جلسه ششم از دوره دهم جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی قوچان با استادی مسافر داوود، نگهبانی مسافر جواد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه (عدالت، آیا همه افراد در کنگره 60 باهم برابرند؟ ) یکشنبه 19 مرداد1404 ساعت17شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان داوود هستم یک مسافر

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق شد تا در این جایگاه خدمت کنم. از ایجنت محترم نمایندگی، گروه مرزبانی و نگهبان جلسه که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم کمال تشکر را دارم.
در ابتدا امیدوارم از تعطیلات تابستانی استفاده لازم را کرده باشید. دستور جلسه امروز عدالت آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟. عدالت بهظاهر یک کلمه سادهای است آیا زمانی که ما مواد مصرف میکردیم و به آخر خط رسیده بودیم و برادرم که سالم بود که این عین عدالت است؟ آیا هیچوقت به خدا نمیگفتیم که چرا من دیگری نه؟ آیا مریض شدم به خداوند شکوه و شکایت نمیکردم که چرا من مریض شدم؟ اگر بخواهیم عدالت خداوند را توصیف کنیم در جهان هستی تمام هستی به فرمان قدرت مطلق دارد حرکت میکند و خارج از عدالت نیست. در زندگی هر مشکلی که برای ما پیش میآید بر اساس سه مؤلفه تعریف شده است: ۱. خواست خودمان ۲. تقدیر یعنی: نامه پیشین یا از پیش تعیین شده و چیزی که مرا جذب اعتیاد کرد بر اساس تقدیر باید جذب دوستان معتاد میشدم که در آرشیو و لوح محفوظ من بوده است که مرا جذب مواد کرد ۳. تفکر و اندیشه خودم. من از عدالت خداوند چه چیزی را درک میکنم؟ من چرا معتاد شدم؟ اگر من معتاد شدم و پدر مادرم عذاب میکشند این عین عدالت است. ما اینجا آموخته این که هیچ انرژی در طبیعت از بین نمیرود فقط تغییر پیدا کرده و تبدیل میشود مثال: ما یک چوب را بسوزانیم تبدیل میشود به دود و خاکستر خداوند در روز عزل که فرمود من یک جایگزین برای خودم در روی زمین میگذارم جسم انسان. ا آفرید و به نفس دستور داد که تو درون این جسم باید زندگی کنی و خداوند در این خلقت قدرت اختیار نیز به انسان اعطا فرمود و انسان تنها موجودی بود که خداوند چنین لطفی به او کرد و آن ارزشها و ضدارزش هارا برای انسان ترسیم کرد و خداوند به شیطان گفت: قدرت اختیار انسان محترم است و تو فقط میتوانی از طریق القا و الهام در او نفوذ کنی. خداوند شروع زندگی انسان را از نفس لوامه آغاز نمود و اورا به سمت نفس مطمئنه هدایت کرد یعنی: در این مسیر باید تزکیه و پالایش انجام گیرد. نفس مطمئنه همان چیزی است که عقل آن را قبول دارد و خداوند نیز قبول دارد. تمام صفات انسان در آرشیو او میماند و به جهانهای دیگر منتقل میگردد. بر اساس این قانون خداوند اگر من هر کاری کرده باشم قطعاً همان اتفاق برای من خواهد افتاد. در سی دی آقای مهندس میفرماید که: عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده حیران شد و بگرفت به دندان سرانگشت گفت: ای کشته که را کشتی تا شدی کشته زار تا باز کجا کشته شود آنکه تو را کشت نکن رنجه به در کوفتن کس تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از شما سپاسگزارم
لژیون ویلیام


اعلام رهایی و ورود به سفر دوم

معرفی راهنمای لژیون ششم

جلسه هماهنگی راهنمایان

تایپ و ویرایش مسافر: مرتضی لژیون سوم
ارسال خبر:مسافر مرتضی لژیون سوم
عکس:مسافر علیرضا لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
135