English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم یعنی حرکت کردن

وادی پنجم یعنی حرکت کردن

جلسه دوازدهم از دور ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دماوند با استادی‌ مسافر پوریا و نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه ((وادی پنجم و تاثیر آن روی من)) در تاریخ ۳۰ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

در مورد دستور جلسه وادی پنجم می‌گوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید.
این وادی به من می‌گوید اگر می‌خواهی اتفاقی در درون تو بیفتد، حالا درمان اعتیاد باشد یا مشکلات خانوادگی و... باید عمل کنی به آن آموزش‌هایی که در جلسات و سر لژیون گرفته‌ای و حرکت کنی. تا این کار را نکنم هیچ‌گونه اتفاقی درون من رخ نخواهد داد، ولو اینکه تمامی مطالب کنگره را از حفظ باشم. اگر من تمام کتب دنیا را بلد باشم اما آن را کاربردی نکنم، کوچکترین ارزشی ندارد. مخصوصاً وادی پنجم که دارد به من آموزش می‌دهد که باید استارت بزنم و حرکت کنم.
وادی پنجم به من می‌گوید اکنون که وارد کنگره شده‌ام و روی این صندلی نشسته‌ام باید حرکت کنم، اگر خود حرکت نکنم، هیچ‌کس قرار نیست که به من کمک کند، هیچ‌کس قرار نیست جز خود من اعتیادم را درمان کند، حتی راهنما. راهنما می‌گوید که من انگشت اشاره هستم و لاغیر. حرکت‌ها را من باید انجام دهم و آموزش‌ها را عملی کنم.
طبق فرمایش آقای مهندس شو،شود برای کسی مقدور و امکان‌پذیر است که وادی پنجم را گذرانده باشد. شو،شود یعنی هر چیزی که می‌خواهد، اجرا می‌شود.
اگر من در زندگی قدم برندارم، برای درمان اعتیادم قدم برندارم، فرمانبردار راهنمای خود نباشم و ... به هیچ عنوان اعتیاد من درمان نخواهد شد و برعکس از کنگره هم ناامید می‌شوم و با خود می‌گویم اینجا هم نتوانست کاری برای درمان من انجام دهد، پس اهمیت وادی پنجم بسیار زیاد است.
من آمده‌ام برای این کار، که راه رفتن، پرواز کردن و... را یادم بگیرم، اگر این اطلاعات در درون من ذخیره نشود و من آنها را اجرایی نکنم، هیچ‌کس نمی‌تواند به جای من قدمی بردارد، به همین دلیل خداوند من را به پایین‌تر نقطه حیات فرستاده است، تا خودم پله‌پله بالا بیایم و خودم پله‌ها را بردارم و هیچ‌کس نمی‌تواند این اتفاق را برای من رقم بزند.
استاد سردار می‌فرماید: هر کدام از ما که پای به حیات گذاشته‌ایم، برای انجام مأموریتی آمده‌ایم که خود بر آن واقف نیستیم.
اگر پله‌‌هایی که در وادی پنجم آمده است، دوری از ضدارزش‌ها، صبر، قناعت، خودداری، دوری از تجسس، قضاوت، غیبت، پس‌انداز، توکل، رضا، تسلیم را در کنار هم قرار ندهم، هیچ‌کدام از تصورات من اجرایی نمی‌شود، با حلوا حلوا گفتن دهان من شیرین نمی‌شود، تا من قدم بردارم مشکلات مدام برای من تکرار می‌شود و ممکن است صدها یا هزاران سال طول بکشد، تا زمانی که بیاموزم این گره چگونه باز می‌شود.
تا آن انفجار درون من رخ ندهد و از آن پوسته خارج نشوم، اعتیاد که حل نمی‌شود به کنار، تمام مسائل و مشکلات با من است.
امیدوارم با تفکر و با اجرایی کردن وادی‌هایی که به من داده شده است، بتوانم قدم در راه درست بردارم.

تنظیم و ارسال: مسافر مجتبی رهجوی راهنما مسافر احمد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .