جلسه هفتم، از دوره هفتم لژیون سردار کنگره۶۰؛ نمایندگی أمین قم، ویژه مسافران با استادی دنور محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمدباقر و دبیری مسافر علی، با دستورجلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" یکشنبه مورخ 1404/04/29 راس ساعت 18 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان، خزانه دار و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستورجلسه امروز لژیون سردار «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» میباشد؛
در اول نوشتار وادی پنجم آمده؛ وقتی که به آسمان نگاه میکنیم ابرها را میبینیم یا وقتی به زمین نگاه میکنیم خاک را میبینیم، دریا را میبینیم، جنگل را میبینیم و هستی را میبینم. به انسان هم که نگاه میکنیم، مقداری گوشت و پوست و استخوان میبینیم. اما وقتی به درون اینها نگاه کنیم، چیزی جز عظمت و بزرگی نمیبینیم و متوجه میشویم که از سیستمی پیشرفته و سازماندهی شده و منظم تشکیل شدهاند. واقعاً اگر دقت کنیم، زندگی در جهان هستی خیلی عجیب و شگفتآور است، ولی باید با دیدگاهی مثبت به آن دقت کنیم. وقتی که نگاه به چهره دوستانم در کنگره میکنم، دیگر کمتر اثری از اعتیاد پیداست. خدا را شکر میکنم که الآن اینجا و در این وضعیت هستم. اگر بخواهم در مورد خودم بگویم؛ من زمانی با توهم به کنگره60 آمدم و اگر اینجا را پیدا نکرده بودم شاید الآن در تیمارستان، زندان یا کمپ اجباری یا در جاهای دیگری بودم، ولی الان باید نگاه کنم که در کجا و در چه شرایطی هستم.
من به واسطه اقوام نزدیک مراکز درمانی زیادی را دیدم، اما با فردی که مصرف شیشه دارد و در توهم شدید است، در خارج از کنگره نمیشود با هیچگونه علمی صحبت کرد، چون درکی از صحبتهای من ندارد و حرفهای من را متوجه نمیشود. زیرا این رهاییها قدرتِ سیستم کنگره است. شخصی که وارد سیستم کنگره60 میشود این را متوجه میشود که میتواند به درمان برسد و این درمانهای قطعی سالهاست که در اینجا به واقعیت پیوسته. یک سری به یکی از مراکز اعصاب و روان رفتم که مخصوص افرادی بود که به خاطر مصرف مخدرها در توهم شدید بودند، بقدری متأثر شدم که قابل توصیف نیست، چون آن افراد به آنجا رفته بودند که تحت مراقبت حالشان خوب شود، ولی من چیزی جز حال خراب بین آنها نمیدیدم. من باید این قیاس را انجام بدهم که امروز در کجا هستم.
باید بفهمم که سیستم هستی بر چه اساسی در گردش است. مطلبی که من از این چرخه متوجه شدم این است که در سیستم هستی و همینطور سیستم کنگره60 بخشندگی و محبت بهترین راههایی است که انسان میتواند خودش را ارتقاء بدهد. در همین چند ماهی که در قسمت مرزبانی خدمت میکنم، بهترین حسی که درک کردهام، حس محبت کردن به دیگران است، چون ناخواسته آن محبت را دوباره دریافت میکنم و این همان چرخه سیستم است، همینطور وقتی بخششی انجام میدهم، دوباره به طریقی آن حس بخشش را دریافت خواهم کرد.
من زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم پول سیگار خودم را هم نداشتم، اما برای قانون یازدهم سعی میکردم مشارکت کنم. با مطالبی که از موضوع بخشندگی یاد گرفتم، در سالهای قبل تصمیم گرفتم که اعلام دنوری بکنم، برای کسب اجازه پیش راهنمای خودم رفتم؛ ایشان فقط گفت: اگر به نظر خودت درک آن را پیدا کردی انجام بده. آن زمانی که دنوری اعلام کردم، خودم میدانستم که برایم سخت است تا بتوانم این تعهد را پرداخت کنم، چون در آن زمان با اتوبوس به کنگره میآمدم، ولی الآن ماشین دارم. پس متوجه شدم که اگر قرار است به خواستههای خود برسم باید حرکت کنم. کنگره۶۰ نیاز به پول من ندارد، این من هستم که به کنگره۶۰ نیاز دارم. این من هستم که باید ببخشم تا به آن فهم برسم که خودم را رشد بدهم.
مسیر اعتیادی که من واردش شدم مسیر خطرناکی بود، شاید درصد کمی از آن به چشم بیاید، اما در صور پنهان تخریبهای عظیمی دارد. حالا وقتی در مسیر درست قرار گرفتم چگونه میتوانم از این مسائل به امنیت برسم؟ به نظر من لژیون سردار مانند یک نقشه راه برای مسیر است که به من میگوید از کجا بروم تا مشکلی برایم پیش نیاید.
وقتی در لژیون سردار شرکت میکنم آن إلقای مثبت مورد نیازم را دریافت میکنم، باعث میشود که من به درک بالاتری برسم، اینها را من با تمام وجودم حس کردهام. امیدوارم که بتوانم در این مسیر بمانم و خودم را رشد بدهم. واقعاً موضوع بخشش، چرخه لذتبخشی است.
از اینکه به حرفهای من توجه کردید متشکرم.

تایپ: مسافر محمد لژیون نهم
ویراستاری : مسافر حسن لژیون دوم
بارگزاری: مسافر اسماعیل لژیون نهم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
202