English Version
This Site Is Available In English

جشن اولین سال رهایی مسافر سلمان

جشن اولین سال رهایی مسافر سلمان

جلسه نهم از دوره چهل و سوم از کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان به استادی راهنمای محترم مسافر شهاب و نگهبانی مسافر محمدرضا و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه " وادی پنجم و تاثیر آن روی من " شنبه 28 تیر ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد :

خیلی خوشحال هستم که امروز به واسطه تولد یک سال رهایی سلمان، خدمت شما عزیزان هستم. دستور جلسه امروز به دو بخش تقسیم می‌شود: وادی پنجم و تاثیر آن روی من و تولد یک سال رهایی سلمان عزیز؛ در چهارده وادی کنگره 60، چهار وادی اول به ما این را گوش‌‌زد می‌کند که در وادی اول باید تفکر داشته باشیم، وادی دوم نا امید نباشیم، وادی سوم مسئولیت کار خودمان را قبول بکنیم و وادی چهارم به خداوند مسئولیت ندهیم و خودمان انجام دهیم، وادی پنجم از تفکر ما را به سمت حرکت کردن هدایت می‌کند و حتما یک عملی باید انجام شود، من اگر در اینجا که نشسته‌ام فکر بکنم تا نزدیک درب سالن نخواهم رسید و باید حرکت بکنم، ولی برای حرکت کردن تفکر لازم است ولی کافی نیست. بدون حرکت، تفکر نیز به سرانجام نمی‌رسد .

ما زمانی به کنگره آمدیم تفکر کردیم برویم یک مکانی برای درمان اعتیادمان، آمدیم و به ما گفتند: مسیر درمان این است باید این راه را برویم و جسم، روان، جهانبینی باید درمان بشود و راجب آن تفکر کردیم و به ساختمان سیمرغ برای شروع درمان رفتیم و حرکت کردیم. این قضیه در زندگی‌ هم هست برای مسئله خانوادگی، کاری و غیره؛ در این وادی جناب مهندس به چند نکته برای ما اشاره می‌کنند که اگر می‌خواهید، حرکت خودتان را شروع کنید. حتما این نکات را مدنظر داشته باشید( بخصوص برای کسانی که برای درمان اعتیاد آمده‌اند ) و این نکات از بازگشت از سمت ضد ارزش‌ها و خودداری شروع می‌شود و با توکل رضا و تسلیم پایان می‌یابد. از تمام این نکات در زندگی خود باید الگو بگیریم و آن را انجام بدهیم.

بخش دوم دستور جلسه جشن یک سال رهایی سلمان عزیز هست:
آقا سلمان سابقه حضورش در کنگره تقریباً سه برابر من می‌باشد، در سال هشتاد و هشت به کنگره آمد. خدمت‌هایی از جمله اوتی، مرزبانی را گذراند و نزدیک به یازده سال رهایی داشت، اما به دلیل اینکه در جهان‌بینی مشکلاتی داشت، متاسفانه اتفاقی افتاد که نباید می‌افتد، آقا سلمان کوهنوردی می‌کرد و پروژه‌‌های کاری در شهرستان نیز برای کار خود داشت، ولی فرمان راهنما را به خوبی اجرا کرد و کوهنوردی را تعطیل کرد و پروژه جدید دیگر نگرفت تا به سفر خود ادامه بدهد و سفر بسیار خوبی داشت. سی دی ها را به صورت کامل می‌نوشت و گوش می‌داد. اگر در آزمون راهنمایی کم کاری نمی‌کرد، در امتحان قبولی را می‌گرفت، امیدوارم در امتحان بعدی بتواند قبول شود چون پتانسیل بسیار بالایی برای این جایگاه دارد.

در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر سلمان برگزار گردید:

اعلام سفر مسافر: آخرین آنتی ایکس شربت تریاک، 10 ماه و 2روز سفر کردم، به راهنمایی راهنمای محترم آقا شهاب، رهایی از بند اعتیاد یک سال‌ و یک ماه، ورزش در کنگره تنیس روی میز، در ادامه سفر نیکوتین کردم به راهنمایی آقای محمد صادق رهایی از بند نیکوتین 8 ماه

آرزوی مسافر: هر شخصی خواست و تلاش برای درمان اعتیاد را دارد، راه کنگره راه پیدا کند.

خلاصه سخنان مسافر سلمان:

خیلی خوشحالم که توانستم دوباره این جایگاه رو تجربه کنم. از ایجنت دوره قبل و ایجنت فعلی آقا ناصر تشکر می کنم که اجازه تجربه این جایگاه رو به من دادند. بنده در سال 1388 مثل دوستان دیگر، روش‌های ترک دیگر را تجربه کرده بودم و همگی ناموفق بودند. سفر خود را در نمایندگی شادآباد شروع کردم و آنتی‌ایکس من در آن زمان الکل، حشیش و تریاک بود، وقتی وارد کنگره شدم در ذهن خود گفتم که این هم یک روشی است مثل روش های قبل که امتحانش می‌کنم. تنها چیزی که در آن زمان توجه من را جلب کرد این بود که دراین روش خماری نداشتم و می‌توانستم به کارم برسم که در روش‌های دیگر این‌چنین نبود. در سفر اول همیشه در حاشیه بودم و به همین دلیل دو سال سفر من طول کشید، سفری فوق العاده بی‌کیفیت که چندین بار در طول سفر برگشت خورده بودم ولی به هر زحمتی که بود سفر خود را به پایان رساندم و بعد از اتمام سفر اول در بخش اوتی، صدور کارت، نشریات، مرزبانی خدمت کردم، ولی با این حال احساس یک کمبودی در وجودم داشتم. هیچ موقع سر وقت در نمایندگی حضور پیدا نمی کردم، دارو را به موقع و به اندازه نمی خوردم و همین دلیل شد که بعد از چند سال رهایی، دوباره جهنم را تجربه کردم. شروع کردم به گله کردن که اگر آموزش‌های کنگره ناب و عالی است پس چرا حال من خوب نشده است، اگر کسی وارد کنگره نشده باشد و مصرف کند، شاید کمتر اذیت شود چون اطلاعات و آگاهی ندارد. ولی خدا نکند، آن روزی را که شخص وارد کنگره شود، آگاهی را دریافت کند و دوباره به سمت مصرف کردن برود. پیام و تجربه من این هست که اگر من در سفر  اول کم کاری انجام بدهم در سفر دوم همان مسائل من را اذیت می‌کند و آموزش گرفتن نباید قطع بشود. فرمان‌برداری و دوری از منیت و به دنبال آموزش گرفتن و خدمت می‌تواند راه‌گشا باشد. از راهنمای درمان اعتیاد خودم آقا شهاب سپاس‌گزارم و همین‌طور همسفرم، همسرم که همیشه من را حمایت کرد. خدا را شاکرم از این که در مسیر و بستر( کنگره 60 ) قرار گرفتم و به درمان و حال خوش رسیدم. از این که به صحبت‌های من توجه کردید، ممنون هستم.

تایپ: مسافر امیر حسین
عکس و انتشار: مسافر طاها

مرزبان خبری: مسافر ماهان

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .