نیروی خفته درون خود را چگونه باید بیدار کنیم؟ هر چه شما فکرش را بکنید در درون ما نهادینه شده و ما باید آن را استخراج کنیم، مثلاً هر زبانی بخواهیم صحبت کنیم در درون ما است اسپانیایی، روسی و نوازندگی پیانو، ورزشهای رزمی در درون ما است هر وقت بخواهیم میتوانیم بیدارش کرده و استفاده کنیم؛ ولی در درون حیوانات این نیرو وجود ندارد. ما انسانها ادامه حیات داریم و باید از زندگی برخوردار باشیم پس کار ما این است که این نیروهای درونی خود را استخراج کنیم.
بعضی انسانها فقط به خورد و خواب خود اهمیت میدهند و در اینکه دانش خود را افزایش بدهند هیچ حرکتی نمیکنند و یکی تمام فکرش را میگذازد روی معنویات و زندگی نمیکند این هم اهمیت ندارد؛ هنر این است که انسان هر دو را با هم انجام بدهد هم از وجود حیات و زندگی برخوردار باشد و هم کارهای معنوی و دانش خود را بالا ببرد. در زمین هم نیروی خفته وجود دارد گلابی، گندم و... الماس وجود دارد و استخراج این مواد ساده نیست و ممکن است با هزاران شکست مواجه شویم، باید به تلاش خود ادامه دهیم و این شکست پر از پیروزی است.
ما باید با حرکت این نیروی خفته را بیدار کنیم و شب تا صبح نماز بخوانیم ذکر بگوییم، آیا نیروی خفته در زمین بیدار میشود؟ برای بیدار کردن نیروی زمین باید یک چیزی بدهید مانند، بذر گندم بکارید و از هر تخم ۷۰ تخم برداشت کنید، نکاشته نمیتوان برداشت کرد. در زندگی هم یک چیزی میخواهیم باید یک چیزی بدهیم. دعا کردن خوب است ولی تا زمانی که حرکت نکنیم اثر ندارد، از تو حرکت از خدا برکت است.
وقتی حرکت کردیم باید تفکر کنیم که من چگونه این نیروی خفته را بیدار کنم؛ مثلاً برای کاشت خرما منطقه گرمسیر میخواهید و در منطقه سردسیر رشد نمیکند. چگونه میخواهید نیروی خفته درمان اعتیاد را پیدا کنید؟ باید مسیر را پیدا کنید، تا مسیر را پیدا نکنید، درست نمیشود. خیلی از ما خود را گم کردهایم، خود را باید بیابیم و در راه صراط مستقیم حرکت کنیم، در راه عشق واقعی حتی خود را ببازیم. در سطح جهانی راه درمان فقط در کنگره۶۰ به طور قطعی وجود دارد، آنها که قرنها در انتظار بودند و هستند، آزادی را میطلبند و پیدا نمیکنند.
پرده حسادت، دشمنی، کینهتوزی، غیبت کردن، پرده در امور دیگران تجسس کردن، ظن بد بردن، از اینها بیرون بیاییم تا به نتیجه برسیم. چیزی که بنا دارد و انسانها را به هستی متصل میکند، محبت است و از درون با عشق و محبت میتوانیم همه انسانها را دوست داشته باشیم و این محبت است که به ما آرامش و آسایش میدهد. هر سلولی طول عمر دارد مرگ سلولی شروع و در عرض مدت خاصی سلول از مدار خارج و سلول جدید به وجود میآید. نیروهایی در اثر کار قدیمی شدند باید نیروهای جدید بیاید. هر کاری میکنیم چه نیک و چه بد ثبت میشود و این حس مثبت است که وصل انجام میگیرد.
آب کم جوی تشنگی آور به دست، تا بجوشد آبات از بالا و پس، برای اینکه در بٌعد مادی توفیق حاصل نماییم باید با آدمها، آدم و با انسانها، انسان و با نادانان و احمقها مثل خودشان رفتار کنیم؛ یعنی برخوردت با هر کسی مثل خودش باشد. تجربه اگر خوب عمل کند یکبار کافی است و نیازی به تجربه مجدد ندارد و هر کسی برای مسئله خاصی آمده و انجام وظیفه در ارتقاء به ما یاری میدهد. امیدواریم با تفکر نیروهای خود را بیدارکنیم.
منبع: سیدی پرده
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما مریم (لژیون اول)
همسفران نمايندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
82