ششمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی ارم، با استادی راهنمای محترم مسافر علی اصغر، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر علی، با دستور جلسه: عدالت،آیا همه افراد در کنگره 60 با هم برابرند؟ یکشنبه 19 مرداد 1404 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی اصغر هستم مسافر. از نگهبان جلسه سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
خیلی خوشحالم که در کنار شما هستم. از نگهبان، دبیر عزیز و گروه مرزبانی سپاسگزارم که این فرصت را به من دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش ببینم. امیدوارم تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشته باشید. همچنین از آقای مهندس عزیزم تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردند تا کسانی مانند من که راه را گم کرده بودند، بتوانند به کنگره بیایند و مسیر درست زندگیشان را پیدا کنند.
آقای مهندس همیشه میگویند: هر کس در هر جایگاهی که هست، این عین عدالت است. شاید گاهی با خودم فکر کنم جایگاهی که الان دارم، عدالت نیست و حتی گله کنم. چون انسان، به طور طبیعی، همیشه بیشتر از حق خود میخواهد. اما خداوند میگوید: تو تلاشت را بکن، تقدیرت را در نظر بگیر، گذشتهات را ببین، بقیهاش با من.
در سفر اول، گوش به فرمان بودن از مهمترین اصول است. راهنما هر چه میگوید، باید پذیرفت و عمل کرد. حضور منظم در جلسات و بالا بردن آگاهی، قطعاً عین عدالت است و نتیجهاش، رهایی خواهد بود. نمیتوان انتظار داشت جایگاه کسی مثل مرزبان را بدون پیمودن مسیر و تلاش به دست آورد. مرزبانان از خدمتگزاران درجهیک و قانونگذاران کنگره ۶۰ هستند که شاید هفتهای چند بار بین تهران و شهر خود رفتوآمد میکنند.
من خودم قبلاً مرزبان بودم و میدانم هر جایگاه، مسئولیت و تلاش خاص خودش را دارد. اگر درست سفر کنم و خدمتگزار باشم، هرگز گذشتهام را فراموش نخواهم کرد؛ گذشتهای که در تاریکی بودم و اینجا چراغ راه را پیدا کردم. چراغ راه من، آموزشهای کنگره و راهنمایم است. عدالت این است که پس از رهایی، خدمتگزار شوم، آموزش بدهم و شاید روزی راهنما شوم.
به یاد دارم روزی که تازهوارد بودم، علی آقای عفتی مرا در آغوش گرفت و همان لحظه جذب شدم. شاید همین رفتار منجر به نجات یک نفر از تاریکی شود. هر جایگاهی که امروز دارم، اگر فکر کنم حقم نیست، اشتباه میکنم. شاید اگر شرایط دیگری داشتم، به راههای نادرست کشیده میشدم. همانطور که آقای مهندس میگویند: «تو تلاش کن، بقیه را خداوند میچیند.»
کسی که پکیج کامل کنگره ۶۰ را اجرا کند از جلسات عمومی گرفته تا لژیون، پارک، استخر، نوشتن سیدیها و نظم و استمرار حتماً پیشرفت خواهد کرد. یک راهنما همه این نکات ریز را میبیند و حتی کوچکترین لغزشها را تشخیص میدهد. اگر گوش به فرمان باشیم و آگاهیمان را بالا ببریم، همواره شاگرد باقی بمانیم، قطعاً به رهایی و جایگاههای بالاتر میرسیم.
در کنگره ۶۰ امکان ندارد کسی بگوید میخواهم راهنما، مرزبان یا ایجنت شوم و نشود؛ فقط باید تلاش کرد، صبر داشت و درست سفر کرد. اگر درست سفر نکنیم، نهتنها رهایی نمیگیریم، بلکه پسرفت کرده و از دایره کنگره خارج میشویم.
امیدوارم همه ما در این مسیر موفق باشیم و بتوانیم به همدیگر کمک کنیم. سپاسگزارم که به صحبتهایم گوش دادید.

عکس : مرزبان خبری
تایپ و بارگزاری : مسافر آرمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
141