English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم: از باغ تاریک اعتیاد تا گل رهایی کنگره

وادی پنجم: از باغ تاریک اعتیاد تا گل رهایی کنگره

نهمین جلسه از دوره پنجاه و دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی راهنمای محترم تازه‌واردین مسافر مهدی، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافر کسری با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" روز سه‌شنبه 31 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر  از ایجنت محترم و گروه مرزبانی راهنمای گرامی لژیون ،دهم اعضای لژیون دهم نگهبان عزیز و دبیر ارجمند سپاسگزارم که این فرصت رو به من دادند تا در جمع شما خوبان آموزش بگیرم وادی پنجم می فرماید: «در جهان ما تفكر قدرت مطلق حل نیست بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند. زمانی که مصرف کننده بودم در دنیای ذهنی خودم همیشه فکر میکردم چون مواد مصرف میکنم از دنیا چیزی میفهمم که دیگران یعنی کسانی که مصرف نمیکنند و اطراف من هستند نمی فهمند. این چیزی بود که در ذهن من تراوش میکرد اما کاملاً اشتباه بود.

اعتیاد و مسائل ضد ارزشی انسان را ابتدا به سمت چیزهایی سوق می دهد که سریع به دست میآیند وقتی انسان برای اولین بار مواد مصرف می‌کند چون این کار جزو موارد ضد ارزشی محسوب می شود تمام بندهایی که انسان را گرفتار کرده به هم میریزد. اعتیاد انسان را به باغی میبرد که تاریکی در آن جریان دارد. در این باغ شاید زنی زیبارو نشسته باشد اما کم کم با گذر زمان آدم متوجه میشود که آن توان و قدرت همیشگی را ندارد ما انسانها از پوست و گوشت و انرژی درونی خودمان هستیم به جای اینکه این انرژی را در طول سالها به درستی استفاده کنیم در عرض یک سال آن را هدر می دهیم کم کم متوجه میشویم که همه ی انرژیها از بین رفته قوای جوانی نابود شده و آن باغ زیبایی که تصور میکردیم حالا پر از درختان خشک شده و رودخانه ای است که به کلی خشکیده آن زن زیبارویی که گاهی بخشی از وجودش را به ما نشان میداد حالا به یک پیرزن فرتوت و افریته تبدیل شده است اینجا همان لحظه ای است که انسان به دنبال راه و چاهی میگردد تا خودش را به درمان برساند.در وادی پنجم ما به دنبال مدیریت درگیریهای ذهنی خود هستیم.

هدف ما در کنگره این است که روزی به آرامش نسبی و ذهنی برسیم و تفکرات درست و منطقی داشته باشیم برای اینکه بتوانیم این تفکرات را کاربردی کنیم باید از هفت پله ای که آقای مهندس در این وادی فرموده اند به سلامت عبور کنیم یکی از این پله ها دوری از ضد ارزشهاست که همان توبه است ،من ،مهدی که همیشه گناه میکردم نمیتوانم به یکباره بگویم «خدایا توبه و انتظار داشته باشم همه گناهانم در همان لحظه بخشیده شود چنین چیزی ممکن نیست. برای رسیدن به حال خوب باید زمان را در نظر بگیریم این ده یا یازده ماه را سپری کنیم و گوش به فرمان راهنمای محترم باشیم. باید با جان و دل گوش کنیم تا به حال خوش برسیم.

یکی از مسائل ضد ارزشی که اکثر ما درگیرش هستیم دروغ گفتن است. دروغ سرمنشأ تمام بدی هاست. من خودم وقتی همسرم تماس می گرفت و میپرسید «کی» به خانه می آیی؟ میگفتم: «نیم ساعت دیگر او میگفت نیم ساعت تا یک ساعت و نیم هم آمدی اشکالی ندارد، فقط لطفاً دو ساعت نشود. اما در جمع دوستان در حال مصرف چشم به هم میزدیم و ساعت ده شب میشد. وقتی به خانه می رسیدم بچه ام خوابیده بود بارها این اتفاق افتاد که فرزندم میخواست مرا ببیند اما نمیتوانست چون صبح زود هم به مدرسه می رفتم ترکشهایی که به خانواده و جامعه روانه کردیم یک باره قابل جبران نیست باید در این مسیر قرار بگیریم تا به تدریج از ضد ارزشها فاصله بگیریم.

مسئله بعدی خودداری است باید یاد بگیریم در سفر اول به جاهایی نرویم که ممکن است وسوسه شویم و دوباره به همان مسیر اشتباه برگردیم. مثلاً اگر بخواهیم در بورس یا بازار سرمایه گذاری کنیم بدون تجربه و تحقیق نباید خودمان را درگیر کنیم تا ضرر مالی نبینیم موضوع بعدی قناعت است. طبیعت الگوی ماست. در تایباد با آب شور، خربزه شیرین به دست میآید و در جنوب کشور با آب کم خرمای شیرین تولید میشود قناعت را با خساست اشتباه نگیریم. گاهی فردی سرمایه دار است اما نمیتواند یک وعده غذای کامل برای خودش تهیه کند یا نیازهای خانواده اش را برآورده کند. در نهایت صبر است. خداوند فرموده: «إن الله مع الصابرين (خدا) با صابران است. در کنگره چه در سفر اول و چه در سفر دوم باید به فرمان راهنما لبیک بگوییم و این ده یا یازده ماه را تحمل کنیم تا به حال خوش برسیم. صبر یک روزه یا دو روزه به دست نمیآید. اگر قرار بود زود درمان شویم قبلاً با راههای دیگر به نتیجه رسیده بودیم اما نشد. در کنگره آموزش گرفتم و حالا در مسیر درست قرار دارم.

برای رسیدن به حال خوش باید بدانیم که نباید در کار دیگران چه داداش لژیون چه همسایه و چه اجتماع تجسس کنیم و غیبت نکنیم چون این کارها حال خودمان را خراب میکند یکی از مسائل مهم پس انداز است. اگر رهجو از همان ابتدا قناعت و پس انداز را یاد بگیرد و اجرا کند روزی که به رهایی برسد و گل نمادین را از دست جناب مهندس دریافت کند میتواند با قدردانی پاکت تشکر را تهیه و اهدا کند. در هر جلسه به تازه واردین عزیز میگوییم که با خودتان همسفر بیاورید. فرقی نمیکند این همسفر ،پدر همسر یا برادر باشد؛ حضور همسفر برای رشد شما در کنگره بسیار مؤثر است. مثلاً خانمی که ولخرج است در کنگره ۶۰ آموزش میبیند و پس انداز کردن را یاد می گیرد. این موضوع خیلی به نفع شماست.

حالا که تعطیلات تابستانی شروع شده راهنماها به صورت یکسره در محل کارشان مشغول اند و بعد از ظهرها هم با تمام وجود به کنگره می آیند و خدمت میکنند ان شاء الله آنها هم بتوانند یک یا دو هفته با خانواده شان به مسافرت بروند و حالشان بهتر شود. خواهش من از همه رهجوهای عزیز این است که ارتباطتان را با راهنمای خودتان تحت هیچ شرایطی به ویژه در سفر اول قطع نکنید. در زمان ما در سفر اول اصلاً به مسافرت نمیرفتیم اما حالا اگر قصد سفر دارید حتماً از راهنمای خود اجازه بگیرید. اگر با راهنما تماس گرفتید و پاسخ نداد، مطمئن باشید در اولین فرصت جوابتان را خواهد داد. شاید در حال رانندگی باشد یا مشغول کار دیگری فقط سعی کنید زمان تماس مناسب باشد مثلاً ساعت ۲ یا ۳ بعد از ظهر که همه در حال استراحت اند تماس نگیرید. ان شاء الله همه ما بتوانیم نکات وادى عملی و کاربردی کنیم از اینکه به صحبت های من گوش سیار سپاسگزارم.

مرزبان خبری:  مسافر علی‌اصغر
عکاس جلسه:مسافر مجتبی ل16
تایپ سخنان استاد:مسافران مهدی ل14،رضا ل1، علیرضا ل7
تنظیم و ارسال خبر:مسافر مهراد ل11 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .