English Version
This Site Is Available In English

آموزش‌های کنگره مانند خورشید به همه می‌تابد

آموزش‌های کنگره مانند خورشید به همه می‌تابد

نهمین جلسه از دوره سوم جلسات سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کریمان با استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر عاطفه، نگهبانی همسفر مرجان و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه«عدالت، آیا در کنگره همه افراد با هم برابرند؟» روز دوشنبه ۲٠ مرداد ماه ۱۴٠۴ ساعت ۱۴:۳٠ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را هزاران بار شاکر و سپاسگزارم که توانستم به شعبه بیایم و در جمع شما عزیزان باشم و در این جایگاه خدمت کنم و از شما دوستان انرژی بگیرم. ابتدا تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان و راهنمای عزیزم خانم مهدیه، ایجنت و مرزبانان و تمامی کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند. خوش‌حالم که پس از دو هفته تعطیلات در کنار شما عزیزان هستم. اگر خدمتگزار هستم خدمت عاشقانه و صادقانه است با کمی تفکر کردن متوجه شدم که من اگر طی این چند سال اگر ذره‌ای از این آموزش‌های کنگره را در زندگی‌ام عملی کرده باشم و روی خودم کار کرده باشم قطعاً تعطیلات خوبی خواهم داشت و حالم خوب خواهد بود و حس و حال خوبم را به اطرافیان هم منتقل می‌شود و باعث می‌شود قدر کنگره را بدانم و در ادامه محکم‌تر قدم بر دارم.

دستور جلسه عدالت، آیا همه افراد در کنگره۶۰ با هم برابراند؟ قطعاً این‌طور نیست و همه افراد در کنگره با هم برابر نیستند. درست است اول که به کنگره می‌آییم تمامی خدمات و آموزش‌ها برای همه یکسان است. تمام آموزش‌ها برای فرد، فرد دیگری که دین و مذهب او برای هیچ‌کس مهم نیست یکی است. برای من راهنمای تازه واردین مهم نیست که آیا او شاغل، بیکار، پولدار یا فقیر است، چه مقامی دارد بدون نگاه کردن به این‌ها آموزش‌ها را به فرد داده می‌شود. خدمات و آموزش‌های کنگره مثل خورشید به همه می‌تابد تا فرد چه چیزی را برداشت کند، آیا فردی تجسس‌گر است یا قضاوت‌گر یا در حاشیه چه چیزی را دریافت می‌کند به خود فرد بستگی دارد، بعد از مدتی خود فرد تعیین می‌کند که در چه جایگاهی است یا در جایگاه خود ساکن می‌ماند یا پیشرفت می‌کند و جایگاه‌های دیگر را تجربه می‌کند.

جایگاه‌ها در کنگره با هم برابر نیستند سفر اولی که سی‌دی را مرتب می‌نویسد فرمانبردار است، منظم است سر وقت می‌آید و فرمانبردار است، قطعاً با سفر اولی که فرمانبردار نیست با هم برابر نیستند. سفر اولی فرمانبردار قطعاً سفر دومی می‌شود و حالش هم خوب می‌شود با سفر دومی که خدمت می‌کند و دست و پا شکسته به کنگره می‌آید برابر نیستند؛ حتی راهنمایی که ۱۰۰ نفر یا ۵۰ نفر را به رهایی رسانده است با بقیه افراد با هم برابر نیستند، این خود فرد است که با تلاش و کوشش تعیین می‌کند در چه جایگاهی است. من قبل از کنگره فکر می‌کردم معنای عدالت؛ یعنی اگر پول و ثروتی است باید بین همه افراد به طور مساوی تقسیم شود. چرا عده‌ای ثروتمند و عده‌ای فقیرند هستند؟ می‌گفتم این بی‌عدالتی است؛ اما در کنگره متوجه شدم که عدالت به معنای یکسان بودن نیست به تلاش و کوشش فرد بستگی دارد، بستگی دارد من چه کاری انجام بدم.

اگر فرد سفر اولی بعد از ورود به کنگره سی‌دی بنویسد فرمانبردار باشد، قطعاً سفر دومی می‌شود و در سفر دوم در آزمون‌ها شرکت می‌کند، مطالعه می‌کند قطعاً یک راهنما می‌شود و باعث تغییر جایگاه و باعث ایجاد لذت در فرد می‌شود. وقتی حال فرد خوب باشد این حال خوب را به دیگران انتقال می‌دهد. اگر در جامعه فردی موفق است من پشت پرده زندگی او را نمی‌بینم که چه تلاشی کرده است تا به این جایگاه رسیده است قطعاً ظاهر قضیه را می‌بینم که دکتر یا مهندس شده است و فلان حقوق را دارد؛ ولی سختی‌هایی را که برای رسیدن به این جایگاه را کشیده است ندیده‌ام؛ پس من در هر جایگاهی که قرار دارم نتیجه سعی و تلاش خود من است. آقای مهندس مثال زیبایی زده‌اند که اگر من حنظل بکارم در آینده حنظل برداشت می‌کنم و اگر رطب بکارم رطب برداشت می‌کنم؛ پس بستگی دارد که ما در گذشته چه کاری انجام داده‌ایم.

اگر به لوگوی کنگره‌۶۰ نگاه کنیم عدالت در این مثلث در رأس قرار دارد و در سمت راست معرفت و در ضلع دیگر عمل سالم قرار دارد؛ پس من اگر بخواهم عدالت را اجرا کنم باید ابتدا معرفت را کسب کنم، باید شناخت و آگاهی داشته باشم عمل سالم انجام بدهم و وقتی من سالم را انجام بدهم باعث می‌شود عدالت را بشناسم و عدالت را برقرار کنم. در اینجا تجربه‌ای که من در مورد لژیون سردار داشتم این است که قطعاً کسی که عضو لژیون سردار یا دنور شده است یا پهلوان با کسی که هیچ پرداختی در لژیون مالی ندارد برابر نیست و آن حال خوبی نصیب کسی می‌شود که پرداختی بیشتری دارد. گاهی ما انسان‌ها دچار حقه نفس می‌شویم مثلاً: جشن گلریزان نزدیک شده است و مبلغ قابل توجه‌ای پول دارم خواسته‌اش را هم دارم که امسال دنور شوم؛ ولی حقه نفس من را سر کار می‌گذارد حالا امروز مبل خانه‌ات را عوض کن تا یک ماه دیگر دوباره پول پیدا می‌شود و من پول را خرج می‌کنم و در روز جشن گلریزان می‌بینم که؛ حتی مبلغی به اندازه یک تومان هم ندارم که عضو سردار شوم.

درسته در اینجا تمام امکانات زندگی فراهم شده است؛ ولی آن حال خوب را ندارم دچار حقه نفس شدم در حالی که توان آن را داشتم دنور شوم و پولی را که داشتم خرج کردم و حال خوبی را دیگر ندارم. یادم می‌آید زمانی خانم شکوفه تعریف کردند که زمانی که وارد کنگره شده‌ایم وضع مالی‌مان خیلی خراب بود به ناچار همه کار می‌کردیم و من هر ماه مقداری از در آمد را در یک کارت جدا‌گانه ‌پس‌انداز می‌کردم و با آن بدهکاری‌های‌مان را می‌پرداختم تا زمانی که جشن گریزان شد تصمیم گرفتم از کارتم برای جشن گلریزان استفاده کنم و تازه متوجه شدم مبلغ قابل توجهی پول در کارتم وجود دارد در حالی که اصلاً نفهمیده بودم چگونه آن‌ها را پس‌انداز کرده بودم و این خیر و برکت در پرداخت به کنگره برای من به وجود آمده بود. بهترین حس و حال را من زمانی که دنور شدم دریافت کردم شاید بگویید بهترین حس، زمانی که مادر شدم برای ما به وجود می‌آید؛ ولی بهترین حس را من زمانی که دنور شدم دریافت کردم حتی بهتر و بیشتر زیباتر از حس مادر شدن ‌است.

تایپیست: همسفر نجمه رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)

عکاس: همسفر سیما رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ویرایش: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کریمان
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .