دومین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی بیهقی سبزوار، روزهای یکشنبه ۲۹ تیرماه ۱۴۰۴ با استادی مسافر قربان، نگهبانی مسافر اسماعیل و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قربان هستم یک مسافر، با تشکر از نگهبان، دبیر، ایجنت و راهنمای محترم که این فرصت را به من دادند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. قبل از ورود به وادی پنجم مروری داشته باشیم به وادیهای قبلی. وادی اول تفکر را به ما میگوید یعنی اگر فکر و اندیشه نباشد هیچ ساختاری بهدرستی شکل نمیگیرد برای درست شدن یک ساختار سه نیرو به ما کمک میکند القا، احیا و تحرک. وادی دوم امید به زندگی را به ما میدهد میگوید هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. اگر در زندگی به این فکر کنیم که مفید واقع هستیم به ما امید میدهد که حتماً یک هدفی در زندگی داریم. وادی سوم که باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند یعنی هیچکس به میزان خود انسان از زندگی فرد آگاه نیست و خود شخص باید برای مسائل زندگی خودش تصمیم بگیرد و تلاش کند تا به نتیجه مطلوب برسد. فردی که برای درمان وارد کنگره میشود فقط خود شخص میتواند به فکر خودش باشد تا خواسته و اراده قوی نداشته باشید راهنما نمیتواند کاری برای شما بکند راهنما انگشت اشاره است و راه درست را به مسافر نشان میدهد. وادی چهارم در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. در اینجا شخص باید مسئولیت کارهای خودش را بپذیرد و به خداوند واگذار نکند، خداوند همه مسئولیتهای خودش را بهدرستی انجام داده این انسان است که از زیر مسائل زندگی خودش شانه خالی میکند و ناسپاس است و اما وادی پنجم در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید. تنها فکر کردن به درد نمیخورد و باید با عمل همراه باشد و این فکر باید از قوه به فعل تبدیل شود مثلاً فردی از شب تا صبح فکر کند وقتی نتواند آن تفکر را به انجام برساند نتیجهای ندارد باید انسان ساختارهای درست که در ذهن به وجود میآید را باید عملیاتی کند.

آقای مهندس میگوید ما در سه جهان زندگی میکنیم: جهان ذهن، جهان خواب، جهان خاکی. ساختارهایی که در جهان ذهن به تصویر میکشید را باید در جهان خاکی به عمل دربیاورید و برای به عمل درآوردن باید اضطراب، استرس را از خود دور کنید تا به آرامش برسید و باید تزکیه و پالایش را از خودتان شروع کنید. آقای مهندس میفرماید اگر میخواهید به انسان موجه تبدیل شوید و به آرامش و صلح برسید باید پلههایی را طی کنید تا با مرور زمان با تزکیه و پالایش به تعادل و حال خوش برسید. درمان اعتیاد به یکدفعه نمیشود که فرد قطع مصرف کند زیرا عکسالعملهای پنهان که بدتر از عکسالعملهای آشکار است به فرد مصرفکننده آسیبهای جدی وارد میکند و باید بهمرورزمان پلهها را طی کرد. یکی از این پلهها دوری از ضد ارزشها و برگشت از ضد ارزشهاست؛ مانند دروغ گفتن، رشوه دادن، رشوه گرفتن، غیبت کردن، تجسس کردن و... بهمرورزمان باید دوری کنیم. پله دیگر خودداری هست، اگر کاری را نمیدانید که به ضرر شما است یا نه انجام ندهید و خودداری نمایید. پله سوم قناعت و صبر که باید از طبیعت الگو گرفت. طبیعت با کمترین امکانات بهترین محصول را به ما میدهد و صبر را هم باید از طبیعت الگو گرفت. یک دانه گندم که میکاریم با گذشت زمان و صبر به نتیجه مطلوب میرسد. پله دیگر قضاوت و تجسس کردن است شما نمیتوانید دیگران را قضاوت کنید و در زندگی دیگران تجسس کنید فقط خدا میتواند قضاوت کند. پله دیگر پسانداز است بعضی از انسانها فکر میکنند که پسانداز برای افراد پولدار است اما انسان پولدار احتیاج به پسانداز کردن ندارد. آقای مهندس میفرمایند باید پایههای مالی قوی شود و برای خود سرپناه داشته باشید. پله دیگر توکل، تسلیم و رضا است باید در هر کاری توکل داشته باشیم و رضا باشی به رضای خداوند و تسلیم باشی به معیشت الهی، پس این پلهها را باید رعایت کنیم تا به حال خوب و تعادل برسیم
از اینکه سکوت کردید و به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر علی از لژیون هفتم با راهنمایی مسافر مهدی
تایپ: مسافر ابوالفضل از لژیون هشتم با راهنمایی مسافر علی
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
120