یازدهمین جلسه از دوره پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ ویژه مسافران با نگهبانی موقت مسافر مهرداد، دبیری موقت مسافر صابر و استادی پهلوان مسافر صامت با دستور جلسه " وادی پنجم و تاثیر آن روی من" دوشنبه 30 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، صامت هستم یک مسافر.
خدا را شکر میکنم که امروز در این جایگاه قرار گرفتم و این فرصت را پیدا کردم تا در جمع شما عزیزان باشم و از شما یاد بگیرم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی، خدمتگزاران عزیز و همچنین از دوستان لژیون سردار، بهویژه آقای محسن عزیز، صمیمانه سپاسگزارم که این فرصت را در اختیارم قراردادند.موضوع دستور جلسه این هفته، وادی پنجم و تأثیر آن بر من است.از نگاه من، این وادی تأثیر بسیار عمیقی بر زندگی انسان دارد چراکه انسان در مسیر زندگی خود، تجربههایی به دست میآورد که همین تجربیات، آینده او را شکل میدهند. یعنی هر اتفاقی که امروز تجربه میکنم خواه خوب یا بد بهنوعی تقدیر فردای من را رقم خواهد زد این موضوع بسیار مهم است.یکی از برکاتی که در مسیر درمان و سفر به سمت رهایی وجود دارد، همین دورهم بودنهاست؛ همین مشارکتها و صحبتهایی که در کنار هم داریم وقتی تجربیات خودمان را با دیگران به اشتراک میگذاریم، تازه متوجه میشویم که "برکت" یعنی چه. متوجه میشویم که همین دورهم جمع شدنها و گفتگوهای صمیمانه، چقدر میتوانند در زندگی ما مؤثر باشند.اما برکت یعنی چه؟روزی از فردی پرسیدند: از خدا چه میخواهی؟ گفت: برکت. گفتند: چرا روزی نمیخواهی؟ پاسخ داد: چون روزی، سهم هر انسانی است، اما برکت را خداوند به هرکسی نمیدهد. برکت یک موهبت خاص است.در زبان عربی، "برک" به آن دو بخش سفت روی سینه شتر گفته میشود. وقتی شتر روی زمین مینشیند، تا زمانی که صاحبش مهارش را برندارد، شتر بلند نمیشود. واژهی "برکت" هم از همین ریشه آمده است. یعنی تا وقتیکه انسان خودش نخواهد، و تا زمانی که خداوند اراده نکند، برکت از زندگی انسان بلند نمیشود.اما وادی پنجم چه میگوید؟در کنگره ۶۰، وادیها به سه بخش تقسیم میشوند: پندار (تا وادی پنجم) گفتار کردار در این وادیها، ابتدا با "تفکر" آشنا میشویم. اما تفکر یعنی چه؟ فکر، فقط یکلحظه است، اما تفکر یک فرآیند است. مثل فرآیند تبدیل گندم به نان. افکارِ ما، ذرهذره کنار هم قرار میگیرند، ساختار پیدا میکنند و به تفکر تبدیل میشوند.اما این کافی نیست. در وادی پنجم، به ما میگوید که "تفکر تنها کافی نیست". این تفکر باید به گفتار تبدیل شود. کلام، قدرت دارد. در کتاب آسمانی هم آمده: این کلام حضرت موسی بود که دریا را شکافت، نه عصای او. درواقع، کلامِ انسان است که مسیر زندگیاش را باز میکند.وقتی پندار ما درست باشد، گفتار ما نیز صحیح خواهد شد. و زمانی که گفتار درست باشد، کردار هم در مسیر صحیح قرار میگیرد.وادی پنجم ما را دعوت میکند به:دوری از ضد ارزشها،برگشت از مسیر نادرست،اصلاح نیت،عبور از افکار ناپاک،تصمیمگیری با نیت خیر،حرکت بهسوی ساختار درست و درنهایت، ورود به گفتار و کردار صحیح
یک مثال ساده: این خودکار را ببینید؛ از پایینپر میشود تا از سرش بنویسد. تفکر ما هم همینطور است. وقتی از نیت پاک پر شود، در خروجیاش (گفتار و کردار) اثر مثبت میگذارد.اما عشق و محبت، در مرحله نهایی قرار دارد.در وادی چهاردهم، عشق و محبت مطرح میشود. تا زمانی که از زیر این وادی عبور نکنیم، نمیتوانیم تفکر سالم و مؤثر داشته باشیم. وقتی انسان از زمان، مکان و کلام عبور کرد و وارد حوزه عشق شد، تازه به تفکر حقیقی میرسد.
در هستی، همهچیز هست: توان، قدرت، علم، ثروت، درد... اما فقط برخی افراد "دردمند" هستند. کسی که درد دارد، وقتی وارد کنگره میشود و قدم برمیدارد، آن "مندِ" درد را از او میگیرند. یعنی وابستگی به درد را. اینجاست که رهایی اتفاق میافتد.اما نکته مهمتر: رهایی با آزادی فرق دارد.
کسی که از زندان انفرادی خارج میشود، "رها" شده اما هنوز "آزاد" نیست. آزادی زمانی معنا پیدا میکند که انسان در ارتباط با دیگران، در خدمت و بخشش قرار بگیرد.یک راهنما، زمانی آزاد میشود که دیگران در سایهی خدمت و بخشندگی او به رهایی برسند. این همان تفاوت رهایی و آزادی است.در کنگره، مسیر رهایی با خدمت و بخشش گرهخورده است.شما تا زمانی که یکپنجم مصرف مواد خود را نبخشید، نمیتوانید رهایی را تجربه کنید. وقتی آن را میبخشید، درواقع شروع میکنید به پاکسازی مسیر زندگیتان. و در سفر دوم، تازه میبینید که "برکت" وارد زندگیتان شده است.
تا وقتی در ضد ارزشها قدم برمیداریم، برکت از زندگی ما میرود. اما بهمحض اینکه از آنها فاصله میگیریم، آرامآرام برکت در زندگیمان ظاهر میشود.
حتی بیماریها هم به رفتار ما مربوط میشود.مثلاً در همین هوای داغ، بعضیها از اشعه فرابنفش نگراناند و میگویند ممکن است سرطانزا باشد. اما رفتار درست، هالهای از انرژی مثبت دور انسان ایجاد میکند که از او محافظت میکند. همانطور که بچههای کنگره در دوران کرونا، بدون ماسک در کنار هم بودند و کمتر بیمار میشدند.
همهی اینها، نتیجه دوری از ضد ارزشها و حرکت در مسیر درست است. همین توبه و بازگشت از مسیر اشتباه، آغاز تغییر است.در پایان، وادی پنجم ما را به سمت "تسلیم، توکل و رضا" دعوت میکند.تسلیم در برابر اراده خداوند، قدم نهایی است. اگر بتوانیم این دستور جلسات را باجان و دل اجرا کنیم، بهتدریج صدای زیبای رهایی را خواهیم شنید. مثل نواختن یک قطعه زیباروی پیانو، که هر نتش، نشانهی عبور ما از یک مرحله است.از همه شما عزیزان ممنونم که با دقت به صحبتهایم گوش دادید. امیدوارم این صحبتها برایتان مفید بوده باشد.
(1).jpg)
تایپ: مسافر احمد و مسافر حسن
ویراستاری و ارسال: مسافر علی
عکس: مرزبان خبری مسافر بهمن
مسافران نمایندگی صفادشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
68