English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده ـ خداوند عادل است و به حق داوری می‌کند

گروه خانواده ـ خداوند عادل است و به حق داوری می‌کند

جلسه سوم از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی سیرجان به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه، نگهبانی موقت همسفر آرزو و دبیری موقت همسفر زهرا با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» روز دوشنبه ۲۰ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۳۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم به‌خاطر وجود آقای مهندس و خانواده محترمشان. اگر بخواهم به گذشته برگردم، زمانی که هنوز وارد کنگره نشده بودم، همیشه این گله‌مندی را داشتم که چرا این زندگی را دارم؟ چرا مسافر من این‌گونه است؟ چرا با دیگران فرق دارم؟ چرا دیگران زندگی خوبی دارند و من ندارم؟ چرا دیگران وضع مالی خوبی دارند و من ندارم؟ همیشه گله‌مند بودم و می‌گفتم این‌که می‌گویند خداوند عادل است، عدالت خدا کجاست؟ مگر من چه کرده بودم که این زندگی نصیبم شد؟ اما وقتی وارد کنگره شدم و معنی عدالت برایم توضیح داده شد، فهمیدم که اگر در جایگاهی هستم، این عین عدالت است.

استاد امین می‌گویند: «وقتی معنی و مفهوم واقعی یک چیز را بدانیم، مثل این است که ستونی را کاملاً عمود بنا کنیم، بدون خمیدگی و کجی، وقتی ستون عمود باشد، استحکام لازم را دارد و می‌توانیم از تمام توانش استفاده کنیم.»

عدالت؛ یعنی هر چیزی در جای خودش باشد، اما برای این‌که هر چیز در جای خودش باشد، باید جایگاه آن را بشناسیم؛ مثلاً یک گلدان را در نظر بگیرید، یکی می‌گوید بگذارید در حیاط، یکی می‌گوید در تراس و یکی می‌گوید داخل خانه. من باید به آن شناخت، فهم، درک و آگاهی برسم که بدانم جای واقعی آن گلدان کجاست، داخل خانه یا بیرون؟ نور لازم دارد یا نه؟ گل آپارتمانی است یا بیرونی؟ این شناخت باعث می‌شود عمل سالم انجام بدهم.

آقای مهندس می‌گویند: «خداوند برای تمام هستی، انسان‌ها و طبیعت قوانینی وضع کرده که همان تعادل است. تعادل؛ یعنی ثبات، یکنواختی و تغییرناپذیری. افراط و تفریط، خواسته‌های ما است، نه قانون خداوند» مثلاً اگر غیبت کنم، از تعادل خارج شده‌ام و قانون را زیر پا گذاشته‌ام و نتیجه این کار، ورود به ضد ارزش‌ها است. در نهایت عدالت در مورد من اجرا می‌شود، دیگران هم درمورد من غیبت می‌کنند، از درون به‌هم می‌ریزم و دچار مشکلات و بیماری‌هایی می‌شوم؛ اما شاید خودم ندانم که این نتیجه کار خودم است یا اگر قلیان بکشم و وارد اعتیاد شوم، باز هم از تعادل خارج شده و قوانین را زیر پا گذاشته‌ام، نتیجه‌ آن بی‌حرمتی، از دست دادن عزت، شغل و زندگی خواهد بود.

گاهی علت مشکلات به تلاش و خواست امروز ما برمی‌گردد و گاهی به عملکرد گذشته و نامه پیشین ما که از آن آگاه نیستیم. بر اساس همان گذشته، عدالت اجرا می‌شود؛ پس اگر امروز در هر جایگاهی هستم، این نتیجه عدالت خداوند است. من باید ایمان داشته باشم که خداوند ظلم نمی‌کند و حق هیچ‌کس را پایمال نمی‌سازد؛ اما آیا در کنگره همه با هم برابرند؟ هم بله و هم خیر. بله، چون وقتی افراد وارد کنگره می‌شوند، همه راهنما دارند، قوانین برای همه یکسان است، همه لژیون دارند، از لحاظ خدمات و آموزش‌ها، شرایط برابر است؛ اما نه، چون عملکرد افراد متفاوت است، برخی مرتب سی‌دی می‌نویسند، حضور منظم دارند، خدمت می‌کنند و وقت‌شناس هستند. در کنگره قانونی داریم که می‌گوید: جایگاه ما را انتخاب می‌کند، نه ما جایگاه را. اگر کسی در جایگاه بالاتری است یا حال بهتری دارد، به دلیل تلاش، گذشتن از خواسته‌ها و عملکرد خودش است و این عین عدالت است. گاهی بی‌عدالتی وقتی به نظر می‌رسد که ما قیاس می‌کنیم، مثلاً دو نفر هم‌زمان وارد کنگره می‌شوند، اما یکی نگهبان می‌شود و دیگری نه. در این مواقع باید تفکر کنیم و ببینیم دلیل تفاوت کجاست؟ کسی که به موقع سی‌دی نوشته، به موقع حضور داشته و فرمان‌بردار بوده، جایگاه‌های بالاتری او را انتخاب می‌کند. عدالت یک پیش‌شرط هم دارد و آن انصاف است، انصاف؛ یعنی آنچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسندی و آنچه برای خودت دوست داری، برای دیگران هم دوست داشته باشی. گاهی اوقات وقتی کسی ورشکست می‌شود، من خوشحال می‌شوم، آقای مهندس می‌گویند: هرچه را دوست داشته باشی و از آن خوشحال شوی، همان به سمت تو خواهد آمد. پس اگر از ورشکستگی یک دوست، آشنا یا همسایه خوشحال شوم، مطمئناً روزی خودم هم ورشکستگی را تجربه خواهم کرد. اگر از مریضی کسی خوشحال شوم، روزی خودم هم همان بیماری را تجربه می‌کنم. بعد همان موقع‌ می‌نشینم و می‌گویم: چرا من مریضم؟ چرا خدا مرا مریض کرده؟ چرا این اتفاق برای من افتاده؟ چرا ورشکست شده‌ام؟ اما یادم می‌رود که روزی از مریضی یا ورشکستگی شخصی دیگر خوشحال شده بودم ،این‌ها همه عین عدالت است که در زندگی‌ام اجرا می‌شود، چون خداوند واقعاً عادل است و به حق داوری می‌کند.

 درباره لژیون سردار بخواهم بگویم این‌که ما اینجا نشسته‌ایم، خیلی فرق دارد با کسی که حتی در کنگره حضور ندارد. تفاوت زیادی هست بین کسانی که عضو لژیون سردار هستند و کسانی که حتی حاضر نمی‌شوند در جلسه آن شرکت کنند. کسی که اینجاست، انرژی و آموزش‌ها را دریافت می‌کند، حتی اگر یک کلمه بیاموزد. کسی که در خانه نشسته و می‌گوید: هوا گرم است، حالا من کجا بروم؟نه انرژی می‌گیرد و نه آموزش. بنابراین حال او با حال ما متفاوت است و این هم عین عدالت است. اگر خوب تفکر کنیم، می‌فهمیم چرا امروز در این جایگاه هستیم؛ چون بعضی چیزها را نخواستیم فدا کنیم، از بسیاری از خواسته‌های خود نگذشتیم و تلاش کافی نکردیم.

روزی از راهنمایم پرسیدم چرا بیرون از کنگره، در زندگی فقیرم؟ گفت: دلیلش این است که باید به درون خودت بروی، خودت را بشناسی و ببینی که یک فقر درونی داری. وقتی نمی‌خواهم از مال، وقت، توان و قلمم بگذرم و کمک کنم، یعنی فقر درونی دارم و وقتی چنین باشد، در بیرون هم فقیرم، اما اگر از خواسته‌هایم بگذرم، با مال و توان و وقت خود در لژیون سردار و کنگره خدمت کنم، مطمئناً عدالت برایم اجرا خواهد شد. خداوند در جایی دیگر این گذشت و بخشش را جبران خواهد کرد.

تایپ: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر وجیهه
ویراستاری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .