دوازدهمین جلسه از دوره سوم جلسات لژیون سردار کنگره۶۰ ویژه همسفران نمایندگی نائین با استادی پهلوان همسفر زهرا، نگهبانی راهنما همسفر مینا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 30 تیر ۱۴۰4 ساعت ۱۴:۳۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را بسیار سپاسگزارم که توفیق پیدا کردم در جمع بامحبت شما عزيزان حضور داشته باشم. انشاءالله جلسه خوبی در ادامه پیشرو داشته باشیم. در مورد دستور جلسه وادی پنجم و ارتباط آن با لژیون سردار که در عنوان وادی، آقای مهندس در کتاب عشق فرمودند: «در جهان ما تفکر؛ قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید»، ما در چهار وادی گذشته متوجه اهمیت تفکر شدیم و یاد گرفتیم در مورد چه موضوعی تفکر و در مورد چه موضوعی تفکر نکنیم و تفاوت تفکر و فکر را متوجه شدیم که آیا در تفکرات خود چه کسی را مقصر بدانیم و چه مسئولیتی را به دیگران یا به خودمان بدهیم.
وادی پنجم به من یاد میدهد که تفکرات و آموزشهایی را که دریافت کردهام را باید عملی کنم؛ چرا که اگر عملی نکنم این تفکرات دوباره من را به تاریکی هدایت میکنند؛ زیرا کسانی که فقط در جهان ذهن و باورهای خود هستند؛ قطعاً مجدد به تاریکی کشیده میشوند و سعدی میگوید: عالم بیعمل، مثل زنبور بی عسل است. ما باید تفکرات و دانش نظری خود را به دانش عملی تبدیل کنیم. حالا چرا ما باید این کار را انجام دهیم؟ به این دلیل که ما در کنگره یاد گرفتیم که بیشترین و بزرگترین ضررهایی که به انسان وارد میشود از جهالت و ترس از حرکت است که نمیگذارد انسان در ادامه به ثمرههایی بسیاری برسد.
در وادی پنجم آقای مهندس زندگی در سه جهان را توصیف کردند. جهان خواب که انسان بهصورت ناخودآگاه و دو جهان دیگر (جهان ذهن و جهان خاکی) که بهصورت خودآگاه در آن زندگی میکند. جهان خاکی مهدی است که انسان بتواند جهان ذهن و تفکرات خود را تبدیل و در جهان خاکی از آن استفاده کند و این موضوع برای انسان فراهم شده تا بتواند به آن شو شود که در بهشت برین به او وعدهدادهشده است برسد و این باید برای انسان قابلاحترام باشد و باید دقت کند که من میتوانم آموزش بگیرم و تفکرات را در جهان خاکی عملی کنم و به فرمان عقل برسم. به چه دلیل انسان باید به فرمان عقل برسد؟ برای اینکه به آرامش برسد و از انسان بیتعادل به انسان متعادل تبدیل شود.
پارامترهایی که در وادی پنجم مطرح شده است که مباحث بسیار زیبایی هستند، به نظر من دو مورد از آن برای لژیون سردار بسیار کارایی دارد. ما قبل از آموزشهای کنگره با معانی و مفاهیم کلمات بهدرستی آشنا نبودیم و اگر کسی در مورد مادیات، پسانداز یا قناعت صحبت میکرد فرد را به گداصفتی یا شخصی که فقط مادیات را میبیند متهم میکردیم؛ درصورتیکه آقای مهندس مبحث مادیات را کاملاً شکافتند و متوجه شدیم که ما در جهان ماده زندگی میکنیم و این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است و در سیدی کاغذ پوسیده فرمودند: «مادیات ارزش بالایی دارد و پول مقدس است».
اگر بخواهیم معنی و مفاهیمی که در کنگره یاد گرفتیم را توصیف کنیم، قبل از کنگره فکر میکردیم کسی که خرج نمیکند بهاصطلاح خسیس است؛ اما در کنگره یاد گرفتیم با کمترین امکانات بتوانیم بهترین بهره را ببریم و از طبیعت که حکم مادر ما را دارد استفاده کنیم و بتوانیم بهترین تولیدی را داشته باشیم. قناعت برای ما حکم یک برنامهریزی را دارد که انسان بتواند به هدفهای خود برسد و انسان قانع میتواند طمع خودش را کنترل کند؛ چراکه استاد امین در یکی از سیدیها فرمودند: «عامل تمام حسهای بد طمع انسان است که انسان قانع میتواند طمع خود را کنترل کند». در ادامه در مورد پسانداز صحبت کردند که امر بسیار مهمی است باتوجهبه شرایط و مشکلاتی که برای انسان به وجود میآید، پسانداز است که به انسان کمک میکند تا از دلهرهها و بسیاری از موارد دیگر نجات پیدا کند.
با خودم فکر میکردم من زهرا یا همه شما همسفران عزیز که اینجا حضور دارید، وادی پنجم را برای لژیون سردار عملی کردهایم؛ یعنی دقیقاً تفکراتی که در ذهن خود ما برای قسمتی از برنامههایی که برای قرارگرفتن در جایگاه بوده است را عملی کرده و اکنون به لطف خدا توانستیم وادی پنجم را اجرا کنیم؛ اما آیا اینکه فقط من در این مسیر قرار گرفتم برای تمام عمر من کفایت میکند؟
آقای مهندس در وادی یازدهم میفرمایند: «اگر فردی هر روزش یکسان باشد نمیتواند جهشهای مختلف را درون خود ایجاد کند و در نتيجه انرژی لازم را به دست نمیآورد». کسی که فقط بخواهد دریافت داشته باشد و پرداخت نداشته باشد طبق سخنان آقای مهندس در وادی یازدهم «تبدیل به شورهزار میشود که در انتها طوفانهای شن گریبانگیر خودش میشود»؛ بنابراین من در اجرای وادی پنجم، وارد لژیون سردار شدم. طبق صحبت استاد که میفرمایند: «ما شما را تنها برای خودتان آموزش ندادیم؛ بلکه باید در ادامه بتوانید دستگیر دیگران باشید»، امیدوارم در ادامه بتوانیم این آرامشی که داریم به دیگران هدیه بدهیم.
الگوی ما آقای مهندس هستند که اگر تنها درمان ایشان مهم بود هیچکدام از ما اینجا حضور نداشتیم و این آرامش و حس را لمس نمیکردیم. آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند: «از کاشتن نترسید؛ انسان هر چیزی از خوبی و بدی بکارد؛ قطعاً روزی برداشت خواهد کرد». اینکه چه روز و چه مکانی باشد خدا میداند؛ اما من باید چیزی کاشته باشم تا در ادامه بتوانم برداشت کنم؛ اکنون که من آموزش گرفتهام و میتوانم در لژیون سردار، تفکر را به مرحله عمل برسانم و میدانم در ادامه راه سختیها وجود دارد و هیچ مسیری برای انسان هموار نیست و این سختیها و دردها هست که فهم انسان را باز میکند، اگر در لژیون سردار هیچ فشاری احساس نکنم و مبلغی را که پرداخت میکنم برای من هیچ سختی را نداشته باشد؛ قطعاً آن درمان و آن تعادلی که از کنگره میخواهم را دریافت نمیکنم و این مصداق خود من هست که وارد کنگره شدم و به درمان رسیدم، عضو لژیون سردار شدم، دنور شدم؛ اما آن اتفاقی که باید میافتاد، نیفتاد و آن آرامشی که باید دریافت میکردم را دریافت نکردم و گره من این بود که باید مبلغی را پرداخت میکردم و باید احساس میکردم و آن درد که شکافنده فهم بود را باید میکشیدم تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و از آموزشهای شما عزيزان استفاده کنم.
انشاءالله بتوانیم وادی پنجم را برای تغییرات در زندگی ایجاد و عملی کنیم و از آن چیزی که در ذهنیت و تفکرات ما هست برای وادی پنجم و گلریزان ترس نداشته باشیم؛ زیرا انسان اصولاً ترس ازدستدادن را دارد که من اگر ببخشم نیازمند میشوم؛ ولی اینجا جایی است که انسان با خداوند معامله میکند و انسان در معامله با خداوند ضرر نمیکند؛ بلکه معامله دوسر منفعت هست؛ حتی آقای مهندس نیز میفرمایند: «من به کنگره بدهکارم». همه ما به کنگره بدهکار هستیم و به یاد بیاوریم روزی که برای رسیدن به حال خوش حاضر بودیم همه دارایی خود را بدهیم تا بتوانیم تفکرات خود را به عمل برسانیم. به امید روزی که انشاءالله بتوانیم در کنگره مفید و مثمرثمر باشیم و تفکرات خود را بدون ترس و دلهره به عمل در بیاوریم.
.jpg)
تایپیست و عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
106