English Version
This Site Is Available In English

با خدمت کردن می‌توان به تعادل رسید

با خدمت کردن می‌توان به تعادل رسید

دوازدهمین جلسه از دوره سی‌‌وپنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی وحید به استادی همسفر طاهره، رهجوی راهنما همسفر ناهید، نگهبانی موقت همسفر رها و دبیری موقت همسفر رقیه با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» روز سه‌شنبه 21 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه: عدالت؛ آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟ همین که بعد از کلمه «عدالت» ویرگول آمده، نشان می‌دهد که باید عمیقاً در مورد آن بیندیشیم. عدالت در کنگره60 در بستر درمان محقق می‌شود. اگر درمان را جدی بگیریم، یعنی همان مثلث جسم، روان و جهان‌بینی را مدنظر قرار دهیم و هنگام ورود به کنگره این مثلث را طبق گفته‌های راهنما انجام دهیم، به درمان می‌رسیم؛ هم‌چنین از نظر فیزیکی، جسمی و روانی می‌توانیم به تعادل خوبی برسیم. هنگامی که من به تعادل رسیدم، می‌توانم عدالت را در درون خودم اجرا کنم. برای مثال، یک سفر اولی که تازه سفر خود را شروع می‌کند، ممکن است بگوید: «من فلان جایگاه را می‌خواهم تجربه کنم.» اما این امکان‌پذیر نیست؛ ابتدا باید به تعادل برسد و سپس بتواند خدمت کند. این انسان با خدمت کردن است که به تعادل می‌رسد.

یک همسفر و مسافر باید یک دوره ۱۰ یا ۱۱ ماهه را طی کند و آموزش‌ها را دریافت کند. باید سرش را با سر راهنما عوض کند تا به تعادل درونی و مورد نظر کنگره برسد. مسافرها با داروی OT به تعادل می‌رسند و همسفر با آموزش و جهان‌بینی کنگره. گاهی اوقات، یک سفر اولی که وارد کنگره می‌شود، بهتر از یک سفر دومی است که سال‌هاست می‌آید، سفر می‌کند؛ اما از رفتار او مشخص است که هنوز به آن تعادل درونی نرسیده است. برای مثال، اگر مرزبانی بگوید: «جایت را عوض کن!» و سفر اولی ناراحت شود، باید بداند که اگر قرار است به آن تعادل درونی برسد، باید «چشم گفتن» را یاد بگیرد. باید بدانیم کنگره بر مبنای عدالت بنا شده است. رأس مثلث کنگره60 معرفت است و اضلاع دیگر آن عدالت و عمل سالم. من با کسب معرفت در کنگره می‌توانم به عدالت برسم. این امر با آموزش‌های راهنما، جهان‌بینی، کار کردن روی خودمان و خدمت کردن اتفاق می‌افتد.

با ارتقاء و یادگیری عمل سالم، در ادامه می‌توانیم خدمت مورد نظر را دریافت کنیم. من در روزهای اول، خودم را با سفر دومی‌ها مقایسه می‌کردم. ما نمی‌توانیم خودمان را مقایسه کنیم؛ هر کسی بنا به گذشته خودش و جایگاهی که دارد، متفاوت است. مثلاً ممکن است حال کسی که سه ماه است به کنگره می‌آید، از یک سفر دومی خیلی بهتر باشد. بنا به گذشته‌ای که من داشتم، می‌توانم بگویم چقدر حالم خوب شده است و به تعادل رسیده‌ام. شاید برای یکی این اتفاق در یک سال بیفتد و برای دیگری دو سال. اصلاً نباید نگران این موضوع باشم که چرا حال من خوب نمی‌شود؛ باید به آن زمان بدهم. برای داشتن عدالت در کنگره، باید جهان‌بینی داشته باشیم. مسافری که دارو را دریافت می‌کند و به رهایی می‌رسد، ممکن است آموزش‌های جهان‌بینی را جدی نگیرد؛ اما برای یک مسافری که OT دریافت می‌کند، تازه کلاس‌های جهان‌بینی شروع می‌شود.

من همسفر شاید یک قدم جلوتر از مسافر باشم و باید او را هدایت کنم. من همسفر نقش مهمی دارم؛ باید او را هدایت کنم که آموزش‌های جهان‌بینی را جدی بگیرد تا به تعادل برسد. مسافر ممکن است بگوید: «من داروی خودم را گرفتم و رها هم شدم، حالا بگذارم بروم.» این‌طور نیست؛ با آموزش‌های جهان‌بینی است که به تعادل می‌رسیم. جایگاه‌ها در کنگره60 بر اساس خدمات تعیین می‌شود و هر جایگاهی احترام خودش را دارد. من نمی‌توانم بگویم: «از این راهنما خوشم نمی‌آید، پس به او احترام نگذارم» یا «به مرزبان احترام نگذارم.» نه، این‌طور نیست. هر کسی بر حسب آن جایگاهی که دارد، در کنگره آموزش دیده، خدمت کرده و به این جایگاه رسیده است؛ یک شبه به این جایگاه نرسیده است. راهنمایی که چهار سال خدمت کرده، شاید بر اساس آن جایگاهی که داشته و سوادی که کسب کرده، در سال اول راهنما شده باشد؛ دیگری شاید پنج سال بعد راهنما شده باشد. این موضوع بستگی به ظرفیت شخص دارد.

تعویض ورزشبان شنا

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر حامد
عکاس: همسفر شهزاد رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .