سلام دوستان اکرم هستم یک همسفر؛
عدالت در لغت به معنا دادگری، داد دادن، انصاف و استقامت است و در اصطلاح بهمفهوم قراردادن هر چیز در جایگاه درست و مطابق با حق و قانون است. عدالت را در یک نگاه کلی میتوان به دودسته فردی و اجتماعی تقسیم کرد که عدالت فردی همان رعایت حق و انصاف در رفتارها و تصمیمگیریهای فردی است و عدالت اجتماعی نیز رعایت حق و انصاف در روابط اجتماعی و توزیع منابع و فرصتها در جامعه میباشد؛ بنابراین این نوع عدالت در عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و قضایی بیشتر خود را نشان میدهد.
آرم کنگره۶۰ از سه واژه عدالت، معرفت و عمل سالم را نشان میدهد؛ بنابراین عدالت یکی از مؤلفههای مهمی است که بايستی آن را اجرایی و به آن توجه کرد. در لحظه ورود به کنگره همه باهم برابر هستند و تمام امکانات ازجمله مشاوره تازهواردین، حق انتخاب راهنما و استفاده از سیستمهای گرمایشی و سرمایشی بهصورت یکسان به افراد ارائه میشود؛ اما در ادامه نوعِ حرکت ما تعیینکننده جایگاه ما در کنگره خواهد بود؛ زیرا اختیار انسان محترم شمرده شده و بر همین اساس شخص میتواند درمان و رهایی یا ماندن در تاریکی و ظلمت را انتخاب کند؛ بنابراین میتوان گفت انسان چیزی جز سعی و تلاش خود نیست؛ همچنین در ادامه میتوان چنین گفت: عدالت مفهومی است که در آن، هر کس بهحق خود میرسد، هیچکس در حق دیگری ظلم نمیکند و هر چیز در جایگاه خود قرار دارد؛ اما شناخت این جایگاه بسیار دشوار بوده که لازمه آن معرفت است و بهعبارتی اجرا عدل بدون معرفت ممکن نیست و بایستی شناخت، علم و آگاهی داشته تا بدانیم هر چیز در کجا قرار دارد.
انسانی که به تعادل درونی نرسد، مفهوم عدل را با ذهن خود تفسیر کرده و بهانحراف میرود؛ بهطور مثال: در لژیون، یک رهجو فرمانبردار است و با نهایت تلاش خود خدمت میکند؛ اما در مقابل، رهجوی دیگری نسبت به مسائل بیتفاوت بوده و در نوشتن سیدی یا انجام خدمت کوتاهی میکند؛ حال آیا میتوان این دو را باهم برابر دانست! کدامیک به رهایی و حال خوش میرسند! شخصی که از تعادل درونی لازم برخوردار نیست، این موارد را در نظر نمیگیرد، عملکرد نادرست خود را با عملکرد صحیح دیگران مقایسه کرده و میگوید این عدالت نیست و عدل را زیر سؤال میبرد.
سلام دوستان ارغوان هستم یک همسفر؛
آرم کنگره۶۰ یک مثلث با سه ضلع معرفت، عمل سالم و عدالت است. در کنگره بهواسطه دریافت آموزشها آگاهی و معرفت کسب کرده و سپس با انجام عمل سالم میتوان به تعادل و عدالت رسید. عدالت مفهوم عمیق و پیچیدهای دارد و در مکاتب گوناگون، تعریفهای مختلفی از عدالت ارائه شده است که در کنگره۶۰ نیز عدالت مفهوم خاص خود را داشته و بهمعنا برابری مطلق نیست؛ بلکه قرار گرفتن هرچیز و یا هر شخص را در جایگاه خاص خود بیان میکند که چنین تعریف و مفهومی، نتیجه تفکر بنیان کنگره۶۰ و نیز قوانین جاری در هستی است. منظور از قرار گرفتن هرچیز در جا خود، همان میزان تلاش، خواست و ظرفیت پذیرش آموزش افراد است که در چگونگی جایگاه آنها نقش دارد.
گاهیاوقات افراد ممکن است برابری را با عدالت یکسان بدانند. تمام اعضا کنگره از فرصت برابر و یکسانی برخوردار بوده؛ اما به نتایج متفاوتی میرسند که این تفاوت نتیجه تبعیض یا تفاوت در ارزشگذاری نیست؛ بلکه نتیجه میزان حرکت، تلاش و تعهد افراد است؛بهطور مثال: یک شخص تازهوارد و یک راهنما از نظر ارزش انسانی برابر هستند؛ اما جایگاه و مسئولیت آنها بر اساس تجربه، آموزش و خدمت مشخص شده که این همان عدالت است. ساختار منظم و قانونمند کنگره۶۰ بر پایه عدالت شکلگرفته است و تمام اعضا از یک سفراولی تا راهنما و دیدهبان، طبق ضوابط مشخصی جایگاه خود را کسب کردهاند؛ زیرا هیچکس بدون طی کردن مسیر آموزش، کسب تجربه و انجام خدمتهای مختلف به جایگاهی نمیرسد.
یکی از زیباترین مصادیق عدالت در کنگره۶۰، فراهم شدن بستر مناسب برای درمان و رهایی است؛ چراکه تفاوتی ندارد که افراد با چه میزان تخریب وارد کنگره شدهاند و چنانچه با رعایت قوانین خواهان تغییر باشند، میتوانند بهدرمان، رهایی و جایگاه خدمتی برسند. خداوند در کتاب قرآن فرمودهاند: آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند باهم برابرند! بنابراین نتیجه میگیریم که هیچ انسانی از نظر جایگاه با انسان دیگر برابر نیست. بر اساس آموزشهای کنگره، درمان باید در سه قسمت جسم، روان و جهانبینی انجام شود. این آموزشها بر اساس عقل، عشق و ایمان هستند و اگر کسی بخواهد به تعادل، آرامش و رهایی برسد باید این سه پارامتر را مد نظر داشته باشد و این مهم با دریافت و کاربردی کردن آموزشها و افزایش دانش و آگاهی امکانپذیر خواهد بود. در کنگره میزان تحصیلات یا جایگاه شغلی و خانوادگی فرد مهم نیست و بستر مناسب برای تمام افراد فراهمشده که هر فرد میتواند بنابر میزان معرفت و دانش دریافتی از این مکان استفاده کند.
سلام دوستان نرگس هستم یک همسفر؛
ما زمانیکه واژه عدالت را میشنویم یا در نوشتهای میبینیم، با خود میاندیشیم که عدالت بهمعنا مساوات است و همهچیز باید در جهان هستی باهم برابر باشند تا عدالت انجام بگیرد، در صورتیکه کنگره به ما آموزش میدهد عدالت ریشه در عدل دارد. فطرت انسان خواهان عدالت است و با مشاهده بیعدالتی و نابرابری معترض میشود و نمیتوان گفت که باید بین افراد مختلف عدالت یکسان باشد؛ زیرا بین فردی که در مسیر ضدارزشها حرکت میکند و فردی که راه مستقیم را در پیشگرفته، تفاوت بسیاری وجود دارد که اگر با این دو نفر بهصورت یکسان برخورد کنیم بهنوعی اجرا کننده ظلم هستیم.
خداوند در کلامالله شریف میفرماید: آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند! هیچ انسانی از نظر جایگاه با دیگری برابر نیست؛ چراکه هر شخصی باتوجه به سطح دانایی و عملکرد خود جایگاهش را مشخص میکند. انسان در هر جایگاهی که قرار میگیرد، مصرفکننده یا کارتنخواب، پزشک یا دانشمند، مسافر یا همسفر، راهنما یا مرزبان، سفراولی یا سفردومی، همه نتیجه عملکرد و میزان تلاش خود او است.
برخورد ما با یک مصرفکننده تزریقی تفاوت بسیاری با یک پزشک دارد. آیا میتوان گفت بر اساس عدالت باید به یک صورت با آنها برخورد کنیم! قدر مسلم اگر چنین باشد، عین بیعدالتی است. ما در کنگره همه بر روی یک نوع صندلی مینشینیم و در جایگاه مسافر و همسفر هستیم؛ اما در بسیاری از جایگاهها با هم برابر نیستیم؛ بهطور مثال: در لژیون یک سفراولی که خوب سفر کرده و فرمانبردار راهنما است با یک سفراولی که خوب سفر نمیکند و نامنظم به کنگره میآید، برابر نیستند و راهنما برخورد یکسان با این دو نفر نخواهد داشت؛ بنابراین اگر بخواهیم جایگاه مناسبی برای خود بسازیم، باید به بهترین شکل در مسیر ارزشها و صراط مستقیم حرکت کنیم تا عین عدالت با ما رفتار شود.
نويسنده: همسفران لژیون سردار
ویرایش و رابط خبری: همسفر مرضیه، مرزبان خبری
ارسال: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون هشتم)، دبیر سایت
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
85