اولین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافر سامان، نگهبانی مسافر عابدین و دبیری مسافرمهدی با دستور جلسه «وادی پنجم وتاثیر آن روی من » در روز سه شنبه 31 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان سامان هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم خدا را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت به من داده شد، راجع به وادی پنجم بگویم من وادی پنجم را خیلی دوست دارم چون از قدیم میگویند با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نخواهد شد و باید وارد عمل شویم. من وقتی وارد کنگره شدم مدل فکر کردن را بلد نبودم میگویند بعضی ها واقعاً فکر میکنند و بعضی ها خیال میکنند که فکر میکنند، بعضیها خوشتیپ هستند و بعضیها فکر میکنند که خوشتیپ هستند و این دوتا با هم فرق دارند. من به خیال خود فکر میکردم اما انقدر مشکلات در زندگیم وجود داشت که به من ثابت شد جهت فکری من اشتباه بود.
وادی اول تا چهارم به ما یاد میدهد که چگونه فکر کنیم و جهت فکری ما چگونه باشد از وادی پنجم به ما گفته میشود که وقتی فکر کردی دارید حرکت میکنید همینطوری نمیشود حرکت کرد، باز هم یک سری قانون دارد برای اینکه از مرحله اضطراب ترس و ناراحتی وارد مرحله سازندگی و آرامش شوید یک سری قوانین باید رعایت شود. شاهکارش این است که راجع به جهان ذهنی جهان خواب و جهان فیزیکی صحبت میکند که از نظر من و همانگونه که در خود وادی گفته شده جهان ذهنی مقدمه وبرنامه ریزی جهان فیزیکی و دیگر جهانها میباشد،یعنی هر آنچه در ذهن هست، آن قدرت ذهن است که تعیین می کند که جهان فیزیکی من چگونه رقم بخورد.
من اگر در ذهن خود فکر کنم که به درمان خواهم رسید و با لباس سفید گل رهایی را از جناب مهندس میگیرم، حتماً خواهم گرفت. اگر در ذهنم فکر کنم که این شربت ضعیف است و جواب نمیدهد جواب نخواهد داد، اگر فکر کنم که این ۱۰ ماه برای من زیاد است و نمیتوانم به کنگره بیایم قطعاً نمیتوانم ادامه دهم، اگر فکر کنم که یک روز در کنگره خدمتگزار میشوم قطعاً یک روز خدمتگزار خواهم شد. تمام کسانی که در کنگره راهنما شدهاند قطعاً در سفر اولشان به این فکر کردند که من میخواهم راهنما شوم به عبارت دیگر اول باید ساختارش در جهان ذهنی ایجاد شود.
ما هر کاری بخواهیم انجام دهیم امکان ندارد که قبلاً تصویرش در ذهن ما ایجاد نشود و این قدرت ذهن است، حتی الان من میخواهم سوار ماشینم شوم و بروم حتماً تصویرش قبلاً در ذهن من ایجاد میشود. آن کس که میخواهد یک کار اشتباه را انجام دهد به عنوان مثال خودکشی کند قبلاً تصویر خودکشی را در ذهن خود ایجاد میکند. و همانگونه کسی که بخواهد یک کار مثبتی انجام دهد قبلاً تصویرش در ذهنش ایجاد شده امکان ندارد من کاری را بخواهم انجام دهم و تصویر او از قبل در جهان ذهنی من نباشد.
حال یک سری تصاویر در جهان ذهنی هست که این تصاویر، تصاویر خوبی نیست و اضافه است برای همین ما در کنگره ازابزارهایی مثل صوت، نور و حس استفاده میکنیم به عبارت دیگر سی دی مینویسیم، مطالعه میکنیم، ورزش میکنیم، به کارگاه آموزشی میآییم و تمامی اینها دست به دست هم میدهد که آن تصاویر پوسیده از ذهن ما پاک شود. به عنوان مثال یکی از تصاویر زیبایی که از لژیون سردار به ذهن من سپرده شده این است که میگوید خداوند به تو روزی داده که به دیگران کمک کنی و اگر این کار را انجام ندهی این اجازه به کسی دیگر داده خواهد شد و کسی که جا میماند تو هستی. این طرز فکری زیبایی است که مطرح میشود.
در ادامه یک سری پلهها به ما توضیح داده میشود که البته جهان خواب و جهان فیزیکی هم وجود دارد که وقت نمیشود راجع به آن صحبت کنم. اولین پله میگوید بازگشت از ضد ارزشها چرا این پله را به عنوان اولین پله گذاشتند چون اگر کسی حاضرنشود از ضد ارزشها برگردد، نه صبر را متوجه میشود نه خودداری را متوجه میشود و نه قناعت را متوجه میشود.
رهجویی که وارد لژیون میشود اگر نتواند روی اوتی بیفتد دیگر نمیتواند هیچ کاری انجام دهد اولین شرط او این است که از آن ضد ارزشی که مواد است حالا چه شیشه باشد چه هروئین باشد و یا هر چیز دیگر، اول باید او را قطع کند و روی شربت بیفتد در آن صورت تازه آماده خواهد شد که بقیه مطالب به او آموزش داده شود،و یا رهجویی که سفر سیگار میکند اول باید آدامس بخورد و سیگارش را قطع کند تا وقتی این اتفاق رخ ندهد نمیتواند ادامه دهد انسان هم اگر بخواهد تغییر کند اول باید حاضر شود که از ضد ارزشهایش کم کند، و این معنی توبه است یا همان بازگشت، بعد که این کار را انجام داد حس او عوض خواهد شد وقتی حس او عوض شد وارد مراحل بعدی میشود که دومین مرحله خودداری، یعنی از انجام کارهایی که از آنها مطمئن نیستم باید خودداری کنم اینکه کاری را انجام دهیم و بگوییم خدا بزرگ است و یا ببینیم خدا چه میخواهد این کار اشتباه است، خداوند به من عقل داده است که تصمیم بگیرم.

به عنوان مثال الان به تعطیلات تابستانی نزدیک شدیم اولاً ما در کنگره سیستم پرهیزمداری نداریم که بگوییم مسافرت مطلقاً نباید بروید معمولاً میگوییم سفر اولیها مسافرت نروند به دلیل اینکه ساعت خواب آنها به هم میریزد ما این فکر رانمیکنیم که میروید و مواد میزنید اصلاً بحث مواد نیست، ممکن است خواب او به هم بریزد یا ممکن است تصادفی شود یا راهبندان ایجاد شود ما نمیخواهیم افکار او به هم بریزد چون هنوز نقطه تحمل در آن ایجاد نشده اگر میتواند ساعت خواب و بیداری و ساعت شربتش را مدیریت کند که اینها به هم نریزد مسافرت رفتن او هیچ ایرادی ندارد میتواند برود و با آدمهای عادی هیچ فرقی ندارد این سخنان را هم جناب مهندس گفتند و هم آقای خدامی.
اما آن شخصی که در خود نمیبیند و فکر میکند که ممکن است همه چیزش به هم بریزد بهتر است که نرود اینکه بگوییم حالا برویم ببینیم چه خواهد شد، نه این درست نیست بهتر است نروم اگر عقل من به یک سری از کارها مطمئن نیست از انجام آن کار خودداری می کنم، چون یک سری انسانها استخاره میکنند یک سری تاس میریزند که این کارها اشتباه است، و در ادامه راجع به صبر صحبت میکند که وقت نیست من بیشتر ادامه بدهم فقط یک نکته راجع به توکل میگویم و آن بحث این است که من تلاش و کوشش میکنم و با نتیجه کاری ندارم و معنی این کار توکل است، یعنی من زحمت میکشم و هر کاری از دستم برمیآید انجام میدهم و دیگر با اینکه چه اتفاقی برایم رخ میدهد کاری ندارم چون بعضی مواقع یک سری از درها باز نمیشود مثلاً شاید وضع مالی من تکان نخورد، حتماً به نفع من نیست اگر قدرت مطلق را به عنوان وکیل خود قبول دارم و به او توکل میکنم اگر چیزی درست نمیشود حتماً صلاحی در این کار است،اگر اینگونه فکر کنم راحت میشوم و این می شود معنی توکل.
انشالله بتوانیم ساختارهای خوب و درستی که در ذهن ما هست بتوانیم از جهان ذهنی به عملیاتی تبدیل کنیم و انشالله تعطیلات به همه شما خوش بگذرد و خواب شب و ساعت دارو بسیار مهم است و حلقه اتصال ما در این دو هفته تعطیلی نوشتن سیدیها میباشد و به طور کامل ارتباط ما با شعبه و راهنما قطع خواهد شد که ببینیم این آموزشهایی که دیدیم میتوانیم عملیاتی کنیم یا نه، تجربه ثابت کرده بالای ۹۰ درصد از بچههای کنگره انجام خواهند داد و هیچ اتفاقی برای آنها نخواهد افتاد و تمامی آنها برمیگردند ما مثل گروههای دیگر نیستیم که هر روز برویم و بگوییم فقط برای امروز مصرف نکردم و خیلی راحت به سفرتان ادامه خواهید داد انشالله تعطیلات خوبی در پیش داشته باشید از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم.
تایپ: مسافر علیرضا «لژیون اول»
تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
81