English Version
This Site Is Available In English

آغاز یا پایان؟

آغاز یا پایان؟

جلسه نهم از دوره چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه شیخ‌بهایی، با استادی راهنما همسفر صالح، نگهبانی همسفر محمدرضا و دبیری همسفر‌ حسین با دستور جلسه "عدالت، آیا همه افراد در کنگر۶۰ با هم برابرند؟" شنبه ۱۸ مردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
پرسشی که مطرح می‌شود، این است که آیا همه افراد در کنگره با یکدیگر برابرند؟
من احساس می‌کنم از یک دیدگاه، پاسخ مثبت است و از دیدگاهی دیگر، خیر. اصلاً چرا ما واژه «عدالت» را به معنای «برابری» در نظر می‌گیریم؟ معنای برابری در مورد واژه عدالت می‌تواند آسیب‌زننده و حتی نابودکننده باشد.
برای توضیح بهتر، مثالی از رانندگی می‌زنم. فرض کنید ساختمانی ۴۰ یا ۵۰ طبقه آتش گرفته باشد، همانند حادثه پلاسکو در تهران که چند سال پیش رخ داد. شاید با خود بگوییم این چه عدالتی است که ماشین آتش‌نشانی از چراغ قرمز عبور کند یا آیا اینجا عدالت رعایت نشده است؟ در حقیقت، عدالت این است که ماشین آتش‌نشانی عبور کند، زیرا جایگاه و مأموریت آن با راننده خودروی شخصی متفاوت است. آن وسیله در خدمت عموم مردم قرار دارد و باید بتواند وظیفه خود را انجام دهد. این همان امتیاز مثبتی است که باید برای چنین جایگاهی در نظر گرفته شود.
چرا دو واژه «عدالت» و «برابری» را اشتباه می‌گیریم؟ بخشی از این موضوع به اثرات وجود واژگان عربی در زبان فارسی بازمی‌گردد. زبان عربی زبانی جالب است؛ نمی‌گویم خوب یا بد، بلکه جالب، زیرا ممکن است یک واژه تا ۷۰ معنا داشته باشد.
برای نمونه، واژه‌ای داریم که می‌تواند به معنای «نور چشم»، «چشمه»، «ثمره وجود» و حتی «آب» باشد. یا شعری وجود دارد که می‌گوید:
جعفري ديدم كه بر جعفر سوار  
جعفري مي خورد و از جعفر گذشت
در این جمله، «جعفر» اول نام شخص است، «جعفر» دوم نام یک نوع حیوان چهارپا، «جعفر» سوم سبزی جعفری، و «جعفر» چهارم به معنای پل است. هر چهار واژه، یک شکل نوشتاری دارند اما معانی کاملاً متفاوتی را منتقل می‌کنند.
مولانا نیز می‌فرماید: «کارِ پاکان را قیاس از خود مگیر * گرچه ماند در نبشتن شیر و شیر». مثلاً واژه «شیر» می‌تواند به حیوان درنده، نوشیدنی، یا وسیله آب‌رسانی اشاره داشته باشد. همین تعدد معانی، باعث شده که «عدل» و «عدالت» هم گاهی به اشتباه معادل «برابری» گرفته شوند.
در حالی که عدالت یعنی هر چیز در جایگاه خود قرار بگیرد. برای مثال، وقتی فردی معلولیت جسمی دارد، باید شرایط خاصی برای او فراهم شود. یا فردی که مسئولیت بیشتری دارد، به همان اندازه باید اختیارات بیشتر و احترام بیشتری نیز داشته باشد. ریشه این اشتباه در معانی متعدد واژگان است.

امروز، حال و هوای خاصی داشتم. بالاخره بعد از ۱۲ سال خدمت، متوجه شدم که هر خدمتی روزی به پایان می‌رسد.
می‌خواهم چند نکته را بگویم: اول اینکه کنگره۶۰ همه چیز به من داد. سال ۱۳۹۰ همه چیزم را از دست داده بودم. هیچ امیدی به زندگی نداشتم. حتی نمی‌توانستم خودم را ببخشم. اما آقای احمد حکیمی در همان روزهای نخست، وقتی انتظار داشتم مرا از کنگره بیرون کند، گفت: «اول خودت را ببخش، دوم جبران کن، و تا جایی که می‌توانی از کسانی که به آن‌ها آسیب زده‌ای، عذرخواهی و جبران خسارت کن و سوم خدمت کن.»
این جمله‌ها، آغاز یک مسیر تازه بود. اواخر سال ۱۳۹۰ در آزمون کمک‌راهنمایی شرکت کردم، اواخر ۱۳۹۱ نتایج اعلام شد و در دوم فروردین ۱۳۹۲ اولین لژیونم تشکیل شد. خوشحالم که در این مسیر شاگردان بسیار خوبی داشتم.
در پایان، از آقای مهندس و آقای امین به دلیل محبت‌ها و حمایت‌هایشان در طول این ۱۲ سال سپاسگزارم. همچنین از آقای احمد حکیمی که به معنای واقعی کلمه زندگی مرا نجات داد، آقای علی خدامی، آقای سلامی، استادان عزیزم آقای مهدی صدیقی و آقای اصغر منصوری که مرا بسیار حمایت کردند و به‌ویژه راهنمایم آقای مجید اعتباری، قدردانی می‌کنم.

تایپ و ویرایش: همسفر علی (لژیون ششم) و همسفر فرزاد (لژیون دهم)
عکس: همسفر ابوالفضل (لژیون ششم)
تنظیم‌ و ارسال: همسفر سهیل (لژیون یکم)
نمایندگی شیخ بهائی، همسفران آقا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .