English Version
This Site Is Available In English

اعتیاد بهانه ای است که ما وارد کنگره شویم تا بفهمیم

اعتیاد بهانه ای است که ما وارد کنگره شویم تا بفهمیم

جلسه هشتم از دوره چهل و چهارم کارگاه‌های آموزشی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی دیده‌بان محترم مسافر علیرضا زرکش، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر احمد، با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" در روز شنبه 28 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:


خدا را شکر می کنم که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم.
فضای کنگره تلاش می کند تا یک انسان وارد شود و به درمان برسد تا بتواند به بهترین شکل به زندگی خویش ادامه دهد. سفر اول ابتدایی ترین حرکت در کنگره می باشد که بسیار کوتاه است و مانند دوره ابتدایی می باشد، پس از دوران ابتدایی دوران متوسطه شروع می شود که دوران راهنمایی را به همراه خودش دارد و بعد از آن دوران دبیرستان و گذراندن دبیری تا بتوانیم وارد دوران دانشگاه کنگره شویم، به عبارتی دوران کنگره شامل تمامی این مراحل می شود و این علم درون کنگره 60 وجود دارد.
در بیرون از کنگره همه می گویند اعتیاد بد است ولی کسی قادر نیست به یک فرد درگیر اعتیاد کمکی کند؛ شاید به صورت مقطعی مسکن هایی وجود داشته باشد ولی درمان قطعی وجود ندارد به این دلیل که دانش اعتیاد وجود ندارد.
پس از به پایان رسیدن مرحله اول باز هم کنگره حرفی برای زدن دارد و پس از عبور کردن از مقطع اول و به درمان رسیدن، وارد مرحله دوم می شویم که در این مرحله بایستی علم و دانش زندگی را فرا بگیریم.


کسانی که به مرحله دوم کنگره قدم می گذارند، همانطور که دانسته از اعتیاد رها می شوند، بایستی دانسته وارد آزادی شوند، به عبارتی ما از چنگال مواد مخدر رها می شویم، آیا قادر هستیم از قید و بند خواسته های نامعقول نفس خود رها گردیم؟
سفر دوم، سفر آزادی است چون نویسنده تمامی تلاش خود را کرده است تا بتواند تمام مفاهیم و دانش را در اختیار رهجو و دانشجو قرار دهد تا رهجو بتواند بهره لازم را برداشت نماید.
در روز چهارشنبه آقای مهندس در مورد دستور جلسه تفکر قدرت مطلق حل نیست اینگونه تشریح کردند که وادی اول تا چهارم پندار ماست و در ادامه وادی پنجم تا هشتم گفتار ماست و وادی هشتم به بعد کردار ما می باشد که با حرکت راه نمایان می شود.
خیلی ها خداوند را قبول ندارند ولی برای فردایی که نمی بینند برنامه ریزی می کنند و این موضوع خیلی جالب است؛ خیلی ها می گویند بسیاری از حرف ها را قبول نداریم ولی برای خیلی از حرف ها برنامه ریزی می کنند، مانند کلامی که در وادی ها وجود دارد که می گوید، پندار و گفتار ما باید تغییر بکند تا کردار ما که در مجموع رفتار ما را تشکیل می دهد، تغییر نماید.
در این وادی جناب آقای مهندس تلاش می کنند ما را با یکسری مفاهیم آشنا کنند و یکی از این مفاهیم آشنا شدن با چند جهان است که در حال زیستن در آن ها می باشیم، از قبیل زیستن در جهان خاکی که آگاهانه است و بعد از آن در مورد جهان خواب سخن می گویند که به صورت نا آگاهانه است و بعد از آن زندگی در جهان ذهنی می باشد که هر چه بخواهیم می توانیم در آن خلق کنیم، به عبارتی خواسته های نفس ما در ذهن به تصویر کشیده می شوند تا بتوانیم در جهان بیرون به دنبال آن بگردیم و آن را پیدا نماییم.
جناب مهندس در این وادی اینگونه مطرح می کنند که اگر می خواهید به اهداف معقولتان دست پیدا کنید، بایستی فعل تزکیه و پالایش را انجام دهید تا تغییر کنید، به عبارتی یک مسافر سفر اول اگر پندار، گفتار و کردارش تغییر نکند قطعا رهایی از بند مواد مخدر را نخواهد دید.
می گویند جهان، جهان اعداد است چون همه چیز را می توان با ریاضیات درست کرد؛ ما در طول زمان بصورت یکی یکی در حال حرکت هستیم و بین این یکی یکی ها، فضایی وجود دارد که این اعداد را برای ما جمع و تفریق می کنند. این پندار و گفتار و رفتارها اعدادی هستند که به اختیار امروز من، جمع و تفریق می شوند و در فردا به جبر و اجبار، مجبور هستم پاسخ گوی آن اعداد و رفتارم باشم.
مهم این است که یاد بگیرم که بدی کردن بد و خوبی، خوب است و هیچ کس قادر به یاد گرفتن آن نیست مگر آنکه خدمتگزار باشد و حب تن داشته باشد به عبارتی خودش را دوست داشته باشد و این همان اتفاقی است که در کنگره برای همه ما در حال رخ دادن است و این هزینه ای است که کنگره 60 برای ما کرده است و ما بایستی قدر این جایگاه و دانش را بدانیم چون بابت آن بسیار هزینه شده است.
اعتیاد بهانه ای است که ما وارد کنگره شویم تا بفهمیم؛ آقای مهندس می فرمایند، اگر قرار است از ترس، اضطراب و ناامیدی گذر کنیم تا بتوانیم تصاویر خواسته هایمان را در ضمیر آگاهمان ترسیم کنیم تا بتوانیم روی زمین راه برویم و آگاهانه رفتار کنیم و در جهان خواب، بتوانیم آگاهانه حرکت کنیم باید یک مسیر طولانی را در جهت تزکیه و پالایش برداشته باشیم که بهانه این اتفاق، سفر اول بوده است که همه ما را دور هم جمع کرده است.
مطلب مهم تر و عظیم تر در مرحله دوم کنگره 60 می باشد ولی خیلی از ما فکر می کنیم در این مرحله کارمان تمام شده است.
انسان ها وقتی در سر، فکری دارند و پس از حرکت کردن در طول زمان به آن نمی رسند، دچار یأس می شوند به عبارتی مأیوس می شوند، مانند اسپرم که حرکت می کند و وارد زه دان می شود ولی در آن جا تخمکی وجود ندارد تا سبب باروری شود چون یائسه است، انسان ها در ابتدا یائسه می شوند و این یأس ها در کنار یکدیگر قرار می گیرند و برای ما، قالیچه ای می بافد به اسم ناامیدی و طبق فرمایش جناب مهندس ما باید تمام تلاشمان را بکنیم چون مسیر طولانی است.
همه ما این مسیر را شروع کردیم، ولی یکی از منفی صد شروع کرده، یکی از صفر و دیگری از مثبت بیست و این دلیل اصلی این است که یکدیگر را قیاس نکنیم بلکه باید تمام تلاشمان را بکنیم تا حالمان خوب شود و هاله ما عوض شود.
حال کسی عوض می شود که یاد گرفته است در زندگی تغییر مثبت کند و این تغییر مثبت، بدون خدمت کردن امکان پذیر نمی باشد.
همه انسان ها دردمند هستند و این درد را انسان های دیگری می توانند التیام ببخشند و آنانی که نمی توانند این کار را نجام دهند، افرادی هستند که در، درد خودشان دردمند می شوند و گرفتار یکسری بیماری ها می شوند ، به همین دلیل است که بعد از ورودمان به کنگره حالمان خوب می شود و خیلی از بیماری هایمان علاج می شود و این قانون کائنات است و مختص به کنگره 60 نمی باشد؛ کسی که در جهت خدمت به دیگران حرکت می کند حالش خوب می شود و مشکلاتش برطرف می شود، پس اگر زمانی می بینیم که در کنگره یا بیرون از کنگره به ما نیاز است، نباید از خودمان دریغ کنیم؛ درست است بعضی اوقات پول این اتفاق را رقم می زند ولی بایستی حضور نیز داشته باشیم و خدمت کنیم.
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد از لژیون دوازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .