جلسه دهم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰، نمایندگی جهانبین شهرکرد با استادی دنور همسفر لیلا، نگهبانی همسفر لیلا و دبیری همسفر صدیقه با دستور جلسه «عدالت، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟» روز یکشنبه 19 مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۱۵ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که یک بار دیگر به من اجازه داد در کنگره باشم و خدمت کنم و از همه مهمتر آموزش بگیرم. بعد از دو هفته تعطیلات خیلی دلتنگ کنگره بودم، واقعا من به این جمله که کنگره مثل خانواده دوم انسان است اعتقاد دارم. قبل از کنگره وقتی کلمه عدالت به گوش من میخورد همیشه یادآور برابری بود، بدون در نظر داشتن اینکه آن شخص در جهت رسیدن به آن جایگاه تلاش کرده است یا نه. وقتی که وارد کنگره شدم عدالت برای من مفهوم دیگری پیدا کرد؛ اینکه افراد در هر جایگاهی که هستند بنا بر تلاش و ظرفیت و بهایی است که برای آن پرداخت کردهاند و به آن عدالت رسیدهاند. اگر به نظام هستی و طبیعت نگاهی بیندازیم میبینیم که برای مثال؛ خورشید برای همه یکسان میتابد، باران برای همه به یک اندازه میبارد، فرصتها برای همه وجود دارد ولی نتیجه دست من است و باید بذر را به گونهای بکارم و از آن مراقبت کنم تا به آن درخت پربار برسد. در کنگره هم به همین منوال است، همه آموزشها و خدمتها برای همه یکسان است و من همسفر باید تلاش کنم در جهت خدمتها، تا به جایگاهی که میخواهم برسم.
بخش دوم دستور جلسه؛ آیا همه افراد در کنگره با هم برابر هستند، برای مثال دو نفر را در نظر میگیریم که همزمان وارد کنگره شدهاند؛ نفر اول قوانین و مقررات را رعایت میکند، سیدی مینویسد، فرمانبردار است و در ادامه رها میشود و تلاش میکند در جهت اینکه به جایگاهی برسد، نفر دوم کاملا برعکس نفر اول است؛ قوانین را رعایت نمیکند، فرمانبردار نیست و در آخر ممکن است فرد حتی به رهایی هم نرسد، پس در نهایت این دو نفر با هم تفاوت دارند و برابر نیستند. هیچ موجودی از نظر آفرینش بر دیگری برتری ندارد ولی از نظر جایگاه با هم تفاوت دارند مثلا همسفری که با حال بد وارد کنگره شده است با راهنمای تازهواردین که به او مشاوره میدهد برابر نیستند، چرا که آن راهنما آزمونهای مختلفی داده است تا به این مرحله برسد که بتواند مشاوره بدهد. در لژیون سردار هم به همینگونه است؛ خداوند قدرت و توانایی و برکت را به زندگی همه داده است که بتوانند از مال و ثروتشان در جهت پیشرفت خود و کمک به دیگران استفاده کنند. آقای مهندس در وادی چهاردهم خیلی زیبا فرمودند: که عشق واقعی عشقی است که بدون هیچ چشمداشتی و بدون بازپسگرفتن باشد و از دل بخشیده بشود، وقتی ما به این تفکر رسیده باشیم به عشق واقعی دست پیدا کردهایم. همه ما میدانیم که عدالت بر مبنای نظم است، اگر نظم نباشد عدالتی هم وجود ندارد. در کنگره همه قوانین و مقررات برای همه یکسان است؛ اگر من در آزمون راهنمایی شرکت کنم و قبول نشوم نباید ناراحت شوم چون در کنگره بیعدالتی و تبعیض وجود ندارد پس این عمل میتواند به چند دلیل باشد؛ یکی اینکه من به اندازه کافی تلاش نکردهام، دوم تلاش کردهام ولی ظرفیتی که باید در وجود من برای رسیدن به آن جایگاه باشد هنوز شکل نگرفته است.
عدالت واقعی این است که نتیجه زندگی ما ساخته دست خود ما باشد، اگر به جای نگاه کردن به دیگران و زندگی آنها روی رشد خودمان تمرکز کنیم خواهیم دید که خداوند نتیجه تلاش ما را بیپاسخ نمیگذارد، در کتابی مطالعه کردم که مفهوم عدالت را به خوبی بیان کرده بود که عدالت فقط مربوط به گرفتن حق نیست بلکه مربوط به دادن حق هم است؛ وقتی که من با تلاشم به جایگاهی میرسم در نتیجه خداوند هم از من انتظار دارد که حق آن جایگاه را ادا کنم و اگر حقی را ناحق کنم از مسیر عدالت خارج میشوم. من نباید زندگی خودم را با بقیه مقایسه کنم و باید بدانم که زندگی تکتک ما داستانی دارد و اگر مشکلی در زندگی من وجود دارد خداوند میخواهد من یک پله از جایگاه کنونیام پیشرفت کنم تا بتوانم مشکلاتم را حل کنم. عدالت یک اصل الهی است اگر آن را در خودمان زنده کنیم زندگیمان به آرامش میرسد چون دیگر وقت و انرژیمان را صرف مقایسه خودمان با دیگران نمیکنیم و میدانیم هرچه به دست آوردهایم نتیجه تلاش خودمان است و ایمان داریم که خداوند هیچ تلاشی را بیپاسخ نمیگذارد.


تایپیست: همسفر کیهان رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
813