English Version
This Site Is Available In English

معنای واقعی زندگی همان چیزی است که ما در کنگره ۶۰ با آن آشنا می‌شویم.

معنای واقعی زندگی همان چیزی است که ما در کنگره ۶۰ با آن آشنا می‌شویم.

هشتمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر عباس و نگهبانی مسافر جمشید و دبیری مسافر یونس با دستور جلسه "عدالت، آیا همه افراد در کنگره باهم برابرند؟" در روز شنبه 18 تیرمرداد ‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
جلسه امروز شامل دو بخش است:  بخش اول، «عدالت در کنگره ۶۰» و بخش دوم، «تولد رضا عزیز».
پیش از هر چیز، باید همیشه و در هر حال، خداوند را برای نعمت‌هایی که به ما عطا کرده است، شکرگزار باشیم. جمله‌ای برای رضا انتخاب کرده‌ام که به‌خوبی حال و مسیر زندگی او را بیان می‌کند: معنای واقعی زندگی همان چیزی است که ما در کنگره ۶۰ با آن آشنا می‌شویم.
زندگی من پیش از ورود به کنگره ۶۰ تحت سلطه افکاری بود که نه ‌تنها سازنده نبودند، بلکه موجب تخریب خودم و دیگران نیز می‌شدند. نکته مهم این بود که برای کوچک‌ترین اتفاق زندگی، روزها و گاهی یک هفته یا بیشتر ذهنم درگیر می‌شد. درخواست کمک از خداوند داشتم و یک سال بعد مسیر کنگره ۶۰ برایم آشکار شد.
با ورود به کنگره ۶۰، اولین سی‌دی که گوش کردم، «وظایف رهجو» بود. این سی‌دی به من نشان داد که گمشده‌ام را پیدا کرده‌ام. در ابتدا، دیدم همه در کنگره ۶۰ در ورود برابرند و از یک سرچشمه آموزش می‌گیرند؛ اما با گذشت زمان متوجه شدم که این برابری همیشه باقی نمی‌ماند. کسی که در کنگره ۶۰ می‌ماند و خدمت می‌کند، با کسی که پس از رهایی می‌رود، متفاوت است.

در کنگره ۶۰ به ما آموخته می‌شود که اولویت، خانواده است و برای استحکام خانواده باید فرد بهتری باشیم. خدمت‌گزاری و تلاش برای محکم‌کردن پایه‌های خانواده، همان تعادل است. شاید من نتوانسته‌ام به‌ طور کامل این تعادل را پیدا کنم و حتی جلسه گذشته تصمیم گرفتم پایان بدهم؛ اما حقیقت این است که ماندن در کنگره ۶۰ نیازمند خدمت‌گزاری است. عدالت یعنی این ‌که ما پس از تعطیلات دوباره در کنار هم باشیم.
بخش دوم: تولد رضا عزیز. رضا فردی پخته و با تکلیف مشخص بود. با این حال، هرکسی که وارد کنگره ۶۰ می‌شود، با چالش‌ها و نقاط ضعفی همراه است، حتی بهترین انسان‌ها. رضا با ورود به کنگره ۶۰ تغییر کرد و نقاط ضعفش را برطرف ساخت.
به یاد دارم زمانی که لژیون داشتیم، قوانینی مشخص وجود داشت، اما برای تازه‌واردان این چهارچوب‌ها معنای زیادی نداشت. گاهی که حواسم پرت می‌شد، رضا نظم لژیون را به هم می‌زد؛ اما او تغییر کرد. در ابتدا حتی نمی‌توانست در لژیون صحبت کند، اما با تلاش، به فردی خوش‌صحبت، فهمیده و عمیق در مطالب کنگره ۶۰ تبدیل شد. امروز او سخنوری توانمند و انسانی خوش‌قلب است.
رضا دارای یک همسفر خانم و دو همسفر آقاست و در زندگی شخصی نیز انسان درستکاری است. امیدوارم همواره در مسیر کنگره ۶۰ باقی بماند و به مراتب بالاتری برسد.

در ادامه جشن تولد یکسال رهایی مسافر رضا برگزار گردید که توجه شما را به خلاصه سخنان ایشان جلب می‌کنم:

بیش از بیست سال در دام اعتیاد گرفتار بودم و تقریباً همه انواع مواد را تجربه کردم. اوایل تصور می‌کردم بدون مصرف، حال خوبی نخواهم داشت. اما بعد از چهل سالگی فهمیدم در چه باتلاقی فرو رفته‌ام و هرچه می‌گذشت، بیشتر به اشتباه خود پی می‌بردم ولی راه نجاتی نمی‌یافتم.
با ورود به کنگره ۶۰ و آموزش‌های آقای مهندس و راهنمای عزیزم، توانستم خودم را دوباره پیدا کنم. سفر اول برایم پر از امید و شیرینی بود؛ از تاریکی به روشنایی هدایت شدم و فهمیدم رهایی یعنی بی‌نیازی به مواد، نه فقط مصرف نکردن آن.
امروز با گذشت ۱۴ ماه از آغاز سفر، اطمینان دارم دیگر نیازی به مواد ندارم. از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان تشکری می‌کنم، از راهنمای عزیزم آقای عباس بیات تشکر می‌کنم و دست ایشان را می‌بوسم و واقعاً برای من افتخار بود که توی لژیون ایشان هستم و خواهم بود ، از همسفرم تشکر می‌کنم که هم همسفرم بود و هم همسری مهربان و دلسوز، از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ صمیمانه سپاسگزارم.

تایپ: مسافر دانیال لژیون دهم، مسافر مهیار لژیون دوم
ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر هادی لژیون نهم، مسافر دانیال لژیون دهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر داوود
مرداد ماه 1404                         شعبه صالحی (تهرانپارس)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .