English Version
This Site Is Available In English

محبت گوهری است بی‌همتا

محبت گوهری است بی‌همتا

در این سی‌دی به چگونگی بیدار کردن نیروی خفته درون پرداخته می‌شود؛ اما پیش از آن، باید بپرسیم: آیا واقعاً نیرویی در درون ما وجود دارد که خفته باشد؟
پاسخ این است که هر آنچه در ذهن ما شکل می‌گیرد، ریشه‌ای در درون ما دارد. ما باید آن را کشف و استخراج کنیم. 
برای مثال، یادگیری زبان روسی یا نواختن پیانو، توانایی‌هایی هستند که در وجود انسان نهفته‌اند؛ اما در حیواناتی مانند خرگوش یا ببر یافت نمی‌شوند. 
همه چیز در زمین وجود دارد، گلابی، طالبی، گندم و ... اما تا زمانی که حرکت نکنیم، آن‌ها را نمی‌یابیم. 
اگر تنها بالای زمین نماز بخوانیم یا روزه بگیریم، چیزی رشد نمی‌کند؛ باید بیل بزنیم؛ باید بذر بکاریم. 
در زندگی نیز همین‌گونه است، اگر چیزی می‌خواهیم؛ باید چیزی بدهیم.

وظیفه ما، استخراج نیروهای درونی‌مان است؛ اما چگونه؟ با دو ابزار مهم: 
۱. تفکر
۲. حرکت: حرکتی که با خطر و شکست همراه است، اما همین شکست‌ها سرشار از پیروزی‌ هستند.

انسان‌ها در زندگی به دو شکل رفتار می‌کنند: 
۱. برخی تمام انرژی خود را صرف امور روزمره مانند خواب، بیداری و غذا می‌کنند، بدون هیچ توجهی به معنویت. 
۲. برخی دیگر تمام تلاش خود را صرف معنویت و دانش می‌کنند؛ اما از زندگی بهره‌ای نمی‌برند. 
هر دو مسیر نادرست است. ما باید زندگی و معنویت را در کنار هم داشته باشیم.
حسادت، دشمنی، کینه‌توزی، غیبت، تجسس در امور دیگران و بدگمانی، همگی پرده‌هایی پوسیده‌اند که باید از آن‌ها عبور کنیم. 
تا زمانی که در این پرده‌ها باقی بمانیم، به نتیجه نمی‌رسیم. پس از عبور از این موانع، آنچه باقی می‌ماند، محبت است. عشق، درمان همه دردها است. 
ما باید خود را بیابیم و در راه عشق به خداوند، جان خود را فدا کنیم. 
درک انسان‌ها و محبت به آنان، رسالتی انسانی است؛ زیرا محبت، رشته‌ای‌ است که هستی را به هم پیوند می‌دهد. 
هیچ‌چیز گواراتر و لذت‌بخش‌تر از محبت نیست. 
محبت، گوهری‌ است بی‌همتا؛ اما افسوس که گاه آن را به کینه، حسادت و دیگر احساسات منفی تبدیل می‌کنیم.

تنها محبت است که می‌تواند به ما آرامش ببخشد. مهم است که بدانیم، چرا محبت می‌کنیم؛ نباید از روی اجبار یا سختی باشد. 
عشق باید درون ما باشد و به‌صورت طبیعی و خودجوش بروز کند. 
خداوند این عشق را در دل همه انسان‌ها نهاده است.

هر کاری که انجام می‌دهیم، در هستی ثبت می‌شود. 
اگر امروز کسی را آزار دهیم یا خیانت کنیم، ثبت خواهد شد. گویی از کل هستی فیلم‌برداری شده است.
آنچه میان دو بعد ارتباط برقرار می‌کند، حس بیرونی ماست. آنچه هست، احساس است و احساس، خواهان وصال است؛ البته اگر مثبت باشد.

برخورد ما با دیگران باید متناسب با شخصیت آنان باشد. با آدم‌ها، آدم؛ با انسان‌ها، انسان و با نادان‌ها، همان‌گونه که هستند. 
انسان باید طرف مقابل را بشناسد و براساس تجربه، رفتار مناسبی داشته باشد. 
اگر تجربه‌ای خوب باشد، یک بار کافی است ؛ مگر در علومی که پیش‌رونده‌ هستند. تکرار تجربه، اشتباه است.

هر یک از ما برای مأموریتی خاص پا به این جهان گذاشته‌ایم و انجام وظیفه، ما را در مسیر رشد و ارتقاء قرار می‌دهد.

تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون دوازدهم)
تنظیم عکس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر صدیقه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .