آکادمی موسیقی کنگره60 در روزهای جمعه در ساختمان سیمرغ به نگهبانی دیدهبان محترم جهانبینی استاد امین مشغول به فعالیت است و اعضاء کنگره در زمینه موسیقی نیز فعالیتی هدفمند و با ارزش دارند. در این بین از نگهبان محترم آکادمی موسیقی، استاد امین خواهش کردم تا به سوالات من پاسخ دهند، در ادامه پاسخهای ایشان را با شما به اشتراک میگذارم.
مسافر امین با تخریب ۵ سال آنتیایکس مصرفی تریاک، شیره کشیدنی و خوراکی به راهنمایی آقای مهندس سفر کردند. در حال حاضر ۱۱ سال و ۱ ماه و ۱ هفته است که رها هستم. سفر سیگار هم با راهنمایی آقای مهندس در سال ۱۳۹۳ انجام دادم و ۱۰ سال است که از بند سیگار رها شدهام.
به عنوان یک همسفر در سوال اول میخواهم بدانم چه چیز ماهیت سفر همسفران را برای مسافران باورپذیر میکند، در حالی که همسفر سفر DST با داروی OT انجام نمیدهد؟
وجود لژیونهای تغذیه سالم و لژیونهای ویلیام وایت برای درمان نیکوتین باعث شده است شرایط همسفران با گذشته متفاوت باشد. همسفری که در مسیر کاهش وزن تلاش میکند یا درمان نیکوتین انجام میدهد عملاً و واقعاً سفر میکند، حتی سفر جهان بینی، اما این که مسافر باور کند شما واقعاً سفر کردهاید در کلام شما به وجود نمی آید، کردار همسفر است که بایستی تغییرات را نشان دهد. چنانچه حساسیتها، احساس منیتها، زودرنجیها در همسفر تغییر کند، آن زمان برای مسافر این باور به وجود میآید که اتفاقی افتاده است. یاد خاطرهای افتادم؛ اوایل که جهانبینی کار میکردم، یکی از نزدیکان که بعد از ۲ سال از خارج از کشور بازگشته بود را دیدم و از او پرسیدم من تغییر نکردهام؟ گفت نه، نکردهای! من فکر میکردم چون مطالب جدید یاد گرفتهام و تلاش میکنم تغییر هم کردهام، در حالی که «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید»، تغییرات انسان که آشکار باشد همه متوجه خواهند شد.
در سی دی تاریکی فرمودید انسان اگر اندازهها را بداند مبدأ را گم نمیکند، در مواجهه با القائات اطرافیان ممکن است انسان اندازهها را گم کند، چه راهکاری برای این مسئله وجود دارد؟
القائات بسیار قدرتمند هستند، تفاوت انسانهایی که در جوامع بههم ریخته زندگی میکنند، با کسانی که در جوامع سالم زندگی میکنند در همین است. در جوامع بههم ریخته سطح انرژی پایین است، مثل زندگی کردن در یک محله بد، فضا در محلهای که همه خلافکار هستند متفاوت است با محلهای که همه به هم محبت میکنند. اصطلاحاً میگویند اولی فضای سنگینی دارد؛ در فضای سنگین و بههم ریخته همه چیز سختتر اما آموزش بیشتر است. تفاوت است بین دوندهای که در پیست میدود با او که در گِل میدود و وزنهای به پایش بسته است. القائات منفی از این جهت میتواند اثر مثبتی داشته باشد که انسان بتواند آنها را خنثی کند. مطلب دیگر، انسان هر جایی که قرار گرفته است براساس عدالت است، در آن فضا اگر هوشیار باشد، میتواند اشکالاتش را پیدا کند. پس اول باید بدانیم القائات میتوانند باعث رشد ما شوند، به شرط آنکه درست تفسیر شوند. پله اول، تفسیر ما از عذاب و رنج است که به چشم بدشانسی به آن نگاه نکنیم، بتوانیم در شرایط سخت تفکر کنیم و روش حل مشکلات را بیابیم و نیروی مکمل را به وجود بیاوریم. در سیدی زهر و پادزهر به این مطلب اشاره شده است که اگر در یک محیط ویروسی، پادزهر را داشته باشیم، ویروس به ما اثر نمیکند. القائات مثل یک تکانه عمل میکنند، خطابه اول اضداد همین را میگوید. در مواجهه با القائات بد، ابتدا انسان میخواهد از خودش دفاع کند و بلافاصله هم ویران میشود، اما با تفسیر درست و تفکر میتوان بدل زد. اگر طوفان را مهار کنی برق تولید خواهی کرد. یک تفسیر غلط این است که هر سختی و مشکلی را به بدشانسی و بدبختی ربط دهیم.
پیوند محبت ما را به یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت، ایجاد پیوند محبت در جایی که پیوندی نیست، نسبت به جایی که پیوندهای محبت عمیق دچار آسیبهای جدی شدهاند آسانتر است. مسافر و همسفر در احیاء پیوندهای محبت آسیبدیده چگونه باید عمل کنند؟
وادیها از وادی پنجم تا نهم، سیدی بخشش، سیدی خانواده، سیدی قلب، سیدی شمشیر در سنگ، سیدی فسق، سیدی موانع محبت و تعداد زیادی از سیدیهای موجود دیگر، مطالب مفیدی برای آموزش احیا روابط هستند. در دانش جهانبینی، راه حل وجود دارد. برای پاسخ یک مدل را بررسی میکنیم؛ یک چاه آب را تصور کنید که این چاه به سفرههای آب زیرزمینی دسترسی دارد و آب زلال از روزنههای ریز دیواره، وارد چاه می شوند، این چاه پیوندهای محبت موجود در روابط انسانی است. اگر چاه را لایروبی نکنیم یعنی برای پیوندها محبت بهایی پرداخت نکردهایم. صله رحم همین لایروبی است، یعنی مراقبت از پیوندهای محبتی که وجود دارد. روابط جاری نیاز به توجه و روابط آسیبدیده نیاز به مرمت دارد، بنابراین بایستی آنچه داریم را حفظ و آنچه از دست رفته است را بازسازی کنیم. لایروبی چاه یا برداشتن سنگ، نه اینکه یک چاه دیگر بکنی، به عنوان مثال با مادرم دعوایم شد، بروم یک دوست پیدا کنم، جایگزین نکنیم، جایگزینی بد است. اگر انسان در اثر فشار پناه ببرد و یک مقدار ناآگاه باشد، از او سواستفاده میکنند صبر و حوصله و تلاش باید به اندازه باشد و انسان خودش را برای احیا یک رابطه نابود نکند. باز کردن چاه و برداشتن سنگ، نباید به قیمت غرق شدن شما در چاه باشد. با تفکر، حرکت درست، محبت به اندازه، صبوری و علم جهانبینی میتوان اینکار را انجام داد. یکی از بزرگترین موانع محبت، حس مالکیت و توقع بیجا است.
نقش کنگره و آموزشهای کنگره در زندگی من ِ رهجو تا کجا است؟ شئون زندگی من تا کجا میتواند متأثر از کنگره باشد؟
اگر اندازه و نقش کنگره در زندگی ما کمرنگ باشد، ضرر میکنیم، بیش از اندازه هم پررنگ باشد، بازهم ضرر میکنیم. کنگره راهی است که رهایی ما را میسر میکند. کنگره انگشت اشاره و راه است. مقصد پیدا کردن خود، احیاء خانواده، قوی شدن و انسان بهتری شدن است تا زمانی که کنگره این نقش را دارد، یعنی من درست عمل میکنم. اگر از این نقش خارج شد، یعنی به حجاب و ضد خودش تبدیل شده است. تعصب بیجا یکی از آن آفتها است. اگر بیرون از کنگره، انسانها از معاشرت با شما حظ کردند درست است. دانش اندک، انسان را از خدا و جهانبینی اندک انسان را از مردم دور میکند. صبح تا شب در کنگره بودن غلط است. کنگره قطبنما است و اگر بیتعادلی کنی، کنگره به جای راه هدف میشود. D.sap داروی قدرتمندی است و بسیاری از نیازها را برآورده میکند، جایی دارو و جای دیگر مکمل است، ولی اینکه ما هیچ چیز را قبول نداشته باشیم درست نیست. خود من قدیم دکتر نمیرفتم، اما گاهی پیش میآید که شما به جراحی یا آنتیبیوتیک خاصی نیاز داری و نمیشود گفت آنها مفید نیست و هرکدام در جای خود مفید است. با وجود تمام سوءاستفادههایی که از عنوان پزشکی شده است، اما همچنان یکسری داروها، آنتیبیوتیکها و ... جان انسانها را نجات میدهد و صرفنظر کردن از آنها اشتباه است. اگر علم جدیدی که میآید، تمام علم قدیم را نابود کند خطا است. علم جدید مکمل علم قدیم میشود.
استاد سپاسگزارم که با همه مشغلههایی که دارید، فرصت این مصاحبه را به من دادید.
خواهش میکنم انشاءالله که مفید بوده باشد.
مصاحبه کننده و طراح سوالات: مرزبان خبری همسفر پگاه
تایپ و ویرایش: نگهبان سایت همسفر نرگس
عکاس: مرزبان آکادمی موسیقی همسفر سعیده
ارسال: همسفر پگاه
همسفران نمایندگی یوسف تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
3518