پانزدهمین جلسه از دوره ی شصت ونهم سری کارگاههای آموزشی ، عمومی کنگره۶۰ به نمایندگی ابنسینا ، به استادی راهنمای محترم آقاداوود ، نگهبانی مسافرمصطفی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه ( وادی پنجم و تاثیر آن روی من) درتاریخ شنبه ۲8 تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان داوود هستم یک مسافر
در ابتدا خدا را هزاران مرتبه سپاسگزارم که باعث شد این جایگاه را تجربه کنم که بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم ، ازآقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم بابت فراهم کردن چنین بستری که من داوود به اینجا بیایم وبتوانم رها بشوم ، تا در مسیر درست قرار بگیرم و بتوانم به زندگی خودم ادامه دهم ، دستور جلسه امروز وادی پنجم وتاثیر آن روی من است ،امروز دستور جلسه به دو بخش تقسیم می شود بخش اول در مورد دستور جلسه و بخش دوم در مورد تولد یک سال رهایی آقا عبدالله است .در مورد دستور جلسه وادی پنجم و تتاثیرات آن روی من ، در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل مساله نیست وتوام با رفتن کامل می شود ، وادی یک سری چیزها را برای ما نمایان میکند که از قالب تفکر به سمت اجرا حرکت کنیم ، ما چهار وادی را پشت سر گزاشتیم ،وادی اول تفکر کردن ، در وادی دوم فهمیدیم که بیهوده خلق نشده ایم ، در وادی سوم فهمیدیم کسی نمی تواند به من کمک کند جز خود من ، در وادی چهارم یاد گرفتیم که مسولیت کارهایمان را به عهده بگیریم ، تا بتوانیم در این مسیر به راهمان ادامه دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم ، تا اینجا یاد گرفتیم چه کارهایی را انجام دهیم که برای ما مفید و مثمر ثمر باشد ، و به مرحله اجرایی برسیم ، و زمانی که به این مرحله می رسیم آقای مهندس در این وادی یک سری پله ها را برای ما ترسیم کرده اند تا زندگی بهتری داشته باشیم ، یک :بازگشت از ضد ارزش ها ، تا وقتی که از ضد ارزش ها باز نگردیم و در صراط مستقیم قرار نگیریم هیچ اتفاق مثبتی برای ما در زندگی رخ نخواهد داد ، دوم :در مورد خود داری است ، به این معنی است ک وقتی در مورد کاری قدرت تشخیص نداریم یا آگاهی و اطلاعات کافی در مورد آن کار نداریم ، نباید آن کار را انجام دهم ،تا بتوانم در امان باشم و به زندگی ام ادامه بدهم ، سه در مورد قناعت صحبت می کنند ، قناعت به این معنی نیست که ما خسیس باشیم بلکه به این معنی است تا از داشته هایمان درست و مناسب و به جا استفاده کنیم ، یکی از مهمترین داشته هایمان زمان است ، شاید بقیه داشته هایمان را به شکلی دیگر و به نوعی دیگر به دست بیاوریم اما زمان چیزی است که وقتی از دست ما برود هیچ بازگشتی ندارد ، پس قدر این زمان را باید بهتر بدانیم تا بتوانیم از آن به درستی استفاده کنیم ، مرحله بعدی در مورد صبر صحبت می کند ، که هر چیزی یک فرایند زمانی در درون آن نهفته است ، فراید تولید گاه کوتاه و گاه بلند است ، در مقوله اعتیاد که بخواهیم صحبت کنیم ده تا یازده ماه زمان لازم است تا فرد به رهایی برسد ، در صبر خود نباید بی صبری کنیم ، در مقوله اعتیاد نمی شود یک شبه از آن خارج شد ، چون یک شبه به وجود نیامده است ، مرحله بعد قضاوت تجسس و غیبت است ، و کارهایی که به ما ربطی ندارد ، ما به جز این که انرژی خودمان را سر مسائل بیهوده بگذاریم چیزی عایدمان نخواهد شد ، باید سرمان به کار خودمان باشد و این که چه کسی در لژیون چه کار می کند یا چگونه سفر می کند به ما ارتباطی ندارد، هر کس در زندگی مسئول اعمال و عملکرد خودش است ، من هیچ موقع نمی توانم روی دستاورد دیگران حساب کنم و باید داشته های خودم را بشناسم و در جهت حفظ و ارتقا آنان تلاش کنم ، ماد میتوانیم از علم و آگاهی و تجربه دیگران استفاده کنیم ، مورد بعد در خصوص پس انداز صحبت می کنند که یکی از مهمترین و اساسی ترین کارها در زندگی ما است ، که باید این مساله را در زندگیمان رعایت کنیم، تا در آینده دچار مشکل نشویم ، ما بابد برای آینده برنامه داشته باشیم ، ما باید قدرت داشته باشیم و در واقع خود مادیات یک نوع قدرت به حساب می آید ، مراحل بعدی در مورد توکل و تسلیم و گذشت است ، این قضیه بسیار مفصل است و ما زیاد به آن ورود نمیکنیم وامیدوارم که راهنمایان به طور کامل برای رهجویان خود این مسائل را توضیح دهند ، و این مساله ئدر مورد من بسیار کارساز بوده چون به واسطه این قضیه هر آن چه را از دست داده بودم دوباره به دست آورده ام ، من در قعر تاریکی ها بودم و به واسطه این آموزش ها توانستم از تاریکی نجات پیدا کنم و به روشنایی برسم و به زندگی خود برگردم ، امیدوارم این دستور جلساتی که در اختیار ما قرار می گیرید بتوانیم به نحو احسن از آنها استفاده کنیم ، این سی دی هایی که در اختیار ما قرار گرفته می تواند در ما ایجاد تفییر و ارتقا نماید ، بخش دوم در مورد تولد آقا عبدالله است ، ایشان هم شبیه اکثر مسافران با حال خراب وارد کنگره شد ، اما سفر خوبی را شروع کرد و در تمام مراحل گوش به فرمان راهنما بود ، حرمت های کنگره را رعایت می کرد و خدمت گزار بود و هر کاری که به ایشان محول می شد به نحو مطلوب انجام میداد ، از راهنمای تازه وارد ایشان آقا سروش تشکر میکنم ، که امروز اینجا حضور ندارند ، راهنمای تازه وارد اولین قدم و مهمترین قدم را در مورد جذب مسافران انجام می دهند ، از راهنمای سیگار ایشان آقا حشمت که راهنمای بنده هم بودند تشکر می کنم ، امیدوارم که در تمام مراحل زندگی پیروز و سربلند باشد .
.jpg)
تولد مسافر عبدالله
سخنان مسافر عبدالله
سلام دوستان عبدالله هستم مسافر
خواسته من این است که تمام سفر اولی ها به این جایگاهی که من قرار دارم برسند .
خدا را شاکرم که به این جایگاه رسیدم ، با تشکر از جناب مهندس و خانواده محترم ایشان که این بستر را آماده کردند تا من عبدالله بتوانم به این حال خوب و رهایی برسم ،از راهنمای عزیزم آقا داوود تشکر می کنم ، من به نیت ترک سیگار وارد کنگره شدم جون احساس میکردم شخصیت مرا زیر سوال می برد ، از آريالای حیرانی تشکر می کنم و از راهنمای تازه واردم آقا سروش تشکر می کنم که با حس خوبش باعث جذب من به کنگره شد ، از آريالا حشمت تشکر می کنم که پیشنهاد دادند که پسرم را وارد کنگره کنم تا بقیه خانواده هم متوجه بشوند که من مصرف کننده بوده ام ، من همیشه توی خانه به واسطه مصرف متادون در خواب بودم و کنگره به راستی مرا بیدار کرد ، از حاضرین که در جشن ما شرکت کردند سپاسگزارم ، از همسفرم و دختر گلم و پسرم امیر حسین تشکر می کنم که خیلی به من کمک کردند ، از راهنمای همسفرم تشکر میکنم که خیلی حواسش یه زندگی من بود ، از آقای مهدی خالقی تشکر میکنم که به من انرژی می داد .
سخنان همسفر امیر حسین
از آقای حشمت آقا داوود ، و خانوم اشرف راهنمای مادرم تشکر می کنم ، از آقای مهدی خالقی راهنمای خودم صمیمانه تشکر می کنم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند تا ما به این حال خوش برسیم ، .
سخنان راهنمای همسفر
سلام دوستان اشرف هستم همسفر
به این خانواده کنگره ای تبریک می گویم و بهترین ها را برایشان آرزو می کنم ، ما در کنگره یاد می گیریم چگونه با مشکلات بجنگیم و چگونه با بعضی مشکلات کنار بیاییم ،خانوم مریم همچین شخصیتی دارند ، روز اول با مرده متحرک فرقی نداشتند ، آمدند کنگره و باعث شد مسافرش ماندگار شود ، چهل سی دی رانوشتند و وارد لژیون سردار شدند ، دلیل همه اینها این است که همسفر مریم یاد گرفت چگونه با مشکلات کنار بیاید ، یا این که آنها را حل کند ،
سخنان همسفر مریم
خدا را هزار مرتبه شاکر و سپاسگزارم که اکنون در این شرایط قرار دارم ، از آقای مهندس و خانوم محترمشان سپاسگزارم که با امکاناتی که فراهم کردند باعث شدند مسافر من به رهایی برسد و همه ما به اینحال خوب برسیم ، از آقا حشمت تشکر میکنم و از ایجنت های محترم بخش مسافران و همسفران تشکر میکنم ،ذ از خانوم اشرف راهنمای عزیزم تشکر میکنم ، من برای فرار از مشکلات قصد خود کشی داشتم ، ولی ایشان به من یاد دادند که با مشکلات بجنگم .واز هم لژیونی های عزیزم صمیمانه سپاسگزارم .
سخنان همسفر یگانه
خدا را شاکرم که در این جایگاه هستیم ، اولین سال رهایی پدرم را به ایشان تبریک می گویم ، از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزاری می کنم ، از راهنمای پدرم آقا داوود سپاسگزارم و از راهنمای سیگار ایشان آقا حشمت سپاسگزارم که زحمت زیادی برای پدرم کشیدند ، از راهنمای مادرم خانوم اشرف بسیار ممنونم چون این حال خوب را مدیون ایشان هستیم .
.jpg)
تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
232