جلسه سیزدهم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی یوسُف با استادی مرزبان همسفر مریم، نگهبانی راهنمای تازهواردین دنور همسفر اکرم و دبیری موقت دنور همسفر هما با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» روز سهشنبه 21 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
اگر بخواهم از تجربه خود در مورد دستور جلسه عدالت بگویم، قبل از آمدن به کنگره و حتی اوایل ورودم به کنگره، اعتقادی به عدالت نداشتم و همیشه میگفتم اصلا عدالتی وجود ندارد. با توجه به شرایط، مشکلات و گرههایی که در زندگی خود داشتم و همینطور وقتی بیرون میرفتم و در اجتماع افرادی را میدیدم که با بدترین شرایط که دارند تکدیگری میکنند، مصرفکننده یا کارتن خواب هستند یا نقص عضو دارند و ... خیلی ناراحت میشدم و به هم میریختم و با خود میگفتم: واقعاَ این چه عدالتی است؟! یکسری اینطور و یکسری دیگر در بهترین شرایط زندگی میکنند، پس اصلاً عدالتی وجود ندارد. در آن زمان معنی عدالت را نمیدانستم تا به کنگره آمدم. همانطور که گفتم اوایل بازهم برهمان باور بودم تا اینکه مدتی گذشت و طی آموزشهایی که در کنگره دریافت کردم، متوجه شدم که عدالت معنای دیگری دارد، و من به غلط فکر میکردم عدالت یعنی برابری، یعنی مساوات و همه افراد جامعه، باید در یک سطح باشند.
بعد از آن متوجه شدم که برابری درواقع رفتار یکسان داشتن با همه است، ولی عدالت اینگونه نیست. عدالت یعنی هر چیزی باید در جایگاه خودش قرار گیرد و ریشه در تعادل دارد. درواقع با توجه به اینکه من انسان دارای اختیار هستم و یک پیشینهای دارم با خواست خود تعیین کننده این عدالت هستم . پذیرش این موضوع هم سخت بود که آیا واقعا جایگاه من این است ؟ من باید این همه بدبختی را بکشم ؟ مگر من چه کار کردهام ؟ ولی به مرور متوجه شدم که واقعاً همینطور است و همه چیز عین عدالت است و اگر این مشکلات و این گرهها در زندگی من به وجود آمده، برای ارتقای من است. برای اینکه پختهتر شوم و به تجربه دیدم که این اتفاق افتاد و من دیگر آن آدم ضعیف سابق نبودم. وقتی مشکلی به وجود میآید به دنبال راهحل آن هستم. حال اگر این پیدا کردن راه در کنار معرفت، شناخت و آگاهی در مسیر عمل سالم باشد، من عدالت را درک میکنم و به آن خواهم رسید.
من از پیشینه خود، اطلاعی ندارم و این را میدانم که با اختیار خود، این مشکلات را برای خودم درست میکنم، پس با یک تفکر صحیح میتوانم آن مشکلات را حل کنم. این جا بود که مسئله عدالت برای من روشن شد و باعث شد که دیدگاهم راجع به این مسئله عوض شده و پذیرشم بالا برود. با توجه با آموزشهایی که دریافت کردم، دیگر واقعاً به این نتیجه رسیدم در کل کائنات و هستی همه چیز بر مبنای عدالت برپا شده، هرچند که به ظاهر اینطور به نظر نرسد. اگر من تصور غلط از عدالت داشته باشم، به این دلیل است که به آ« آگاهی و هوشیاری لازم نرسیدهام.
این تجربه من درباره عدالت بود و در مورد بخش دوم دستورجلسه، آیا همه افراد در کنگره، برابر هستند؟ در وهله اول میتوانیم بگوئیم بله، همه افراد با هم برابرند. چرا که هر فردی که وارد کنگره میشود در هر جایگاه اجتماعی که باشد مثل پزشک، وکیل، استاد دانشگاه و ... با یک آدم معمولی که سمت خاصی ندارد همه با هم برابرند و تمام چیزهایی که در اختیارشان قرار میگیرد یکسان است. آموزشها، عشق، محبت، راهنما، صندلیها و غیره. اما در وهله دوم، وقتی شخص وارد لژیون و آموزش شده و در مسیر قرار میگیرد، دیگر اینطور نیست، و همه چیز به تلاش و خواسته خود شخص پیش خواهد رفت. قطعاَ سفر اولی با سفر دومی، راهنما با رهجو و ... یکسان و در جایگاه نیستند. راهنما آموزشهایی دریافت کرده، سختیها و تجربیات خاص خود را پشت سر گذاشته تا در این جایگاه قرار گرفته است، یا دیده بانان و سایر جایگاههای تعریف شده در کنگره، همه بستگی به تلاش خود شخص دارد که جایگاهش را مشخص کند.

تایپیست: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر هانیه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر مهشید رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس نگهبان سایت
همسفران نمایندگی یوسُف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
109