سختی‌ها است که عدالت را به وجود می‌آورد

سومین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی الیگودرز با استادی همسفر اکرم، نگهبانی همسفر فخرالسادات و دبیری همسفر زهره با دستور جلسه: «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» روز یکشنبه ۱۹ مرداد ماه ۱۴۰۰۴ ساعت ۱۵:۴۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

امیدوارم که تعطیلات خوبی را سپری کرده باشید و بتوانیم بهترین‌ آموزش‌ها را گرفته باشیم. به همان عدالت کنگره دلتنگ همه شما بودم. ان‌شااله همیشه در کنار هم پایدار بمانیم. در مورد دستور جلسه باید بگوییم در جهان هستی همان فرمانروای قدرت مطلق است و عدالت او پابرجا و بدون هیچ‌گونه زیر سوال بردن یا عدل و انصافی که خودمان تشخیص دهیم آیا درست است یا خیر. بر مبنای خودش، در جای خودش قرار گرفته است و این‌که ما انسان‌های ناسپاسی هستیم. هر کدام برای خود چراها و سؤال درست کنیم که چرا من در این جایگاه قرار دارم؟ چرا شرایط زندگی من این است؟ چرا بچه من این است؟ چرا وضع من این است؟ این‌ها بر مبنای همان عدالت خداوند است باید ما در این جایگاه‌ها قرار بگیریم و گرفته‌ایم و اگر غیر از این بود غیر از عدالت خداوند چیز دیگری نبود.

خدا را شکر که ما توانستیم وارد کنگره شویم و عدالت را یاد بگیریم که چگونه است، بلد بودیم و همه ما تا یک اندازه دانایی داشتیم؛ اما دانایی ما، دانایی مؤثر نبود دانایی بود در حد این‌که روزمرگی خود را بگذرانیم. دانایی مؤثری که آن را به کار بگیریم نبود؛ اما خوشبختانه یاد گرفتیم دانایی مؤثر را کم‌کم دریافت کنیم و آن هم بستگی به شخص خودمان دارد که چقدر خود را در هر جایگاهی بالا بکشیم که همان برابری و  یکسان بودن است که آیا همه در کنگره برابرند؟ بله برابرند؛ اما نسبت به دانایی که خودشان دارند آن لحظه دیگر برابر نیستند؛ چون هر کس نسبت به دانایی و آموزش خود ارتقاء می‌یابد و آن حس و حال خوب را دریافت می‌کند و آن حس خوب را هم در کنگره و هم در خانه داشته باشد و آن را بین خانواده تقسیم کند.

تلاش و خواسته را داشته باشیم که آن دانایی را به نحو احسنت دریافت کنیم بدون بازگشت که بگوییم امروز بوده‌ایم و روز بعد نباشیم و بابت هرگونه کاری از کنگره دست بکشیم. این همان عین نابرابری بودن با عدالت است باید سعی کنیم عدالت رادر زندگی اجرایی کنیم مانند همان روز که به کنگره آمدیم. خود من به شخصه فکر می‌کردم همه باهم برابریم از نظر درمانی از نظر روح و روان چون همه ما شبیه هم بودیم؛ اما از نظر رفتاری از نظر روح و روان درگیر بودیم و همه را مانند خودمان بیمار می‌دیدیم؛ اما با ذره ذره آمدن به کنگره کسی ارتقا پیدا ‌می‌کند و آن حال خوش را دریافت می‌کند برای خود و خانواده، جایگاه خود را بالا ببرد و آن حال خوش را دریافت کند. در جهان هستی همین پا برجاست یعنی هر چیز در جای خودش است چیزی پیدا نمی‌کنیم که سر جای خود نباشد با اراده خداوند اتفاق می‌افتد.

خدا را شکر می‌کنم که توانستم به کنگره راه پیدا کنم و همیشه حرف راهنما همسفر شبنم که می‌گفتند: کسی که وارد سفر دوم شود خیلی سختی دارد فکر نکنید وارد سفر دوم شدید آسان است، خیلی سخت‌تر است، موانع زیادی وجود دارد، باید از آنها گذر کنید. همین سختی‌ها است که عدالت را به وجود می‌آورد، اگر غیر از این بود ما نمی‌توانستیم با آن کنار بیایم. خود به شخصه سختی‌های زیادی را در سفر دوم گذرانده‌ام؛ اما اگر آن عدالت نبود نمی‌توانستم از پس آن بر بیایم. همان اکرم قبل بودم و طوری دیگر رفتار می‌کردم، پس عدالت به طریقی در زندگی من تداعی شده است، طوری آن برابری را حس می‌کنم که آمده‌ام این‌جا دریافتی داشتم باید اجرا کنم. خیلی سخت است درک این‌که بخواهیم در زندگی آن بالا پایین زندگی را با هم مساوی کنیم و ترازو بگذاریم که هر دو را میزان کنیم. برابری کار دشواری است؛ اما می‌توانیم. زمانی‌ که در کنگره حضور پیدا کردیم در یک جایگاه الهی قرار گرفتیم به نظر من هر کسی نمی‌تواند در این مکان باشد. برای خودم اتفاق افتاده ‌که بارها گفته‌ام دیگر نروم؛ اما دیدم تقدیر است اذن من داده شده در این مکان باشم تا آن حال خوش را دریافت کنم.

مطلب دیگری در رابطه با لژیون سردار بنده خود را به عنوان دنور معرفی کردم؛ اما بابت آن سختی‌ها و فراز و نشیب‌هایی که در زندگی پیش آمد نتوانستم دنور را پرداخت کنم و یک مقداری از آن را توانستم پرداخت  کنم چندین بار خانم فخرالسادات با من تماس گرفتند برای جایگاه استاد گفتم قبول نمی‌کنم؛ چون تا به حال نتونستم استاد کارگاه باشم الآن در لژیون سردار بعد با خودم گفتم نه ضعف و اذیت‌های من از همین لژیون سردار گرفته شد سازگاری‌های من که تا به حال توانستم دوام بیاورم از لژیون سردار بود. همان پرداختی ناچیز من در لژیون سردار بود، پس همان عدالت برای من اجرا می‌شود، همان عدالت است که خواسته شده که من این‌جا باشم و الان در جایگاه استادی بنشینم و در مقابل تک‌تک شما که هر کدام یک پیشکسوت هستید صحبت کنم؛ اما خدا را شکر کردم و قبول کردم این خدمت را که بتوانم هم حال خوب را دریافت کنم  و هم‌ بتوانم آموزش‌های دیگری دریافت کنم و یک تلنگری باشد که اکرم تو این‌جا ماندگاری و می‌توانی بهترین‌ها را داشته باشی و بهترین‌ها را دریافت کنی برای خود وخانواده.

عکس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول)
تایپیست: همسفر مهسا رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر شبنم (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی الیگودرز