English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم وادی حرکت است

وادی پنجم وادی حرکت است

ششمین جلسه از دوره اول سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶٠، ویژه مسافران و همسفران نمايندگي میلاجرد با استادی راهنمای محترم مسافر مهدی، نگهباني مسافر محسن و دبیری مسافر مهدی با دستورجلسه «وادی پنجم و تاثیر آن روی من» شنبه بیست‌وهشتم تیر ماه ۱۴۰۴، ساعت ١۶:٠٠  آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر،
از آقای مهندس و خانواده محترمشان و راهنمای خوبم آقای رضا و محمد صادق صداقت تشکر وقدردانی می‌کنم به نگهبان محترم دبیر جلسه خسته نباشید می‌گویم خوشحالم که امروز در خدمتتان هستم و خیر مقدم می‌گویم به اسیستانت محترم خیلی خوش آمدید. در مورد وادی پنجم در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌کند. به نظر من یکی از مهم‌ترین قوانین این است که در جهان که داریم زندگی می‌کنیم در جهان فیزیکی چه بخواهیم چه نخواهیم در تمام سطوح زندگی ما حکم فرماست،اگر ما بخواهیم به اهداف خودمان برسیم باید این قانون را یاد بگیریم هر چقدر هم اگر خوب یاد گرفته باشیم چهار وادی اول را که از وادی‌های تفکر ماست و اگر کاربردی هم بخواهیم بکنیم، اگر وادی پنجم را نتوانیم اجرایش کنیم چون وادی پنجم دستور حرکت می‌دهد می‌گوید باید حرکت کنی اگر می‌خواهی به نتیجه برسی، حالا من اگر بیایم وادی اول را خوب یاد گرفته باشم و بدانم به چه فکر کنم و به چه چیزی فکر نکنم و آن تفکر را دقیق بخواهم اجرایش کنم از یک نقطه مجهول حرکت کرده‌ام و آمده‌ام به نقطه معلوم وادی دوم،سوم و چهارم که یک جهتی به فکر من می‌دهد که بتوانم در وادی دوم بگویم که ناامید نباشم و یاد بگیرم از آن توانایی که دارم استفاده کنم و معمولاً به خاطر خارج شدن از آن مسیر و حرکت به سمت ضد ارزش‌ها نادیده گرفته می‌شود وادی سوم هم فهمیده باشم که مسئولیت زندگی خودم را قبول کنم و وادی چهارم اینکه مسئولیت را گردن خداوند نیندازیم،این چهار تا را اگر یاد گرفته باشیم و نتوانیم حرکت کنیم، چون وادی پنجم این چهار وادی را کاملش می‌کند آن چهار وادی در ذهن دقیقاً اتفاق می‌افتد در جهان ذهنی اتفاق می‌افتد و اگر من بخواهم زیاد دور دور کنم در این جهان ذهنی و زیاد بچرخم و توقف کنم محصولات خوبی را برای من به بار ندارد، دقیقاً محصولات آن افسردگی و ناامیدی است که و در ادامه می‌آید ترس را در من به وجود می‌آورد و کاملاً خطرناک است.من زمانی می‌توانم این چیزهایی که یاد گرفتم را از قوه به فعل تبدیل کنم،مجبور هستم که از آن ترس اضطراب و پریشانی و موضوعات منفی خارج شوم در وادی پنجم چند آیتم را مشخص کرده. من زمانی می‌توانم آن چیزهایی که در ذهنم هست را بیرون اجرایی کنم که به مرحله آرامش رسیده باشم و به خاطر اینکه بتوانم آن بستر حرکت را مشخص کنم باید این آیتم‌ها را شروع کنم به مشخص کردن و انجام دادن و کاربردی کردن.من در مورد چند تایی از آنها که خودم یاد گرفته‌ام و اجرایی کردم صحبت می‌کنم،یک آنکه برگشتن از ضد ارزش‌هاست که تمام ضد ارزش‌ها در خرد جهانی هم در موردشان صحبت شده است آدم تا خاتم آمده است،درباره‌شان صحبت کرده برای مثال دروغ بد است حسادت بد است. به گونه‌ای نیست که من بگویم که من دروغم را درست می‌کنم ولی قضاوت می‌کنم اینگونه نیست که من به میوه فروشی بروم و خوب‌های آن را جدا کنم به خاطر آنکه آن آرامش در درون من اتفاق بیفتد ناگزیرم که تمام ضد ارزش‌هایی که در درونم وجود دارد بیایم دانه به دانه درستشان کنم.موضوع بعدی خودداری است خودداری یعنی اینکه یک نفر می‌خواهد کاری را انجام دهد ولی خوب و بد آن را نمی‌داند که معمولاً عقل سلیم می‌گوید که انجامش ندهیم،نمی‌دانم چه نتیجه‌ای را برای من در بر دارد خوب یا بد.اما به این راحتی اتفاق نمی‌افتد که سر آن دوراهی قرار بگیری و بتوانی بهترین تصمیم را گرفته باشیم.خود داری اسم دیگرش خویشتن داری است باید من خویشتن داری را در درون خودم به وجود بیاورم،زمانی خویشتن داری در درون من اتفاق می‌افتد که من اشراف کامل از درون خودم داشته باشم من زمانی می‌توانم مسلط باشم به درون خودم بتوانم آن نقص‌ها و ضد ارزش‌های درون خودم را شناسایی کنم و از کار بیندازمشان مانند منیت،ترس وقضاوت این‌ها را باید یک به یک شناسایی شود.نوشتن می‌تواند به این موضوع ما کمک کند که من بیایم احساسات خود را بنویسم خیلی از آدم‌ها هستند که از درون خود اطلاعاتی ندارند ترس از قضاوت دیگران دارند ولی این را نمی‌دانند،زمانی که من از خود بپرسم چرا می‌ترسم چرا جایی قرار می‌گیرم به هم می‌ریزم وقتی که این موضوعات را بنویسم خیلی چیزها برای من نمایان می‌شود. موضوع دیگر سکوت کردن است وقتی که در جمعی صحبت می‌شود دنبال جواب دادن نباشیم و سکوت کنیم،وقتی که من دنبال جواب دادن به آدم‌ها باشم از خود غافل می‌شوم اگر آرام آرام این کارها را انجام دهم خویشتن داری در من صورت می‌گیرد و در آن دوراهی بودن اگر قرار بگیریم بهتر بتوانیم تصمیم بگیریم.موضوع دیگر یا همان آیتم بعدی قناعت می‌باشد،این را آقای مهندس در سی‌دی‌هایش خیلی به ما گوش زد کرده است که از کمترین امکانات بهترین استفاده را ببریم، همین نوشتن سی دی ما از یک قلم و کاغذ می‌توانیم از سی دی‌ها بهترین استفاده را ببریم،هر سی دی می‌تواند یک راه را

برای من باز
کند می‌تواند گنج‌های درونی من را مشخص کند من می‌توانم استفاده‌های خوبی را ببرم چیزی که من راجع به قناعت یاد گرفتم و می‌توانم از آن استفاده کنم انسان‌هایی که سر راه ما قرار می‌گیرند چه خوب چه بد.ما در یکی از وادی‌ها خوانده‌ایم انسان دو معلم دارد یک معلم خوبی و یک معلم بدی، خوبی‌ها می‌آید صراط مستقیم را به من نشان می‌دهد و بدی‌ها می‌آید بدی‌ها را به من نشان می‌دهد که من دیگر آن کار را انجام ندهم ما در هر صورت باید معلم خود را دوست داشته باشیم هر انسانی که سر راه ما قرار می‌گیرد هر کدامشان یک تجربه‌ای دارد و آن تجربه راحت و ارزان برایش پدیدار نشده است و بهای سنگینی را برایش پرداخت کرده است و من می‌توانم از کمترین چیزی که برای من هزینه‌ای ندارد از تجربه آن طرف استفاده کنم تا بتوانم در مسیر خودم باشم همیشه شکرگزار باشم قدر چیزهایی که دارم را بدانم تا بتوانم آن قناعت را انجام دهم و پایه‌های مالی خود را استحکام ببخشم که در ادامه بتوانم موفق باشم.آیتم بعدی پس انداز است ما دو نوع پس انداز داریم ما در کنگره این دو نوع را یاد گرفته‌ایم یک پس‌انداز معنوی داریم و یک پس انداز مالی وقتی که من می‌آیم کنگره وادی‌ها را یاد می‌گیرم جهان‌بینی را یاد می‌گیرم وقتی که می‌آیم درمان اعتیاد را انجام می‌دهم وقتی که میایم درمان سیگار و اضافه وزن را انجام می‌دهم یک جورایی دارم پس انداز می‌کنم پس‌انداز معنوی می‌کنم که در ادامه راه بتوانم بهتر به مسیر ادامه دهم و یکی دیگر پس‌انداز مالی داریم که هر کس باید بیاید دریچه رزق و روزی خود را شناسایی کند که آن رزق و روزی که وارد زندگیمان می‌شود از چه راهی وارد می‌شود آقای مهندس همیشه می‌فرماید که در تقاطع خطر در کمین است که من یاد بگیرم پول خیلی مهم است و در کنار پول باید پس انداز معنوی را یاد بگیرم آیتم بعدی صبر است تعریفی که از صبر در این وادی مطرح شده است فرایند زمان در نظر گرفتن زمان است همراه با سعی و تلاش برای رسیدن به هدف یعنی اینکه من باید مبدا،مقصد و هدف خودم را مشخص کنم تلاشم را انجام دهم.آیتم‌های دیگری هم هست که من باید آنها را یاد بگیرم.

در کنگره اهمیت خانواده خیلی مهم است چیزی که می‌تواند آرامش را به من ضمانت کند خانواده است از آنجا که اسیستانت محترم تشریف آورده‌اند از امروز گروه خانواده به طور رسمی کار خود را شروع می‌کنند وجود همسفر خیلی می‌تواند کمک کند به این موضوع و می‌تواند آن آرامش را به وجود بیاورد که مسافر بتواند به هدف خودش که همان درمان اعتیاد است بهتر برسد همسفر من در این موضوع به من خیلی کمک کرده است و در این چند سالی که در کنگره هستم اگر موفقیتی کسب شد مدیون همسفرم هستم. ممنونم که به صحبت‌های بنده گوش دادید به افتخار آقای مهندس و خانواده محترمشان دست بزنید.
تایپ و عکس؛مسافر مهدی
تهیه و تنظیم؛ مسافر علی
(مسافران و همسفران نمایندگی میلاجرد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .