هفتمین جلسه از دوره اول سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶٠، ویژه مسافران نمايندگی میلاجرد با استادی پهلوان مسافربهنام، نگهباني مسافر سجاد و دبیری مسافر قیس با دستورجلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» چهارشنبه یکم مرداد ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان بهنام هستم یک مسافر، خیلی خوشحالم که در این شعبه حضور دارم از راهنمای خوبم آقا مهدی تشکر میکنم، واما در مورد دستور جلسه مبحث امروز وادی پنجم هست یکی از وادی های مهمی که در کنگره۶۰ هست به نظر من ، دیشب داشتم فکر میکردم که این وادی به من چه چیزی داده نسبت به قبل کنگره من قبل از اینکه وارد کنگره بشوم استاد کارهای نیمه تمام بودم به خیلی چیزها فکر میکردم ولی فقط فکر میکردم ما به خیلی چیزها فکر میکنیم اما کدام یکی از این افکار ما به نتیجه میرسد کدام یکی از این افکار تبدیل به تفکر میشود فرق هست بین تفکر و فکر زمانی من میتوانم یکی از افکارم را به نتیجه برسانم که برای آن مبداء و مقصد و طول مسیر مشخص کنم یعنی از فکر کردن به تفکر برسم که تفکری درست همراه با عمل باشد من قبلا میگفتم از شنبه شروع میکنم در اعتیاد هم همینگونه بود میگفتم از اول هفته ترک میکنم ولی اتفاق نمیافتاد ولی در کنگره یاد گرفتم این راه هست و این راه همراه با عمل است من باید یاد بگیرم اول تفکر کنم بعد عمل کنم تا به تعادل برسم دوستان سفر اولی باید به این تفکر برسند که هر ۲۱ روز باید یک پنجم مواد خودشانرا کم کنند و بعد عمل کنند یعنی هر ۲۱ روز آگاهی و دانش خودشان را بالا ببرند و یک پنجم از داروی اوتی که مصرف میکنند کم کنند تا ذره ذره به تعادل برسند
این شال که دور گردنم هست من چند سال پیش آرزوی آن را داشتم که سردار بشوم و در جلسه سردار بنشینم و همیشه میگفتم شش میلیون میدهم و سردار میشوم ولی فقط حرف بود تا وقتی که راهنمای من این وادی را برایم شکافت و من یاد گرفتم قناعت کنم مثل قبل نگویم هر چه پیش آید خوش آید یاد گرفتم قناعت کنم و حالا باید عمل کنم مهندس به ما درست زندگی کردن را یاد میدهد من آمدم حساب کردم در آمدم چقدر است یک مقدارش را پس انداز کردم بعد یاد گرفتم باید ببخشم بدون هیچ چشم داشتی ببخشم مثل راهنماها که از کار و زندگی خودشان میبخشند تا من و شما به رهایی برسیم

من وقتی خواستم پهلوان بشوم صادقانه بگویم دوست داشتم به من بگویند پهلوان ولی وقتی آخرین مرحله واریزی را انجام دادم دریچه ای برای من باز شد که دیگر این موضوع آخرین چیزی بود که به آن فکر میکردم دیدم چه عشقی چه رابطهای در درون من و کنگره و با خدای خودم بهوجود آمده و این اتفاقها همراه با عمل کردن هست امیدوارم این اتفاق ها برای همه ما پیش بیاید از اینکه به صحبتهای من گوش نمودید متشکرم.
تایپ و عکس؛ مسافر قیس
تهیه و تنظیم؛ مسافر علی
( مسافران نمایندگی میلاجرد اراک)
- تعداد بازدید از این مطلب :
76