English Version
This Site Is Available In English

کنگره ۶۰ اعتبار و آبرو به من بخشیده است، چه در خانواده و چه در محیط کار

کنگره ۶۰ اعتبار و آبرو به من بخشیده است، چه در خانواده و چه در محیط کار

چهارمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی تهرانپارس به استادی مسافر مهدی و نگهبانی مسافر وحید و دبیری مسافر هادی با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" در روز چهارشنبه 1 مردادماه ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

سلام دوستان مهدی هستم، یک مسافر.

امروز اینجا هستم تا از راهنمای عزیزم تشکر کنم که این فرصت را به من دادند تا آموزش ببینم و تجربه‌ام را با شما به اشتراک بگذارم. همچنین، شکرگزار خداوند بزرگ هستم که مرا در جایگاهی قرار داد تا امروز این حس و حال خوب را تجربه کنم.

این حال خوب من بی‌دلیل نیست و ارتباط مستقیمی با وادی پنجم دارد. زمانی که مواد مخدر مصرف می‌کردم، حتی با بهترین مواد، هرگز چنین حسی را تجربه نکرده بودم. اما پس از سی سال مصرف مواد مخدر، امروز حال خوبی دارم که آن را با هیچ چیز در دنیا عوض نمی‌کنم. کنگره ۶۰ اعتبار و آبرو به من بخشیده است، چه در خانواده و چه در محیط کار. شاید خیلی دانا نباشم، اما رفتاری دارم که همه متوجه تحولی در من شده‌اند. دیگر آن مهدی سابق نیستم که برای به دست آوردن مواد مخدر، دست به هر کاری می‌زد و خانواده‌ام اولویت من نبود. مواد مخدر اولویت اول من بود؛ حتی اگر حقوقم را می‌گرفتم، سهم موادم را کنار می‌گذاشتم.

یک بار تا انتهای درمان آمدم، اما به دلیل گوش نکردن به راهنمایم، آقا کاوه، کنگره را ترک کردم. در آن زمان، در کنار مصرف هرویین، متادون هم مصرف می‌کردم و با وجود حضور در جلسات، گوش و چشم‌هایم بسته بود و در تاریکی به سر می‌بردم. اما خداوند دوباره فرصتی به من داد تا وارد کنگره شوم و این بار با قدم‌های محکم‌تری سفرم را آغاز کردم. از خداوند خواستم که کمکم کند و با خودم عهد بستم که در این سفر موفق شوم. به خودم گفتم که به هر آنچه گفته می‌شود، گوش دهم و با دقت به حرف‌های راهنمایم توجه کنم.

راهنمایم به من گفت که در کوچه‌ای که شعبه در آن قرار دارد، نباید پارک کنم و در کوچه بن‌بست نباید سیگار بکشم. همچنین تاکید کرد که آشغال در خیابان نریزم. با انجام این بایدها و نبایدها، روز به روز حالم بهتر شد. سپس بایدها و بایدهای دیگری نیز به من گفته شد: نوشتن سی‌دی‌ها، گوش دادن به سی‌دی‌ها و حضور به موقع در جلسات.

وادی پنجم به من آموخت که باید صبور باشم. یاد گرفتم که ده ماه صبر کنم تا حالم خوب شود. وادی پنجم می‌گوید پس‌انداز کن؛ من نیز سعی کردم انرژی‌ای که در سفر اول دریافت کرده بودم را ذخیره کنم. و همین اتفاق افتاد.

امروز از زندگی لذت می‌برم و امیدوارم که همه رهجویان این مسیر را به خوبی طی کنند. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید، ممنونم.

تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر احسان لژیون یکم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر احمد
مرداد ماه ۱۴۰۴                                
شعبه صالحی (تهرانپارس)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .