جلسه سیزدهم از دوره اول جلسات لژیون سردار همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی رازی به استادی ایجنت همسفر اعظم، نگهبانی همسفر مهدیه و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر رقیه با دستور جلسه «عدالت، آیا همه در کنگره۶۰ با هم برابرند ؟» روز سهشنبه ۲۱ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. شاکر خداوند هستم که یک بار دیگر فرصت داد که مهمان لژیون سردار شوم و همینطور که میدانید میزبان این لژیون، من همیشه وجود سردار را در اینجا حس میکنم و از همگی سپاسگزارم که اینجا هستید. انشاءالله که بتوانیم پیام این جلسه را دریافت کنیم و کسانی که در این جلسه حضور ندارند پیام این جلسه را دریافت نمیکنند و این عین عدالت که امروز دستور جلسه است. متوجه شدیم عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار داشته باشد. در هستی هم اگر نگاه کنیم الگوی آقای مهندس کلأ از هستی و از روی کلام الله است، اشاره میکنند که جهان هستی خودش بر پایه عدالت خداوند است به دلیل این که ما صبح از خواب بیدار میشویم، خورشید وجود دارد و اگر شب میشود، روز میشود. باران میآید، برف میآید هر اتفاقی که میافتد برای همه یکسان است. فقط کافی است که ظرف وجودی ما بزرگ باشد که بتوانیم، اگر یک پیاله را زیر باران بگیریم یک پیاله یا یک لیوان و یا یک ظرف بزرگ باشد آن بستگی به ظرفیت من دارد که دریافت من از این جهان هستی چیست؟ در جهان هستی کاملاً عدالتی است که خود خداوند برپا کرده است و سپس میآید سر خلقت بندهها که باز آنجا هم بین بندهها هیچ فرقی نگذاشته است.
از نظر مسیر و اختیار چون به تمام انسانها این اختیار را داده است و به همه انسانها هم دو راه بیشتر قرار نداده است کسی نمیتواند بگوید به من سه راه داده به آن دیگری یک راه داده است. حالا خودمان در ادامه مسیر راههای خلاف را اضافه میکنیم آن بماند. ولی خداوند دو راه بیشتر به ما نداده است، یک راه ارزشها و راه دیگر راه فسق و فجور و آن هم بر مبنای اختیار خود من و مسیر خودمان است که انتخابش کنم. پس تا اینجا هم خداوند عدالت خودش را به کار برده است. در خلقت انسانها شاید بعضیها از نظر جسمی و یا ذهنی معلولیتی دارند که به نظر من که استاد امین گفتند: این هم عین عدالت است. قرار است آن انسان در آن موقعیت رشد کند باز در این وضعیت هم دو راه وجود دارد، میتواند افسرده بشود و بگوید من توانایی ندارم در کنج ذلت بنشیند و روز به روز به قهقرا برود، میتواند از همان نقص خودش به بهترین شکل استفاده بکند و آن نقص برایش رشد و شکوفایی بشود. پس زمانی که ما اختیار داریم و دو مسیر داریم، میآییم خودمان انتخاب میکنیم و خودم تقدیرم را تغییر میدهم. در کتاب هم گفته شده آنچه که قرار است به انجام برسد میرسد. در ادامه من با اعمال خودم میتوانم آن را تغییر بدهم. به نظر من عدالت دقیقاً در درون خود من است.
من میتوانم عدالت را در مورد خودم خیلی راحت تغییر بدهم، با یک حرکت اشتباهم مجبور شوم برم پیش قاضی پاسخگو شوم و آنجا بگویم که نه اینها عدالت را در مورد من برقرار نکردند، خودم بر مبنای فکر کوچک خودم برای خودم تصمیم گیری بکنم. پس عدالت در درون خود من است و من میتوانم بهترین عدالت را برای خودم داشته باشم. میتوانم هم از همه چیز خودم را محروم کنم و بعد باز بنشینم مردم را مقصر بدانم، بگویم این و آن کار را کرد باعث شد درحق من بی عدالتی اتفاق بیافتد. در کنگره هم باز این اتفاق میافتد همه که از در وارد میشوند همه به یک چشم دیده میشوند. نه کسی سئوال میکند که شما پولتان چقدر است؟ تحصیلات شما چه مقدار است؟ یک مشاور میدهند که برای همه یکسان است و حتی انتخاب راهنما هم بر حسب حس شما است. ولی در ادامه اتفاقی که میافتد آقای مهندس در صحبتهای لایو چهارشنبه گفتند: عدالت بر مبنای آدمها نیست بر مبنای جایگاههایشان تغییر میکنند با هم متفاوتند که یک نفر میشود راهنما و یک نفر میشود رهجو، یکی هم میشود ایجنت که قطعاً هم آن رهجو هم یک روزی راهنما میشود و این عدالت باز در جریان است و این جایگاهها است که انسانها را از هم متمایز میکند. الان به شخص خودم اگر کسی بیرون از اینجا به دیگران سلام کنم شاید یک نفر هم جواب سلام مرا ندهد.
اصلاً کسی نمیداند که من چه کار میکنم و از کجا میآیم، ولی به شعبه که میآیم به واسطه شالی که آقای مهندس به من داده است و اجازه خدمت کردن به بندهها را به من دادند یک احترامی را برای من قائل هستند و قطعاً این احترام دو طرفه میشود. اگر شما احترام بگذارید قطعاً یک جای دیگر در یک جایگاه دیگر به شما احترام خواهند گذاشت. در کتاب داریم ما کلأ دو گروه آدم هستیم یا کسانی که در مسیر نیروهای الهی قرار دارند که در جهت نور قرار میگیرند وگروهی هم که باید منتظر بمانند تا نیروهای منفی و شیطانی بیایند تا آنها را به قهقرا ببرند که آنها هم تکلیفشان معلوم است. پس برای ادامه مسیر ما فقط نیاز به آن آموزش و علم و آگاهی داریم نه چیز دیگر نه زور زدن است، نه دست و پا زدن، نه این که من حتماً باید این جایگاه و تجربه کنم و این را آرام آرام متوجه میشویم که جایگاه ما را انتخاب میکند. اصلاً نیاز نیست که برویم دنبالش شاید من هنوز باید در لژیون بنشینم و درس بگیرم اینها همان عدالت است. سیدی ذرهذره را اگر گوش کرده باشید آقای مهندس رسول خدا را مثال می زنند و میگویند: الکی ایشان رسول خدا نشدهاند،. ذرهذره باید اتفاق بیافتد در درون من، پس این درون را یک مقدار بشکافیم ببینیم که چه چیزی احتیاج دارد در زمان خودش و موقع خودش که قرار است که آموزش بگیریم، در آن زمان میآید.
شما اگر قرار باشد که هنوز در لژیون باشید اگر قرار است که دبیر بشوید، نگهبان بشوید این ذرهذره اتفاق میافتد. در لژیون سردار ذرهذره ما جلو میرویم. نمیگوییم روز اولی که آمدید، پانصد ميليون برای پهلوانی بدهید خوب ایشان پهلوان هستند شال پهلوانی را به ایشان بدهید و آقای مهندس هم قرآن هدیه میدهند، اصلاً چنین چیزی در کنگره دیدهاید؟ میگویند از همان سبد شروع کنید تازه سه روز اول اصلاً نمیخواهند که در سبد پول بیندازید مهمان هستید بنشین اول ببین اینجا کجاست؟ چه خبر است؟ بعد بیا. خیلیها بودند که با صد تومان شروع میکنند با دویست تومان شروع میکنند بعد آرام آرام میبیند میتواند توانایی دارد. یعنی مغز هم باید به او فرمان بدهد آرام آرام وقتی یک دفعه میگویی من میخواهم پانصد ميليون تومان به کنگره بدهم مغز هم هنگ میکند. بخواهیم به آن قسمت فیزیکی و ماورایی فکر کنیم قسمت روانشناسی آن هم همین اتفاق میافتد. آرام آرام میآیند. لژیون سردار آرام آرام میتواند از این بخش بگذرد و بیاید. ان شاالله که بتوانیم این دستور جلسه را به نحو احسنت روی خودمان کاربردی کنیم و با حرکت این اتفاق برای ما بیافتد و روی خودمان کار بکنیم برای تغییر. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.
.jpg)
.jpg)
تایپیست: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر ماهرخ (لژیون اول)
عکاس: همسفر النا
ویرایش: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بتول (لژیون دوم) دبیر سایت
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر رقیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رازی
- تعداد بازدید از این مطلب :
183