مشق‌های ناتمام

منبع: نمایندگی ایران
سه شنبه 21 مرداد 1404

تعداد بازدید از این مطلب : 181

جلسه چهاردهم از دور دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی نمایندگی ایران کنگره۶۰، با استادی راهنما مسافر جواد، نگهبانی مسافر بیژن و دبیری مسافر مهرداد، با دستور جلسه ( عدالت، آیا در کنگره۶۰ همه افراد با هم برابرند ) در روز یکشنبه ۱۹ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به
کارکرد
سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که امروز در جمع شما عزیزان توانستم حضور پیدا کنم ، از نگهبان، دبیر جلسه و همچنین از مرزبانان که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم تشکر می‌نمایم.

تبریک میگویم به عزیزانی که بعد از تعطیلات تشریف آوردند، انشا اله که تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشته باشید امیدوارم که لذت و بهره کافی را از کنار خانواده بودن، یا سر کار رفتن و یا مسافرت برده باشید.
در رابطه با دستور جلسه عدالت،آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟
من یک مقدار برگردم به دوران قبل از ورودم به کنگره۶۰ و طرز تفکرم در رابطه با عدالت، ما ازآنجایی‌که در خانواده چهار برادر بودیم معمولاً کارهایی که انجام می‌دادیم باهم دیگر فرق می‌کرد، آن‌ها در مسیرهای درست حرکت می‌کردند و در زمان تحصیل به‌خوبی تحصیل می‌کردند و قبول می‌شدند و یا در قسمت کاری، کارهایشان را به نحو احسنت انجام می‌دادند، اما من برعکس آن‌ها عمل می‌کردم درس نمی‌خواندم، در امتحان رد می‌شدم و مشق‌هایم همیشه ناتمام می‌ماند، طبق پیام کنگره.
اما همیشه این اختلاف‌نظر و تنش را با پدر یا مادرم داشتم که چرا با آن‌ها خوب برخورد می‌کنید ولی با من جور دیگر، می‌گفتم بین من و آن‌ها فرق می‌گذارید؟ این معضلی بود که همیشه با آن درگیر بودم که چرا به من جور دیگری نگاه می‌کنند، مثال اگر در یک موضوعی یک مقدار تفاوت رفتاری بین من و برادرانم بود سریع عصبانی شده و می‌گفتم چرا بین ما فرق می‌گذارید مگر من پسر شما نیستم؟ ما باید در همه‌چیز یکسان باشیم و چون اختلاف رفتاری بین ما بود تمام کارهایم به سمت ناکجاآباد می‌رفت و هرروز بیشتر وارد تاریکی‌ها می‌شدم.
زمانی که وارد کنگره شدم دقیقا این طرز تفکر همراه من بود، فکر می‌کردم در لژیون راهنما باید تمام رهجو ها را در یک سطح نگاه کند، ما چند تا رهجو بودیم سر یک لژیون و همیشه پیش خودم می‌گفتم چرا باید رهجوهایی که یک مقدار کسوت بالاتری دارند نزدیک راهنما بنشینند و من در گوشه بنشینم؟
فرق ما باهم در چه چیزی هست؟
چرا مرزبان‌ها هوای بعضی از رهجو هارا بیشتر داشتند!؟
چرا نگهبان به بعضی از رهجو ها خدمت می‌دهد ولی به من خدمت نمی‌دهند؟
چرا این اتفاق‌ها در حال افتادن است؟
چرا این‌ها باید فرق بگذارند؟
آقای مهندس می‌فرمایند: باید تعریف‌ها خوب باشد، تعریف من از عدالت اشتباه بود، فکر می‌کردم همه‌چیز باید یکسان باشد. درصورتی‌که آقای مهندس در تعریفات کنگره میگویند: عدالت یعنی نابرابری، همه باهم برابر نیستند شاید در ابتدای امر یا ورود امکانات و صندلی‌ها برای همه یکی هست، شما اختیار دارید که هرکجا دوست دارید بنشینید و اگر خدمتی هست شما می‌توانید خدمت بگیرید و انجام دهید ولی عملکرد آن درنهایت فرق می‌کند، یعنی در ابتدای شروع یکی هست اما درنهایت نتیجه متفاوت است، آنجا هست که معلوم می‌شود افراد باهم فرق دارند.
فرق بین آدم‌ها در رفتارشان مشخص می‌شود و راهنما این را متوجه می‌شود، راهنما حکم همان پدر را دارد. من زمانی که وارد کنگره شدم فهمیدم با برادرهایم چقدر تفاوت داشتم، چقدر آن‌ها قابل‌احترام بودند و خانواده من بااینکه یک شخص نامرتبی بودم چقدر مراعات کردند و مرا تحمل نمودند اگر این فرزند، فرزند من می‌شد شاید تحملش نمی‌کردم، والدینم چقدر مراعات حال مرا می‌کردند چون رفتارهای من رفتار درستی نبود.
حالا بعضی وقت‌ها من به خودم می‌گویم این سؤالی است که خودمان باید از خودمان گاهی اوقات بپرسیم آیا همه در کنگره ۶۰ باهم برابرند؟
آیا من با نفر کناری‌ام باهم برابریم؟
حتی ما در خلقتمان هم با یکدیگر فرق می‌کنیم، درگذشته و آینده‌مان هم فرق داریم.

اینکه من بتوانم از این دستور جلسه نتیجه خوبی بگیرم نیاز به آگاهی دارم یا همان معرفت که در مثلث کنگره ۶۰هست. معرفت یعنی آگاهی، باید بدانم و متوجه شوم.
چه کسی این را در کنگره۶۰ متوجه می‌شود؟
با خدمت کردن در کنگره معرفت زیاد می‌شود، هر کس که خدمت کند ازنظر آگاهی و دانش نسبت به بغل‌دستی‌اش متفاوت می‌شود و این تفاوت را چه کسی متوجه می‌شود؟ اشخاصی که پیشکسوت‌تر هستند و معمولاً این شکلی هست کسی که خدمت گذار است از احترام بیشتری برخوردار می‌شود و ما بعضی وقت‌ها ناراحت می‌شویم که چرا به آن‌ها احترام بیشتری می‌گذارند.
دلیلش این است که آن شخص خدمت می‌کند و تأثیر مثبتی در شعبه دارد، در لژیون سردار و در جایگاه‌های مختلف خدمتگزار هست و نیاز است که به این افراد توجه بیشتری شود ، امیدوارم که همه ما بتوانیم از امکانات کنگره استفاده کنیم برای بهتر شدن خودمان.
مرسی که به صحبت‌های من گوش دادید.

جلسه هماهنگی راهنمایان تازه واردین با حضور ایجنت محترم