English Version
This Site Is Available In English

آیا کسی که خیانت می‌کند با کسی که خدمت می‌کند برابر است؟ (نمایندگی یاس اصفهان)

آیا کسی که خیانت می‌کند با کسی که خدمت می‌کند برابر است؟ (نمایندگی یاس اصفهان)

دهمین جلسه از دوره شصت و چهارم سری کارگاه‌های آموزشی- خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان، با استادی راهنما مسافر آذر، نگهبانی مسافر نگین و دبیری همسفر سمیه، با دستور جلسه «عدالت؛ آیا همه افراد در کنگره ۶۰ با هم برابرند؟» در روز شنبه ۱۸ مرداد ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان آذر هستم یک مسافر.

خداوند را شکر می‌کنم به خاطر تمام نعمت‌های پیدا و پنهانی که به ما انسان‌ها عطا کرده است و بار دیگر به من توفیق داده شد که در این جمع حضور داشته باشم و با هم فصل دیگری از فعالیت‌های کنگره ۶۰ را شروع کنیم. امیدوارم تعطیلات تابستان به همه شما عزیزان خوش گذشته باشد و پر از انرژی مثبت و خاطرات خوب همراه با آرامش رقم خورده باشد.

دستور جلسه امروز «عدالت؛ آیا همه افراد در کنگره شصت با هم برابر هستند؟» و موضوع دوم، تولد یک‌سال رهایی خانم پروانه می‌باشد.

ریشه کلمه عدالت از «عدل» می‌آید، یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار دارد. خیلی از انسان‌ها عدالت را با مساوی بودن و یکسان بودن اشتباه می‌گیرند، از جمله خود من. همان‌طور که مشاهده می‌کنید، آرم کنگره ۶۰ تشکیل شده از یک مثلث است که یک ضلع آن معرفت، یک ضلع عمل سالم و ضلع دیگر عدالت می‌باشد. همان شناخت، آگاهی و دانشی که ما با آموزش‌های کنگره ۶۰ به دست می‌آوریم، به واسطه معرفت و عمل سالمی است که انجام می‌دهیم. و ما با این دو پارامتر می‌توانیم به عدالت و تعادل برسیم.

عدالت به معنی برابری مطلق در ظاهر نیست؛ عدالت تفاوت جایگاه است که بر اساس عملکرد شخص به وجود می‌آید. کتاب «حال شما چطور است؟» بیانگر این موضوع می‌باشد که حال ما بسته به میزان عملکردمان، تعیین می‌شود که چقدر خوب یا بد باشد. آقای مهندس جمله‌ معروفی دارند که می‌گویند: «آیا کسی که خیانت می‌کند با کسی که خدمت می‌کند برابر است؟ آیا یک نابینا با کسی که بینا است برابرند؟» قطعاً خیر.

به طور مثال، رهجویی که وارد کنگره می‌شود، سر وقت می‌آید و می‌رود، صادقانه خدمت می‌کند، به موقع در کلینیک حضور پیدا می‌کند، سی‌دی‌های مربوطه را به موقع می‌نویسد، با رهجویی که فقط حضور فیزیکی دارد و دنبال بهانه است، فرق بسیار دارد.

در کنگره ۶۰ در تمام شعب و نمایندگی‌ها عدالت بین همه اعضا برقرار است؛ مثلاً همه امکانات برای رهجوهایی که وارد کنگره می‌شوند و در لژیون تازه واردین قرار می‌گیرند و مشاوره می‌شوند، یکسان است و همه رهجوها بر اساس حس خودشان راهنمای خود را انتخاب می‌کنند. عین عدالت است که همه با هم از یک متد و روش و با داروی یکسان درمان می‌شوند.

در کنگره، از دیده‌بان گرفته، اسیستانت، سفر اولی، همه با نام کوچک و با صفت «مسافر» صدا زده می‌شوند. در کنگره از هیچ القابی مثل دکتر، مهندس، وکیل و وزیر استفاده نمی‌شود؛ حتی عناوین هم به کار برده نمی‌شود و تنها چیزی که جایگاه اشخاص را با هم متفاوت می‌کند، میزان عملکردشان می‌باشد.

در سیستم الهی هیچ کسی بی‌دلیل رنج نمی‌برد و هیچ تلاشی بی‌پاداش نمی‌ماند. امیدوارم از آمار کنگره ۶۰ فقط یک عدد نباشیم، خالی نیاییم و خالی برنگردیم و قدر این نعمت بزرگ را بدانیم.

سخنان استاد در مورد تولد یک‌سال رهایی مسافر پروانه:

موضوع دوم در مورد یک‌سال رهایی خانم پروانه است. این تولد را ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، خدمت خانم مونا عزیز، خانم مریم و خانم پریسا، کلیه راهنماهای بزرگوار، به خصوص مادر بزرگوارشان خانم رضوان، راهنمای تازه واردین و لژیون جونز، و خدمت دختر گرامی‌شان تبریک عرض می‌نمایم.

عین عدالت است که امروز حال پروانه خوب باشد. همان‌طور که در پیامش مشخص است، پروانه سندی بدون نقص است. اگر بخواهم درباره پروانه بگویم، پروانه رهجوی فوق‌العاده، بی‌نظیر و مسئولیت‌پذیری است. وقتی مسئولیتی را قبول می‌کند، آن را به نحو احسن انجام می‌دهد. در حال حاضر خدمتگزار کلینیک آرمین و عضو لژیون سردار است.

امیدوارم و از ته دل برایش دعا می‌کنم و دوست دارم کنارش باشم وقتی که اولین رهجویش را به تهران می‌برد و بتواند آن حس را درک کند، پایبند کنگره باشد و آن جنبش و آزادی زنانه‌اش را اینجا با هم جشن بگیریم. سپاسگزارم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

پیام تولد مسافر پروانه:

انسان وقتی تزکیه را از خود شروع می‌کند، ایمانش صد برابر می‌شود، زیرا تجربه‌ای که با عمل به دست بیاید، سندی است بدون نقص.

اعلام سفر مسافر پروانه:

نام راهنما: مسافر آذر_ آنتی ایکس مصرفی: شربت OT_ روش درمان: DST_ داروی درمان: شربت OT_ مدت سفر: ۱۴ ماه_ مدت رهایی: ۱ سال و ۲۰ روز

خواسته‌ها:

خواسته اول: آرزو می‌کنم هر خواسته‌ای که مادرم دارد، به آن برسد.
خواسته دوم: امیدوارم کنگره ۶۰ روز به روز پیشرفت کند و بتواند تمام بیماری‌های لاعلاج را درمان کند.

صحبت‌های مسافر پروانه:

سلام دوستان پروانه هستم یک مسافر.

در ابتدا خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم. از استاد بزرگوارم آقای مهندس که با تفکر بالایی که داشتند، فرصت زندگی دوباره را به من دادند؛ از خانواده محترم ایشان و آقای امین که استاد جهان‌بینی هستند و علم درست زندگی کردن را به من آموختند؛ از خانم مونا شیرزن خانم‌های مسافر که همیشه ما را حمایت کردند؛ از راهنمای بزرگوارم خانم آذر عزیز که با محبت‌های بی‌وقفه و بی‌دریغشان همیشه من را حمایت کردند؛ از ایجنت محترم خانم نیکی و ایجنت قبلی؛ از مرزبان‌های عزیز خانم مهری و خانم مریم و مرزبان‌های دوره‌ی قبل؛ از اسیستانت‌های محترم خانم مریم و خواهر عزیزم خانم پریسا که جای خالی‌شان حس می‌شود و از اینجا انرژی خوبم را برایشان می‌فرستم که راه کنگره را به من نشان دادند، تبریک عرض می‌نمایم.

از بال پرواز و همسفر خوبم مادری مهربان که همیشه تکیه‌گاه و پناه من بوده و هست، تشکر و سپاسگزاری می‌کنم و واقعاً برای قدردانی از مادرم زبانم قاصر است. هیچ جمله‌ای نمی‌تواند محبت‌های مادر را جبران کند؛ چون در دوران حال بدی که داشتم، همیشه پرستار من بودند.

از دختر نازنینم و همسر خوبم سپاسگزارم که همیشه حمایتم کردند و تکیه‌گاهم بودند. از دختر خواهرم و هم‌لژیون‌های خوبم که همیشه کنارشان حس و حال خوب می‌گیرم، تشکر می‌کنم و از خدمتگزاران خوب که با عشق بلاعوض خدمت می‌کنند، سپاسگزارم. همچنین از همه کسانی که مشارکت کردند و در جشن من حضور داشتند، نهایت سپاس را دارم.

اگر بخواهم از حال خودم بگویم، به غیر از مصرفی که داشتم، با یک بیماری وارد کنگره شدم؛ ندول تیروئید، یک توده در گلویم بود. ولی سنگینی آن فقط در گردنم نبود، در دلم بود، در افکارم بود، فکرم را درگیر کرده بود و اصلاً ناامید شده بودم. روزهای خیلی سختی را با ناامیدی و استرس می‌گذراندم؛ خیلی حالم خراب بود، اصلاً متوجه نمی‌شدم دخترم کوچک است. ناخواسته و از روی ناآگاهی عصبانی می‌شدم.

وقتی وارد کنگره شدم، با آموزش‌های خانم آذر عزیزم که برای من خیلی زحمت کشیدند و راهنمایی‌ام کردند و با آموزش‌های ناب کنگره سفر کردم، نه برای درمان کردن بلکه برای درست زندگی کردن سفر کردم و یاد گرفتم که با نظم، آرامش و عشق می‌توانم جسم خود را ترمیم کنم. من با افتخار می‌گویم درمان کردم؛ نه به خاطر اینکه اعتیاد داشتم، من دوباره متولد شدم. من یک مصرف‌کننده بودم و الان این را با افتخار می‌گویم. خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر فاطمه، لژیون ۱۸_ نمایندگی یاس اصفهان 
ویرایش: مسافر مینا، لژیون ۴_ نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .