سیزدهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران به نمایندگی اردبیل، به استادی مرزبان محترم مسافر حبیب، نگهبانی راهنمای تازه واردین محترم مسافر محمد جواد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید ودرمان با آن با متد DST" پنج شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزارم از نگهبان جلسه برای اعتمادی که به بنده داشت و همینطور از دبیر محترم جلسه بابت خواندن گزارش عملکرد. از خدای خودم و شال و جایگاهی که دارم، قدردانی میکنم که یک بار دیگر توفیق حضور در کنگره ۶۰ نصیبم شد.
در مورد دستور جلسه «تفریحات شیشه»، ابتدا باید بدانیم که چرا مصرفکننده شدیم. واقعیت این است که بسیاری از ما از روی ناآگاهی و نادانی به سمت مصرف رفتیم. من هم یکی از همانها بودم. اما کنگره ۶۰ آگاهی را به من هدیه داد؛ آگاهیای که حتی بسیاری از پزشکان نیز از آن بیبهرهاند. کنگره به من یاد داد که اعتیاد درمان دارد، آن هم با بهترین دارو؛ دارویی بهنام اوپیوم (OT).
بیرون از کنگره، مصرفکننده هیچ ارزشی ندارد. حتی نزدیکترین افراد زندگیاش – مثل پدر و مادر – گاهی با نگاهی تحقیرآمیز به او مینگرند. اما در کنگره ۶۰، ما انسانها دوباره ارزش پیدا میکنیم. از همان ابتدا، داروی مناسب در زمان مشخص به ما داده میشود و آموزش میبینیم که بپذیریم نادان بودهایم و در تاریکیِ اعتیاد غرق شدهایم.
.jpg)
ما یاد میگیریم که برای رهایی، باید نظم داشته باشیم: حضور منظم در جلسات، گوش دادن به راهنما، و رعایت دقیق برنامه دارویی. اینها همگی از ارکان درمان ما هستند.
شیشه یکی از مخربترین مواد مخدر است. شاید در بیرون از کنگره آن را بدتر از هر مادهای بدانند، اما اینجا درمانش مثل بقیه است. جناب مهندس فرمودند که ممکن است در آینده دستور جلسه «شیشه» از برنامه حذف شود، چراکه مصرفکننده شیشه هم درمانپذیر است، درست مانند مصرفکننده دیگر مواد.
من هم روزی باور نمیکردم بتوانم درمان شوم، اما کنگره با ساختار مثلثیاش – جسم، روان، جهانبینی – مرا نجات داد. اول باید جسم درمان شود، بعد روان، و در نهایت با آموزش و خدمت، جهانبینیمان متحول میشود.
ما باید ضدارزشها را کنار بگذاریم و به جای آن، ارزشها را وارد زندگیمان کنیم. همانطور که جناب مهندس در سال ۷۵ در تلویزیون اعلام کردند که مصرفکننده بودند و درمان شدند؛ و با نوع رفتاری که داشتند، نه تنها با دید بد به ایشان نگاه نکردند، بلکه احترام هم قائل شدند.
اینها همه آموزشهایی است که ما از جناب مهندس یاد گرفتهایم. اینکه انسان میتواند دوباره برخیزد، دوباره احترام پیدا کند و دوباره زندگی کند.
از خدای خودم ممنونم که امروز عضوی از این مجموعهام.
تشکر میکنم از همه عزیزانی که به سخنانم گوش دادند.
تهیه و ارسال گزارش: مسافر اشکان(لژیون ۶)
- تعداد بازدید از این مطلب :
50