باعث یادآوری میشود. تکرار باعث میشود یواش یواش ما بتوانیم آن چیزهایی که می شنویم را طی سالیان سال اجرا کنیم.
ببخشید، مگه چه کاری هست؟ اصلاً همه سیستم را جمع می کردیم، یک جای ۱۰ متری میگرفتیم. مثلاً میگفتیم آقا لژیون یک ساعت، دو بیاد نامه های خودش را بگیرد و برود، لژیون دو ساعت دو و نیم بیاد، لژیون سه ساعت... آن وقت نه این سیستم بود، نه این همه هزینه و نه این همه مرزبان از ساعت ۱ و ۲ اینجا حضور داشتند.
پس چرا این کا را می کنیم؟ چون لازم است. حضور من سفر اولی یا سفر دومی در این جلسه چیه؟ برای اینکه من بیام اینجا استادی کنم؟ نه! چون شما به این جلسه نیاز دارید و من به شما نیاز دارم. من دیده بانم به حضور شما نیاز دارم.
این مرزبانان ، نگهبان، دبیر... دارند خدمت میکنند تا شما هم یک روز مثل اونا بشوید و از مرزبانی خودتان لذت ببرید، از نگهبانی خودتان لذت ببرید، از دبیری خودتان لذت ببرید. این لذت را هم میخواهم به شما هم انتقال بدم.
شما رأس ساعت ۵ باید در اینجاحضور داشته باشید. من خودم ۲۰ و خورده ای سال است که هر اتفاقی بیفتد، شنبه، دوشنبه وچهارشنبه ساختمان سیمرغ هستم. چرا؟ چون این یک سال اول - مخصوصاً سفر اول - حضور شما در تمامی جلسات لازم است ، جزو درمان شما عزیزان است.
هفته ای سه روز، سه ساعت. جمعاً ۹ ساعت در کنگره، با احتساب پارک ۱۱ ساعت از ۱۶۸ ساعت هفته می شود، فقط ۱۱ ساعت را برای درمان خودتان وقت میگذارید.
رأس ساعت ۵ باید درشعبه حضور داشته باشید. اگر ۵ و یک دقیقه بیایی، غیبت میخورید و راهنما دیگر شما رانمی پذیرد. چهار جلسه غیبت کنید، باید لژیون انضباطی برید.
به کاراتون بگید "ما کنگره داریم". یک سال به کنگره بچسبید، درمان بشید، بعد برید از زندگی لذت ببرید، مثل خیلیا که اینجا دارن لذت میبرن.
حالا سراغ کار اصلی خودمان می رویم . کار اصلی مان که شالا را بچهها میارید، شالاهای مرزبانهای جدید و مرزبانهای حالا در گذشته که نمیشه گفت گذشته خدا قوت میگویم و برای آنها آرزوی بهترینها را دارم. امیدوارم که دوره خوبی را پشت سر گذاشته بودند گذاشته باشند و آن استفاده لازم را از دوره مرزبانی برده باشند. انشالله تغییرو تحول داریم. معرفی مرزبان جدید داریم امروز پیمانشان را داریم و تشکر از مرزبانهای دوره قبلی ، به افتخار مرزبانان دوره قبلی دست بزنید .



.jpg)


.jpg)
.jpg)
.jpg)
تنظیم و ارسال: مسافر حسین، لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
233