جلسه هفتم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنما مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟» یکشنبه ١٩مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بهکارکرد.

سخنان استاد:
از نگهبان و دبیرشان تشکر میکنم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
در مورد دستور جلسه که عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟ ابتدا ما باید تعریف عدالت را بدانیم تا متوجه شویم که با هم برابر هستیم یا خیر، عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد و همهچیز مساوی باشد، ما در کنگره تمام آموزشهایی که دریافت میکنیم، سی دیهایی که مینویسیم همه برابر و مساوی هستند و همه امکانات کنگره زیر این سقف، زیر کولر که هستیم و همه صندلیهای که مینشینیم یکی هستند. به یاد دارم که در حال راه اندازی شعبه دهخدا بودیم و برای استاد، نگهبان و دبیر جلسه سه عدد از صندلیهای خاصی قرار داده بودیم که آقا کوروش آمدند و گفتند که این هارا بردارید، اینجا همه باهم برابرند و از همین صندلیهای معمولی بگذارید.
ما در هر جایگاهی که قرارگرفتهایم، نشاندهنده آن است که چه مقدار از آموزشهای کنگره دریافت داشتهایم، به طور مثال بنده که امروز در این جایگاه قرارگرفتهام فرق ندارد چه در کنگره باشم و چه در بیرون و در جامعه، این همان عدالت است و همه ما که در حال حاظر اینجا نشستهایم تا زندگی خودمان را رقم بزنیم و کسانی که خدمت میکنند و در امتحانات شرکت میکنند و راهنمایی را قبول میشوند، آنها در جایگاهی قرار میگیرند که خودشان برایش تلاش کردهاند و زندگی خودشان را رقم میزند به قول آقای مهندس که میفرمایند هر کس در هرموضوعی بزرگ بشود میوه و ثمرهی خودش از باغ بیرون میزند و نمایان میشود و نیاز نیست از او تعریف شود. مسافران با خدمت کردن در شعبه روزی میشود در جلسه میکروفون گردان بعد میشود مهماندار و بعد در جایگاه استادی مینشیند.

در یکی از سی دیها آقای مهندس میگفتند که من داشتم از استادم شکایت میکردم و بیان میکردم که من از این نامردمیها خسته شدهام، بعد از این صحبت استاد آقای مهندس میفرمایند: تو از نامردمیهایی که به وجود آمده شکایت میکنی اما خودت مشکلات خودت را به وجود آوردهای. خودت چک دادی و پاس نکردی، بدقولی کردی، غیبت کردی و هزارن کار ضد ارزشی انجام دادی، پس باید تاوان ان اشتباهات را خودت بدهی نه دیگران. در قران یک آیه است که میگوید: یک روزی میشود که استخوانهای خودت هیزم جهنم خودت میشود، من همیشه به این فکر میکردم ولی بعدها متوجه شدم که وقتی آدم خمار میشود، زندگی برایش میشود جهنم و همان عین عدالت است و هر فردی در هر جایگاهی قرارگرفته، خود او آن جایگاه را برای خود انتخاب کرده است.
مرزبان کشیک: مسافر رمضان
عکاس: مسافر محمدرضا
تایپ: مسافر مسعود
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیهشده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
205