جلسه سیزدهم از دور نهم از سری کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ به استادی مسافر غلامحسین به نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر علی با دستور جلسه (وادی پنجم و تاثیر آن روی من)در روزهای سه شنبه 24تیرماه 1404ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان غلامحسین هستم یک مسافر
.jpg)
بی کرم بحر تو حل شد به روش باد صبا شد چو شه عشق کشیدش ز همه خلق بریدش نظر عشق گزیدش همه حاجات روا شد به سفر چون مه گردون به شب چهارده پر شد به نظرهای الهی به یکی لحظه کجا شد. ابتدا از ایجنت محترم نمایندگی و گروه مرزبانی و نگهبان جلسه و استاد عزیزم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم کمال تشکر را دارم و امیدوارم انرژی لازم را از دوستان بگیرم. دستور جلسه امروز وادی پنجم است، ما تا به وادی پنجم برسیم باید از چهار وادی عبور کنیم. وادی اول میگوید با تفکر ساختارها آغاز میشود، وادی دوم میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات ننهاده است، وادی سوم میگوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خویشتن خویش به خود فکر نمیکند، وادی چهارم میگوید: به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. برداشت خود من و تأثیر آن روی من در وادی پنجم به جهانهایی که وجود دارد اشاره است که اولین جهان، جهانی است که در آن وجود خارجی داریم همین جهان خاکی است و دوم جهان خواب: وقتی که میخوابیم و در جهان دیگری هستیم سوم جهان ذهنی ماست که بسیار پیچیده از دو جهان دیگر است از وادی ذهنی باید قدم به جهان عملیاتی و عملی بگذاریم. این چهار وادی را گذراندیم لابهلای اینها چند دستور جلسه دیگر نیز بوده است باید چیزهایی که یادگرفتنم کمکم از قوه به فعل درآوریم. شخص من عذاب زیادی را کشیدم در اثر مصرف مواد همیشه میگفتم خدایا چرا من؟ اما یک روز به خود نگفتم چرا حرکت نمیکنی؟ مثالی هست میگوید: دستهایی که کمک میکنند ارزشمندتر از لبهایی هستند که دعا میکنند وقتی شروع به حرکت کردی به جایی میرسی مسئله بعدی برگشت از ضد ارزشهاست. ضد ارزشها چیست؟ شاید بیرون از کنگره با کسی روبرو بشویم بگوییم ضد ارزشها چه هستند؟ اصلاً نداند که ضد ارزشها چه هستند؛ اما وقتی وارد کنگره میشویم وقتی کمکم میآییم و با مسائل آشنا میشویم میفهمیم که ضدارزشها یعنی چه؟ همانگونه که در مقابل راهنما برای درمان مواد تسلیم شدم در مقابل نفس اماره نیز تسلیم نشوم و به سمت ارزشها حرکت کنم. دوم خودداری تا به وادی پنجم برسیم با خیلی مسائل آشنا شدیم میدانیم که چه کاری خوب است و چه کاری بد؟ سوم قناعتکردن: قناعت در همه چیز. خود من زمانی که مواد مصرف میکردم اصلاً قناعت نداشتم بعضی روزها یک یا دو گرم مصرف میکردم و بعضی روزها تا هفت گرم مصرف میکردم قانع نبودم. چهارم صبر: صبرکردن بسیار سخت است به قول شاعر: گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی، اگر صبر کنی غوره کی و حلوا کی؟ اما انسان با صبرکردن به مطلوب خواهد رسید. پنجم تجسس، قضاوت و غیبتکردن: خود من در زمان مصرف همه را قضاوت میکردم، زمانی که من کسی را قضاوت میکنم شخصیت خودم را به بقیه نشان میدهم. مسئله ششم پساندازکردن: اغلب انسانها تصور میکنند پساندازکردن برای افراد ثروتمند است؛ اما درصورتیکه پساندازکردن برای منی است دکه درآمد زیادی ندارم افراد ثروتمند قبلاً پسانداز کردهاند که به این جایگاه رسیدهاند. دانهدانه است غله در انبار و در آخر توکل رضا و تسلیم: ما توکل کردیم و به کنگره رسیدیم حالا من قضاوت کنم توکلکردن است؟ من تسلیم شدم و برای رهایی پناه آوردم به کنگره و به راهنما حالا میتوانم در مقابل نفس اماره هم تسلیم نشوم و به خودم یک تلنگری بزنم؟ امیدوارم که بتوانم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از شما ممنونم
.jpg)
بازدید از دفاتر خدمتگزاران لژیون سردار
.jpg)
واحد ارسال خبر شعبه قوچان
تایپ: مسافر محمود لزیون سوم
تنظیم و ارسال خبر: مسافر مرتضی لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
97