English Version
This Site Is Available In English

هر فرد در هرجایگاهی قرار دارد از تلاش خودش است

هر فرد در هرجایگاهی قرار دارد از تلاش خودش است

دهمین جلسه از دوره‌ بیست و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی گنجعلی‌خان کرمان؛ به استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه «عدالت،آیا همه افراد در کنگره باهم برابراند؟» سه‌شنبه۲۱ مرداد ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

درابتدا  از بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند و بعد از راهنمای خوبم آقا حسام تشکر می‌کنم.
دستورجلسه امروز عدالت است. آیا درکنگره ۶۰ همه با هم برابر هستند؟


داخل کنگره با هم برابر نیستند. یک جاهایی شاید برابری داشته باشند، در بیرون خودمان یک آدم مصرف کننده بودیم یا پزشک یا مهندس را با هم مقایسه می‌کردیم؟ یکی بودند؟ به نظر من نبودند.
اما وقتی که داخل کنگره می‌شوید یک پزشک یا یک مهندس یا یک مدیر عامل، روی یک صندلی می نشینند و کنگره هیچ فرقی برایشان نمی‌گذارد. هیچ تفاوتی بین آنها نیست و هدف آنها یکی است و هدف آن است که به رهایی برسند. به حال خوب برسند.
ولی از نظر خدمتی یک سفر اولی که وارد کنگره می‌شود با فردی که چند ماه سفر کرده یا راهنما است با هم برابر نیستند و آن سختی خودش را کشیده تا به راهنمایی برسد. چند نفر را به حال خوب رسانده یا اینکه آن سفر اولی که سی‌دی می‌نویسد گوش به فرمان راهنما است. به موقع می‌آید. فرق می‌کند و یک سفر اولی هم داریم که ۵ یا ۶ ماه سفر می‌کند یا یک سفر اولی ۳ ماه سفر می‌کند و آن سفر اولی که چندماه سفر می‌کند سی‌دی درست نمی‌نویسد به موقع نمی‌آید ولی فردی که جدید آمده و به موقع می‌آید و سی‌دی درست می‌نویسد بیشتر مورد توجه راهنما است.


وقتی از عدالت سخنی می‌شود یاد داستان امام علی می‌افتم که همه‌ جا قانون عدل و عدالت را برقرار می‌کرد و برایشان فرق نمی‌کرد که از طایفه خودش هست یانه! همه در برابرش یکی بودند چون می‌خواست عدالت را در جامعه اجرا کند.
هر فرد در هر جایگاهی که قرار دارد از تلاش و کوشش خودش است. زحمت کشیده، نتیجه‌اش را هم می‌بیند. حالا راهنمایان محترم یا درجایگاه‌های بالاتر به‌هرحال زحمت کشیدند به حرف راهنمای خودشان گوش دادند و زحمت کشیدند تا به این جایگاه رسیدند.
یک داستانی هست که یک موقعی،مثلا خودم درکنگره هستم می‌بینم دوستم یک چیزایی دارد که من ندارم یا یک مشکلی ندارد ولی من دارم، این هست که من قبلا کاری انجام دادم و الان دارم مکافات آن‌چه انجام دادم می‌کشم.


یک روز حضرت موسی می‌رفت به عبادت، در مسیر دید یک بنده خدایی برهنه در بیابان افتاده است و هیچ چیز ندارد. از حضرت موسی خواست که به خداوند بگوید به من روزی بدهد تا از این حال در بیاید. حضرت موسی از خداوند خواست و دعا کرد و دعا مستجاب شد. بعد از ۳ الی ۴روز برگشت. دید آن بنده خدایی را که دعا کرده، گرفته‌اند و دارند می‌برند پیش قاضی! سوال کرد چی شده؟

گفتند این بنده خدا مشروب خورده، جنایت کرده و الان باید قصاص بشود و برای حضرت موسی وحی آمد که این بنده هنوز شرایطش فراهم نشده که من به آن روزی بدهم او باید در همین حال خودش می‌ماند تا موقعیتش فراهم بشود که اگر صبر کرده بود بهتر از این هم می‌شد ولی من دعای شما را مستجاب کردم. پس چیزی را ما از خداوند به زور نخواهیم یا اینکه به کنگره می‌آییم و حالمان خوب است به جنگ اعصاب خودمان نپردازیم یا به بزرگان پرخاشگری نکنیم. مثلا چرا این را نخریدی آن را نخریدی، به‌هرحال تخریبات زیادی داشتیم و خواست خدا هم نبوده و آن دوره ما بوده اگر درزمان مصرف ماشین به من می‌داد شاید الان من نبودم یا اینکه ملکی می‌خواستیم شاید در آن ملک جنایت می‌کردیم. پس خواست خدا بود که تا الآن چیزی نداده و الان که حالمان خوب است هروقت موقع باشد خداوند آن نعمت را به ما خواهد داد و تشکر می‌کنم از کسانی که در لژیون سردار شرکت کردند، جهت یادآوری برای خودم می‌گویم که قبلا آمدم هدفم این بود به نیابت از مرحوم پدرم در لژیون سردار شرکت کنم و انشاالله که تسویه کنم دوستانی که به هرحال توانایی دارند در این لژیون شرکت کنند به نیابت از خودشان یا خانواده‌شان، در کنگره یاد گرفتم که سرم تو لاک خودم باشد. به‌قولی می‌گویند خونه همسایه کماچه، به‌ماچه ولی همین افرادی که می‌روند مواد می‌گیرند مغز من را باز می‌کند. می‌گوید اگر کنگره نبود تو هم کمتر از آنها نبودی

ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

عکس: مرزبان مسافر عبدالرضا 

تایپ: مسافر علی لژیون پنجم

ویرایش و بارگذاری: مرزبان خبری مسافر مجید 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .