English Version
This Site Is Available In English

عدالت با شناخت آگاهی و معرفت در جهت خیر

عدالت با شناخت آگاهی و معرفت در جهت خیر

جلسه اول از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی هاتف با استادی پهلوان همسفر رعنا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر اشرف با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» در روز یکشنبه ۱۹ مرداد‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دو هفته تعطیلات فرصت خوبی است. مطمئناً خیلی‌ها نتوانستند مثل من به مسافرت بروند، منظور بودجه مالی نیست و همین که در کنار خانواده هستیم، محبت را به خانواده هدیه می‌کنیم و از آموزش‌های کنگره بهره می‌بریم، خالی از لطف نیست و سپاسگزار جناب مهندس هستیم به خاطر تمام آموزش‌ها، جا دارد از تمام خدمتگزاران دوره قبل تشکر کنم و امیدوارم خدمتشان مورد لطف و عنایت خداوند قرار گرفته باشد، هم‌چنین تبریک به خدمتگزاران جدید که انشاءالله با عمل سالم، خدمت خوب و صادقانه‌ای داشته باشند.

دستور جلسه «عدالت، آیا تمامی افراد در کنگره۶۰ با هم برابرند؟» دستور جلسه دو قسمت دارد، اول عدالت را تعریف می‌کند و بر مبنای تعریفی که می‌کند سؤال می‌پرسد که آیا همه افراد با هم برابرند؟ عدالت به چه معنا است، عدالت قرار گرفتن هر چیزی سر جای خودش است. زندگی هر موجودی چه در ظاهر و چه در باطن اگر بر مبنای تولد و مرگ بخواهیم در نظر بگیریم دچار تناقض می‌شوید؛ چون می‌گوییم در هستی هیچ چیزی بر بی‌نظمی حرکت نمی‌کند و همه چیز بر مبنای عدالت سر جای خودش قرار دارد از کمترین موجودات تا با شعورترین موجودات بر مبنای عدالت در جایگاه خودشان قرار دارند. هر کدام از ما زندگی‌مان مانند کتاب است و یک صفحه از این کتاب را می‌خوانیم و از صفحه قبل و بعد آن اطلاعی نداریم.

ما؛ باید نصف علم را بدانیم تا بتوانیم در مورد آن موضوع سؤال بپرسیم. در غیر این صورت ممکن است بی‌ربط باشد، مثل این‌که فرد باسوادی باشد که کلمه اسب را بگوید چگونه می‌نویسند. برای این‌که به او بفهمانیم؛ باید اول حروف الفبا را به او آموزش دهیم و بعد به سراغ کلمات برویم. زمانی که کامل یاد گرفت تازه متوجه می‌شود و ما هم اگر بخواهیم در مورد عدالت خداوند صحبت کنیم مثل قضاوت کردن است.

قاضی طرفین دعوا را حضوری می‌خواهد و به حرف‌های آن‌ها گوش می‌دهد؛ ولی صحت و سقم درستی حرف‌های آن‌ها و تشخیص درستی کلام آن‌ها برای قاضی بسیار سخت است. وقتی بخواهیم بر مبنای یک صفحه از زندگی که از تولد تا مرگ است در مورد عدالت خداوند تعریف کنیم، نتیجه درستی نمی‌گیریم یا دچار اشتباه می‌شویم؛ چون تمام موضوع را نمی‌دانیم و یا حداقل نصف موضوع را می‌دانیم. در واقع می‌شود گفت: فرازی است از کتاب سلیمان که می‌گوید: «من قبل از خلق انسان آن‌جا بودم، قبل از خلق لحظه‌ها و پدیدار شدن کوه‌ها و پرآب شدن چشمه‌ها آن جا بودم. منظور این است، از ابتدا بودم؛ ولی جسمیت نداشتم و هنوز فرمان صادر نشده بود. زمانی که انسان در قالب جسمیت قرار می‌گیرد تازه ماجرا شروع می‌شود، ما می‌خواهیم بر مبنای یک صفحه از زندگی قضاوت کنیم مثل این است که یک طرفه به قاضی رفته‌ایم و جایگاه‌ها را در زندگی چه چیز مشخص می‌کند، اگر بخواهیم در مورد عدالت در کنگره صحبت کنیم، مهم‌ترین چیزی که در عدالت می‌تواند مطرح باشد شناخت، آگاهی و معرفت است که؛ باید در جهت خیر باشد و می‌شود عمل سالم، عمل سالم عملی است که اجرا کننده آن به خوب یا بد بودن آن کاملاً آگاه است.

حالا اگر معرفت و دانایی نباشد، می‌خواهد فرد کار خوبی انجام دهد؛ ولی ممکن است عملش تبدیل به شک شود؛ پس اگر عدالت، دانایی و عمل سالم داشته باشیم در نهایت به تعادل می‌رسیم. انسان‌ها برای ساخته شدن در شرایط و مراحلی قرار می‌گیرند که اگر ایمان قوی داشته باشند مشکلات را لعنت خداوند نمی‌دانند. داستانی از حضرت ایوب است که خالی از لطف نیست که برایتان بگویم، در جایی خداوند و حضرت ایوب و شیطان حضور داشتند و خداوند می‌گوید: حضرت ایوب هیچ‌گاه شکوه و شکایت نمی‌کند، شیطان می‌گوید؛ چون او مال فراوان دارد اگر مالش را از او بگیرید حتماً شکایت می‌کند، خداوند مالش را از او می‌گیرد؛ اما او هیچ شکایتی نمی‌کند، سپس شیطان می‌گوید: حضرت ایوب فرزندان و اقوام زیادی دارد اگر هر کدام از آن‌ها را بگیرید شکوه و شکایت می‌کند و هر کدام از آن‌ها را به نوعی از دست می‌دهد؛ اما هیچ شکایتی نمی‌کند؛ پس تغییرات، تقدیرات و سختی‌ها برای انسان باعث می‌شود که او را برای عمل سالم مهیا کند. حالا عدالت در کنگره؛ یعنی خوب خدمت کنیم. فردی که به رهایی نمی‌رسد یا کسی که خوب سفر نمی‌کند و به سیستم آسیب می‌رساند، آیا این‌ها با هم برابر هستند؟ نه تنها در کنگره که در تمام هستی با هم برابر نیستند.

عدالت؛ یعنی با هم برابر بودن؛ یعنی که هرچه بکاری همان را درو می‌کنی و هیچ نفسی بار نفس دیگر را به دوش نمی‌‌کشد؛ پس عدالت برمی‌گردد به رفتار و کردار من و می‌تواند صورت‌های مختلفی داشته باشد. این باعث می‌شود که جایگاه‌ها با هم فرق کند، وقتی از جایگاه‌ها حرف می‌زنیم منظورم این است که من جایگاه بالاتری دارم و هر دستوری بخواهم می‌دهم، هر کس به نظر من این‌طور می‌کند عقلش کم است و جایگاه اصلی من نزد خداوند است که چه جایگاهی دارم. این اهمیت دارد وگرنه جایگاه‌های ظاهری برای این ساخته شده‌اند که انسان‌ها بتوانند کاری انجام دهند. جناب مهندس هم در کنگره با جایگاه‌های ظاهری که ساختند، قصد داشتند برای انسان‌ها کاری انجام دهند، به فرض اگر می‌گوییم جایگاه راهنمایی؛ باید یک تعریف درست هم بتوانیم داشته باشیم. برای همین جناب مهندس فرمودند: «من شال راهنمایی را به یک تکه چوب آویزان کنم شما موظف هستید به او احترام بگذارید». اگر رهجویی خطا می‌کرد و با او برخورد می‌کردم ممکن بود به من بی‌احترامی کند و می‌رفت و نمی‌آمد؛ اما جناب مهندس جایگاه را بالا بردند؛ پس حد و حدود و جایگاه ما را تقدیرات و نامه پیشین مشخص می‌کند و افراد در کنگره به هیچ عنوان با هم برابر نیستند.

شخصی که به عنوان سفر اولی وارد کنگره می‌شود، ما می‌گوییم از القاب نمی‌توانیم استفاده کنیم همه را با نام کوچک صدا می‌زنیم؛ حتی اگر بی‌سواد یا باسواد، مهندس یا دکتر، مسن یا جوان باشد؛ برای ما فرقی ندارد؛ حتی یک سفر دومی با راهنمایی که ۲۰ نفر را به رهایی رسانده است یکسان نیستند. یک سفر دومی در حال خدمت با یک سفر دومی که خدمت نمی‌کند با هم فرق دارند. خدمات و آموزش‌های کنگره برای افراد یکسان است و از این لحاظ با هم برابرند. آیا نادانان با دانایان برابرند؟ آیا نابینایان با بینایان برابرند؟ یک سفر اولی اگر هزاران هنر هم داشته باشد، نمی‌تواند خدمت انجام دهد؛ چون هنوز به درمان نرسیده است. اول باید برادریش را ثابت کند و بعد وارد عرصه خدمت شود و ممکن است بعد طلبکار شود و سفرش را خراب کند؛ حتی از کنگره خارج شود؛ پس جایگاه‌ها در کنگره برای ما مهم است.

جایگاه‌ها را چه چیزی برای ما مشخص می‌کند؟ خدمت کردن صادقانه، هر چه معرفت بیشتر، خدمت صادقانه‌تر و هرچه برخورد بهتر، مردم‌دارتر است. نگهبان، دبیر، مرزبان و راهنما؛ حتی قانونگذار بر مبنای عدالت هر کدام در جای خود قرار دارند بر مبنای تولید و خدمتشان رتبه‌بندی می‌شوند و در آخر در مورد کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند و دیده نمی‌شوند، در کنگره رسم است کسی که خدمت می‌کند و دیده نمی‌شود خداوند رنج و سختی او را می‌بیند که چه زحمتی کشیده است نیازی هم نیست که مطرح شود. متشکرم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: همسفر زهرا (ک) رهجوی راهنما همسفر رعنا (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .