English Version
This Site Is Available In English

بايد در وادی پنجم از تفکر به سمت عمل حرکت کنیم

بايد در وادی پنجم از تفکر به سمت عمل حرکت کنیم

جلسه سوم از دوره سیزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره۶۰، در نمایندگی شهباز، با استادی مسافر ابوالفضل، نگهبانی مسافر محمد دبیری مسافر علی، با دستور جلسه: (وادی پنجم و تأثیر آن روی من) در روز یکشنبه تاریخ ۱۴۰۴/۴/۲۹ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر 

 خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر این جایگاه را توانستم تجربه کنم تا بتوانم به شما دوستان خدمت کنم و از شما انرژی بگیرم. از راهنمای گرامی حسین آقا نیز تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا ان‌شاءالله با شما در کنار هم یک جلسه خوب داشته باشیم.

 در کنگره‌۶۰ همیشه گفته شده که ما پنجاه و دو تا جلسه داریم. به نظر من، این پنجاه و دو جلسه می‌تواند به ما پنجاه و دو راه صحیح زندگی کردن را یاد بدهد. این یک درختی است که پنجاه و دو شاخه دارد و همه‌ آنها هم میوه‌های خوبی می‌دهند؛ 

وادی اول، تفکر است. وادی دوم تا چهارم نیز به تفکر پرداخته است. خودم را بگویم که در دوران مصرف، خیلی فکر می‌کردم. شب‌ها تا صبح، آدم بی‌انضباطی هم نبودم و شبها زودتر می‌خوابیدم، اما همیشه به فردای خود فکر می‌کردم. واقعاً با اینکه آدم بی‌انضباطی نبودم، مصرف مواد باعث شد که شش ماه دسته چک نداشته باشم. می‌خواستم دسته چکی بگیرم، اما نتوانستم.

در واقع، هرچه بیشتر تفکر می‌کردم، حرکتی نداشتم. ایستاده بودم، اما وادی پنجم می‌گوید که باید حرکت کنیم؛ باید تحرک داشته باشیم. سکون بر هیچ موجودی جایز نیست. انسان باید حرکت داشته باشد، زیرا اگر حرکت نداشته باشد، مثل آبی می‌ماند که در گودالی جمع شده است. در ابتدا شاید سالم بماند، اما به مرور زمان بو می‌گیرد.

وادی پنجم به من یاد داد که برای هر کاری که می‌خواهم انجام دهم، این کار یک ساختار دارد و من باید این ساختار را در ذهنم تجسم کنم. مثلاً اگر می‌خواهم ساندویچی بخورم، باید تجسم کنم. حالا اگر می‌خواهم ساختمانی بسازم یا ماشینی بخرم، در هر صورت باید این تصویر را در ذهنم داشته باشم که این کار چگونه باید انجام شود.

این تمام اصول برای درست زندگی کردن است. من باید در هر کاری فکر کنم و سپس اقدام کنم. باید توجه داشته باشم که اگر ساختمان ساخته شود، آیا در مسیر سیل یا زلزله هست یا نه. اگر هست، باید مکانش را عوض کنم.

در زمان مصرف، به من این فکر افتاد که بیایم کنگره. راه کنگره را یکی به من نشان داد و من با اراده به کنگره آمدم. در این یازده ماه و نیم، سفر اولم را انجام دادم و یقیناً یک جلسه غیبت نداشتم. قبل از ساعت پنج اینجا بودم و به موقع دارو می‌گرفتم. بی‌نهایت خوشحالم که به نتایجی که می‌خواستم رسیدم.

می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که برای هر کاری باید از ضد ارزش‌ها دور باشیم. اگر ما در حال حرکت به سمت یک راه مستقیم هستیم، از ضد ارزش‌ها مانند دروغ گفتن، دزدی، و دیگر کارهای غیراخلاقی باید اجتناب کنیم. این‌ها عواملی هستند که ما را از مسیر اصلی خارج می‌کنند.

مثلاً اگر می‌خواهم چیزی را بگویم، باید به عواقب آن فکر کنم. عقل می‌گوید که بهتر است از انجام آن کار صرف‌نظر کنم. همچنین قناعت و صبر از طبیعت یاد می‌گیرد. ما باید زندگی‌امان را طوری تنظیم کنیم که همیشه به چرخش ادامه دهیم.

صحبت‌های دیگری که مهندس ارائه می‌دهد، شامل پس‌انداز و جلوگیری از تجسس و قضاوت درباره دیگران است. هر چه وقت بیشتری صرف غیبت و تجسس کنیم، وقت کمتری برای خودسازی خواهیم داشت.

و در پایان، توکل، رضا و تسلیم به خواست خداوند موارد بسیار مهمی هستند. ما باید تلاش کنیم و در مسیر درست قرار بگیریم و سپس به خدا توکل کنیم. هر چه پیش بیاید، باید تسلیم خواسته‌های خداوند باشیم.

 

از اینکه به حرف‌هایم گوش دادید، سپاسگزارم.

 

تایپ:لژیون ششم 

تهیه و تنظیم: مسافر احمد کاربر سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .