کلمه عدالت ریشه در عدل دارد و هر انسانی خواهان عدالت میباشد و از آنجایی که نابرابری بیعدالتی ببیند، معترض میشوند؛ اما برخی از انسانها عدالت را با مساوات و برابری یکسان برداشت میکنند که همه باید با هم برابر باشند در حالی که این تفکر اشتباه است، زیرا اگر بین فردی دچار نقص فرمان شده است و درگیر ضدارزشها است با فردی که در صراط مستقیم قرار دارد به طور یکسان برخورد شود آن وقت ظلم برقرار میگردد نه عدالت. عدالت؛ یعنی هر چیزی در جایگاه خودش قرار بگیرد؛ اما شناختن این جایگاه بسیار دشوار است و لازمه آن معرفت است؛ یعنی عدالت بدون معرفت ممکن نیست و باید شناخت، علم و آگاهی داشته باشیم تا بدانیم جایگاه هر چیزی کجاست یا کسی میتواند عدالت را در بیرون و اجتماع پیاده کند که عطر در درون و وجود خودش تحقق پیدا کرده باشد.
اگر انسان به تعادل درونی نرسیده باشد عدل را با ذهن خود تفسیر میکند و به انحراف میرود انسان در ابتدا، باید اعتدال را در درون داشته باشد. اعتدال درونی؛ یعنی شناسایی نیروهای درونی، حد وسط را رعایت کردن، اخلاق متعادل، شهوتهای بیجا، دوری کردن و زمانی که انسان در درون عادل شود، قطعاً در زندگی بیرونی میتواند انسانی عادل باشد. حال برای تشخیص جایگاه هر چیزی و حد وسط را رعایت کردن و اندازه هر چیزی را دانستن نیازمند عقل هستیم اگر عقل نباشد تشخیص جایگاه میسر نیست میشود که میگوید: این افراط است و این تفریط. اساس عدالت عقل است، آنجایی که عقل است عدالت هم است. یک مسافر سالها با عمل ناسالمی همچون مصرف مواد مخدر از عقل و عدالت به دور بوده است و به همین علت در روابط بیرونی خود نیز چه در خانواده و چه در اجتماع انسان عادلی باشد؛ اما همین مصرف کننده با ورود به کنگره و شروع سفر، تغییر تفکر، ایمان قوی و عمل سالم همچون درمان تدریجی به حس و عقل سالم میرسد و در آن زمان به عدالت هم نزدیکتر میشود؛ اما باید بداند که به سفر دوم نیازمند است که مسافر بتواند در تمام امور به فرمان عقل و عدالت نزدیکتر شود.
خداوند میفرماید: هر گرفتاری و مصیبتی که به شما میرسد خودتان باعث آن هستید؛ بنابراین اگر کسی وارد کنگره میشود یا بیرون از کنگره همچنان مشغول مصرف مواد مخدر یا درگیر مشکلات و سختیهای زندگیاش است این عین عدالت است؛ چون خودش میخواهد که چنین باشد؛ پس هر کسی در هر جایگاهی از زندگی خویش قرار دارد عین عدالت است و نباید به این قضیه شک کرد که انسان آنی است که آن کند. خداوند در کتاب قرآن میفرماید: آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند با هم برابرند؟ پس نتیجه میگیریم که هیچ انسانی با انسان دیگر از نظر جایگاه برابر نیست. در کنگره اعتقاد داریم که برای رسیدن به درمان سه ضلع جسم، روان و جهان بینی، باید همزمان با هم رشد کنند.
آموزشهای کنگره بر مبنای عقل، عشق و ایمان هستند اگر کسی بخواهد به تعادل و آرامش برسد، باید این سه پارامتر را سرلوح کارهای خودش قرار دهد این ممکن نیست مگر اینکه ذرهذره با آموزش گرفتن، دانش و آگاهی خود را بالا ببرد و آن را کاربردی کند. در کنگره هیچگاه میزان تحصیلات یا جایگاه شغلی و خانوادگی فرد ملاک قیاس قرار نمیگیرد. کنگره بستری یکسان برای همه افراد فراهم شده است که هر فرد میتواند از این راه گسترده بنابر معرفت دانشی که کسب میکند بهره ببرد. هر کسی در هر جایگاهی قرار میگیرد عین عدالت است نه کمتر و نه بیشتر. عدالت، برابری و یکسانی نیست بلکه با توجه به میزان تلاش باید جایگاهها تغییر کنند در مثلث کنگره۶۰ نیز عدالت در راس قرار دارد برای همین است که باید تلاش نماییم تا با کسب معرفت و آگاهی بتوانیم به عمل سالم برسیم در نهایت به عدالت نزدیکتر شویم و این امر کار آسانی نیست.
نویسنده: همسفر فاطمه(ز) رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
76