عدالت را همیشه با ترازو تصور میکردم، ترازویی که دو کفهاش با هم برابر است و همه چیز را دقیق وزن میکند؛ اما وقتی به کنگره آمدم فهمیدم عدالت فقط ترازو نیست، عدالت در کنگره یعنی؛ مسافر و همسفر در جایگاه خود محترم هستند. راهنما، تازهواردین، دیدهبان و ... هر کسی جایگاه خودش را دارد؛ اما آنچه بین ما مشترک است، محبت، آموزش و خدمت است.در کنگره همه با هم برابر نیستند؛ زیرا برابر بودن به معنای مشابه بودن نیست.
ما در یک مسیر مساوی حرکت نمیکنیم، اما در بستری عادلانه رشد میکنیم. من اگر تلاش کنم؛ صادق باشم؛ خدمت کنم، میتوانم رشد کنم و این یعنی عدالت؛ یعنی سیستمی که اجازه رشد کردن را به هر کسی میدهد. من در کنگره۶۰ یاد گرفتم که خداوند عادل است، نه از روی حساب و کتاب؛ بلکه از روی فضل و رحمتش. ما مثل درختان باغی هستیم که هر کدام با توجه نیازش به نور، آب و خاک با درخت دیگر متفاوت است.
یکی زودتر شکوفه میزند، یکی دیرتر میوه میدهد؛ اما عدالت یعنی هر درخت همه آن چیزی را که برای رشد نیاز دارد دریافت میکند. این دریافت همیشه شیرین نیست، گاهی هم تلخ است؛ اما عادلانه است؛ چون برای رشد من طراحی شده است نه برای دیگری. وقتی وارد لژیون سردار شدم، تازه فهمیدم که عدالت فقط در گرفتن چیزی نیست؛ بلکه در بخشیدن هم وجود دارد. وقتی چیزی را میبخشم از قید و بندهای درونیشان آزاد میشوم. طعدالت در لژیون سردار؛ یعنی کسی که توانایی مالی دارد مسئول است؛ اما این مسئولیت نه تحمیل است نه اجبار.
این یک توفیق است از جانب خداوند برای ساختن جهانی بهتر برای خود و دیگران. کسی که بیشتر میبخشد، بهتر دریافت میکند، کسی که بیشتر خدمت میکند، بهتر میآموزد و این عین عدالت است. عدالت در لژیون سردار یعنی؛ باور کنم که بخشش، آنهم با نیتی پاک و سالم باعث رشد من خواهد شد؛ حتی اگر مسیرم طولانیتر از دیگران باشد. کنگره۶۰ به من آموخت که هر چیز در جای خودش قرار گرفته است و من هم با تلاش و خدمت صادقانه آرامآرام در جایی که باید باشم قرار میگیرم. برابری و مساوات در تلاش و کوشش ما وجود دارد نه در نقطه شروع.
نویسنده: پهلوان همسفر نگار رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) دبیر اول
ارسال: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران باشگاه تیراندازیباکمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
121