صحبت در مورد نیروهای خفته و چگونگی بیدار کردن آنها است. مسئله این است که آیا نیرویی در درون ما خفته است یا نه؟ هر چیزی که شما فکر کنید در درون ما نهاده شده است؛ باید آن را استخراج کنیم. هر نوع هنر و حرکتی در درون ما وجود دارد و باید بیدار شود که از آن بهره ببریم, برای ادامه حیات؛ باید از این نیروها برخوردار شویم. بعضیها فقط عمرشان را میگذارند روی زندگی کردن و هیچچیزی را در خودشان توسعه نمیدهند، درست مثل حیوانی که فقط خوراک و خواب دارد، یکی هم تمام فکرش را معطوف معنویات میکند و به زندگی توجهی ندارد. هنر این است که انسان بتواند هر دو را با هم انجام بدهد؛ یعنی زندگی کند، کارهای معنوی انجام بدهد و دانش خود را هم بالا ببرد.
در زمین نیروهای زیادی خفته است و ما با حرکت آنها را بیدار میکنیم. بدون حرکت دعا اثر ندارد، خداوند دعای شما را پاسخ میدهد، در صورتیکه شما حرکت کنید. الماس، در اعماق زمین وجود دارد، برای استخراج آن؛ باید چندین متر پایین بروید، ممکن است معدن در حین استخراج فرو بریزد؛ پس خطر همیشه در کمین است. برای بیدار کردن نیروهای خفته؛ بایستی تفکر کنیم تا مسیر را بیابیم؛ اگر مسیر پیدا نشود چیزی درست نمیشود؛ اگر شکست خوردیم یا با مشکلی مواجه شدیم، باز هم به تلاش خود ادامه بدهیم. در راه عشق واقعی؛ یعنی صراط مستقیم، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکنیم. اعتیاد؛ کلید بستهای بود که دیر باز شد؛ چون راه درمانی نبود. در سطح جهانی، راهی برای درمان اعتیاد وجود ندارد. ما در کنگره۶۰ بهطور قطعی راه درمان اعتیاد را پیدا کردیم.
اینکه اعتیاد درمان ندارد و تعصبات بیمورد، پرده باورهای غلط هستند. پرده خرافات و دشمنی، کینهتوزی، تجسس کردن، گمان و ظن بد بردن، همه پوسیده هستند؛ بایستی بیرون بیایی، تا بیرون نیایی به نتیجه نمیرسی. دوای تمام دردها محبت و عشق است؛ باید این را فهمید و درک کرد. چیزی که تمام هستی را به هم وصل کرده محبت است. دوستداشتن خیلی باارزش است، اینکه که دوست بداری و دوستت داشته باشند. عشق برای تمام هستی است. انسان از خاک درست شده است؛ ولی نفس او از خاک نیست، صور آشکار و پنهان دارد. جسم انسان از میلیاردها سلول تشکیل شده است؛ بعد از تلاش و فعالیت بهطور اتوماتیک خودکشی میکنند و از بین میروند. یکسری از سلولها هستند که تاریخ مصرف آنها تمام میشود؛ ولی از بین نمیروند و باعث ایجاد سرطان و انواع بیماریها میشوند، این همه هستی و نیستی، عجیب و باعث حیرانی ما است.
هر کاری که انجام میدهیم، در هستی وجود دارد؛ اگر کسی را شکنجه دهید، خیانت کنید؛ حتی در اعماق زمین به کسی ظلم کنید ثبت میشود. آن چیزی که دو بعد جهان و آخرت را به هم مرتبط میکند، حس برون است. آنچه که ما در خواب رویت میکنیم با حسهای برون است؛ چون حسهای درون خوابیدهاند. همه انسانها حس برون را دارند؛ باید آن را پیدا کنند تا فعال بشود. احساس باید مثبت باشد؛ چون حسادت، دشمنی و نفرت چیزی با خودش به همراه نمیآورد؛ بایستی با آدمها آدم, با انسانها انسان و با نادانان و احمقها مانند خودشان رفتار کرد. برخورد با هر کسی؛ باید مثل خودش باشد. نیک میدانید که هر یک از ما برای انجام کاری در این جهان حضور داریم. انجام وظیفه، ما را در رسیدن به ارتقاء، یاری میکند.
نویسنده: مرزبان همسفر جمیله
ویرایش: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) دبیر اول
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازی باکمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
119