چهاردهمین جلسه از دور بیستم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژهٔ مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر جمال، با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من»، در روز سهشنبه، سیویکم تیرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۷ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان عزیز تشکر میکنم که این موقعیت را برای من فراهم کرد تا بتوانم آموزش بگیرم. دستور جلسه این هفته، وادی پنجم است. در وادی پنجم میگوید: "تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه با رفتن و رسیدن، آن را کامل میکند."
چهار وادی اول بیشتر دربارهٔ تفکر بود و حالا وادی پنجم میگوید باید این تفکر را به عمل تبدیل کنیم.
شما وقتی درختی را میبینید، آیا فقط با نگاه کردن میتوانید از آن درخت بالا بروید؟ معلوم است که نمیتوانید. پس هر کاری علاوه بر اندیشه کردن، نیاز به تلاش و کوشش دارد. در ابتدا باید آموزش ببینیم تا بتوانیم از درخت بالا برویم.
اینکه فقط آموزش ببینیم، بسیار هم بخوانیم و چیزهای زیادی بدانیم، اما آنها را به مرحلهٔ عمل نیاوریم، فایدهای ندارد. مثلاً افراد زیادی ممکن است زبان یاد بگیرند، اما اگر از آن استفاده نکنند، فایدهای ندارد.
ما باید اندیشهمان را به عمل تبدیل کنیم. وقتی من اندیشه میکنم، تا به گفتار تبدیل شود، شاید هزاران اندیشه از ذهن بگذرد. اندیشه، همانطور که میدانید، از ذهن میآید. ذهن هم دارای سه ساختار در جهان است: یک، جهان خاکی ما؛ دوم، جهان خواب ما؛ و سوم، جهان ذهن ما که با آن تصویرسازی میکنیم.
ما بسیاری از اندیشههایمان را نمیتوانیم به گفتار تبدیل کنیم و دوباره بسیاری از گفتارهایمان را هم نمیتوانیم به عمل درآوریم. باید تلاش کنیم تا در مسیر درست حرکت کنیم، تا اندیشههایمان را به گفتار و عمل تبدیل کنیم.
در کنگره، وقتی میخواهیم کاری را انجام بدهیم، برای این است که بتوانیم گفتارهایمان را به عمل تبدیل کنیم. تا زمانی که گفتارهایمان را عملی نکنیم، نمیتوانیم در مسیر درست حرکت کنیم.
حالا یک فرد مصرفکننده تصمیم میگیرد که بیاید و خودش را رها کند؛ آیا فقط با اندیشه کردن رها میشود؟ خیر، رها نمیشود. پس باید چهکار کند؟ باید بیاید و این مسیر را حداقل ده تا یازده ماه طی کند، همهٔ کارها را درست انجام دهد تا بر سر عمل برسد و نتیجه بگیرد.
در این راه، نکاتی را در وادی پنجم به ما آموزش دادهاند که به ما کمک میکند در مسیر درست حرکت کنیم. اولین کاری که باید انجام بدهیم، و بسیاری از بچهها هم آن را شنیدهاند، این است که ما باید از ضدارزشها دوری کنیم.
شما توبه را در نظر بگیرید؛ توبه، همان دوری از ضدارزشهاست، که در کنگره بر آن تأکید میشود. دوری از ضدارزشها؛ یعنی اینکه شما مسیری اشتباه رفتهاید و حالا میخواهید برگردید به مسیر درست.
مثلاً میخواهید از یزد بروید تهران، اگر مسیر اشتباهی بروید، باید برگردید. ضدارزشها مانند دروغ گفتن، رعایت نکردن قوانین، حرف بد زدن، و نادیده گرفتن قوانین کائنات هستند. ما باید از اینها دوری کنیم.
مرحلهٔ دوم، خودداری است؛ از برخی کارها باید دوری کنیم. چون همهٔ این موارد را میدانید، سریع میگذرم. صبر، یکی دیگر از موارد مهم است؛ صبر چیزی است که در زندگی بسیار به ما کمک میکند تا طول زمان را تحمل کنیم و تلاش و کوشش کنیم تا به هدف برسیم.
بعدی، تجسس، قضاوت و غیبت است؛ اینها از بدترین چیزهایی هستند که در دنیا وجود دارد. وقتی ما دربارهٔ زندگی دیگران تجسس میکنیم، آنها را قضاوت میکنیم و در نهایت غیبت میکنیم. چرا این کار را میکنیم؟ چون همان چیزی که در خودمان هست را به دیگران نسبت میدهیم و آن عیبی را که در خودمان بیشتر داریم، در دیگران میبینیم.
کنگره این سه مورد را بسیار خوب کنار هم آورده و مورد نکوهش قرار داده است.
قناعت نیز از مواردی است که کنگره به ما یاد داده است؛ اینکه از کمترین چیز، بیشترین بهره را ببریم. در مورد پسانداز نیز کنگره بسیار تأکید داشته، مخصوصاً پسانداز مالی. کنگره به ما یاد داده که از پساندازهای کوچک میتوان کارهای بزرگی انجام داد.
تمام کارهای بزرگ کنگره با توکل، رضا و تسلیم به سرانجام رسیده است.
بر این اساس، همانطور که وادی پنجم به ما آموزش میدهد: «آنچه در قوه است را به فعل درآوریم.» و از این طریق است که میتوانیم اندیشهمان را به حرکت درآوریم.

مرزبان کشیک: مسافر مسلم
ویراستار: مسافر محمد لژیون هفتم
تایپ: مسافر علی لژیون هشتم
عکس و ارسال خبر: مسافر سعید لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
727