جلسه سوم از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" شنبه28 تیر ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجتبی هستم مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز این فرصت به من داده شد تا در جمع شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم و خدمت کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگذارم.
دستورجلسه امروز(وادی پنجم و تاثیر آن روی من)در وادی پنجم میگوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست توام با رفتن و رسیدن آنرا کامل میکند یعنی چه؟ یعنی تا اینجا هرچقدر من فکر کردم بس است حالا باید حرکت کنم، یعنی چه حرکت کنم؟ انسان ذاتاً یک موجودی است که اگر به دلیل عدم آگاهی و شناختی که نسبت به خودش دارد حّقههای زیادی بخورد، فریب زیادی بخورد و ممکن در مسیری که میرود شکست بخورد و فقط به دلیل این است که آگاه نیست،دانا نیست و در این وادی به ما میگوید که انسان در سه جهان زندگی میکند البته جهان های دیگر هم هست که با آنها کاری نداریم، یک جهان خاکی است که ما در آن هستیم و جهان خواب است که در آنجا یک اتفاقاتی رخ میدهد و خواب میبینیم آدمهایی را میبینیم جاهای خوب و بد میرویم و جهان سوم هم جهان ذهن است، متاسفانه بیشتر انسانها در جهان ذهنی زندگی میکنند یعنی چه؟ یعنی جهان ذهن یک ابزاری است که توسط خداوند به انسان داده شده است و این یک لطف و موهبتی است که خداوند به انسان داده است و جهان ذهن را بهصورت یک ابزار قرار داده که تفکر کند و تصویرش را بسازد اگر من نتوانم از این ابزار استفاده کنم میشود بلا، میشود بند، میشود یک وزنه سنگین که نمیگذارد من حرکت کنم چون از آن ابزار نمیتوانم استفاده کنم و در ذهن من پر از شلوغی است پر از درگیری پر از جنگهای تن به تن بین انسان هاست و هیچ سودی برای من ندارد و فکرهایی که پر از ترس و ناامیدی است و این در جهان ذهن اتفاق می افتد و در وادی میگوید اگر میخواهی حرکت کنید این به راحتی انجام نمیشود کار ذهن تقسیم انرژی است من باید یک سری کارها را در درونم انجام بدهم تا انرژی کاری که میخواهم انجام بدهم اینها به من داده شود و در این وادی یک سری پله هایی را عنوان میکند که باید انجام بدهیم و اولین راهش دوری از ضد ارزش هاست و به زبان ساده توبه است، ضد ارزش ها چه هست؟ کارهایی هست که ما انجام میدهیم و باعث میشود ما در افکارمان میدان مغناطیسی بار منفی را بیشتر جذب کنیم و این میدان را بزرگتر کنیم، صفات دیگر خودداری، قناعت و صبر است و این پلهها برای این است تا انسان به آرامش برسد تا بتواند ساختار ذهنی مثبتش را پیاده کند و اجرایی کند و بهترینش پس انداز کردن است.
در قسمت دوم دستورجلسه تولد پنجمین سال رهایی راهنمای محترم غلامعلی است
غلامعلی رهجو لژیون هفتم بود و رهجویی بود که گوش به حرف راهنمای خود میداد ولی وسط راه ناامیدی به سراغش آمد ولی توانست آن را شکست دهد و ادامه داد.
راهنما اگر ببیند رهجو راه کجی میرود یا ساختمانی که رهجو ساخته کج است باید آن را خراب کند تا اصولی ساخته شود، کار راهنما همین است و فکر نکنید که به اصطلاح برجک زدن کار خوبی نیست گاهی لازمه یک رهجو است تا به خودش بیاید.
بقول آقا کوروش خدابیامرز خدا کند همه ما در کنگره پیر بشویم بزرگ شدن و پیشرفت همدیگر را ببینیم.
بهترینها را برایتان آرزومندم متشکرم از همه شما

سلام دوستان غلامعلی هستم یک مسافر
امروز جشن آزاد مردی است و خدارا شکر میکنم، تشکر میکنم از جناب مهندس و خانواده محترمشان بابت فراهم آوردن این بستر تا ما انسان های دردمند به درمان برسیم، از خدمتگزاران شعبه پاکدشت، از زنده یاد آقا کوروش و آقا امین و همه عزیزان، از راهنمای خوب خودم آقا مجتبی سپاسگزاری میکنم این چندسال بسیار برای من زحمت کشیدند.
وقتی انسانی درگیر مصرف مواد مخدر است خیلی تلاش میکند که از این بند رها شود ولی چون اطلاعات ندارد، توانایی آن را ندارد و این کار به تنهایی امکان پذیر نیست به شدت با شکستهای زیادی طبعاً مواجه خواهد شد و این شکست های پی در پی یک ناامیدی در انسان بوجود میآورد که به نظر من فقط این را در کنگره ۶۰ با پشتوانهای که داریم از دریای اطلاعات و آموزشها و انسانهایی که در این مکان مقدس هستند که واقعا انسانهای راستین هستند و حمایت میکنند، رهجو میتواند از جهان اعتیاد خارج شود. در سفر اول اگر رهجو به اصطلاح سر خود را با سر راهنما عوض بکند یکی از بهترین دورههای زندگی اوست مانند دوره نامزدی خاطره انگیز است زیرا حس مدام تغییر میکند و یکسری اتفاقات در انسان رخ میدهد هم در صور آشکار و هم در صور پنهان او .
خداراشکر جشن آزادمردی خودم را در کنگره میبینم، تولد ۳ سال رهاییام یک هفته قبل از تولد بسیار استرس داشتم و آن من را بیقرار میکرد و خیلی از من انرژی میگرفت ولی خداراشکر قبل از جشن آزادمردی به واسطه اطلاعات و آگاهی بیشتر و ماندن در کنگره این مسئله بسیار کمتر بود، ولی ما باید بالاخره این جایگاهها را تجربه کنیم و این روند طی بشود که همه اینها به صلاح خودمان است. اگر رهجو یک مقدار هوشیار باشد و با اضافه وزن مواجه نشود، تفکراتش را بر مبنای وادیها و خصوصا وادی پنجم که دستور جلسه این هفته است پایه گذاری کند مانند مقوله پس انداز که نیاز همه ماست، آقای مهندس میفرمایند اگر یک نان بربری درآمد توست باید یک پنجم آن را پس انداز کنید و من درمورد این مسئله واقعا تشکر میکنم از همسفر خودم در این سالهایی که درگیر مصرف مواد مخدر بودم، سالهایی که به رهایی رسیدم تا به امروز برسد خیلی بهشون زحمت دادم و خیلی با بنده همکاری کرد و بسیار با من کنار آمد، از دختر خوبم آرزو تشکر میکنم در آزمون راهنمایی بسیار به من کمک کرد با اینکه خودش مدرسه داشت.
ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)

عکس و تایپ: مسافر اسدالله لژیون ۷
بارگذاری و ویراستاری : مسافر رضا لژیون ۱۲
- تعداد بازدید از این مطلب :
134