English Version
This Site Is Available In English

باورهایی که عملی نمی شود، بی ارزش است

باورهایی که عملی نمی شود، بی ارزش است

                                                                              به نام قدرت مطلق الله


دومین جلسه از دور چهلم کارگاه ‌های آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 ، نمایندگی ایمان با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر علی با دستور جلسه  "وادی پنجم وتاثیر آن روی من "  در روز شنبه 21  تیر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد :
ابتدا از راهنمای عزیز سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.

دستور جلسه امروز وادی پنجم است. برای من، علاوه بر صحبت‌های ارزشمند مهندس در مورد وادی، همیشه تأثیری که قیمت (تجربه عملی و گذر زمان) بر من می‌گذارد، الهام‌بخش‌تر بوده است.

 

در وادی‌های گذشته،  به تفکر اهمیت بسیاری می‌دادیم، اما در این وادی، آموزش می‌بینیم که چگونه تفکرات‌ را به عمل تبدیل کنیم. همان‌طور که سعدی می‌فرماید:

- سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست

این وادی می‌گوید که دانستن به تنهایی کافی نیست. در وادی ششم خواهیم آموخت که باید با عقل حرکت کنیم. در وادی‌های پیشین نیز متوجه شدیم که هیچ مخلوقی بیهوده آفریده نشده و هیچ‌کس به اندازه خود ما نمی‌تواند به ما کمک کند. حال که به این آگاهی رسیده‌ایم، وقت آن است که حرکت را آغاز کنیم.

یکی از صحبت‌های آقای مهندس برای من بسیار تأثیرگذار بود. ایشان فرمودند:
"به باورهایی که عملی نمی‌کنید، ارزشی نیست"
این جمله در ابتدا برایم عجیب بود. با خودم گفتم مگر می‌شود به باورها اعتقاد نداشت؟ اما بعد فهمیدم منظور ایشان این است که باوری که در عمل نمود پیدا نکند، بی‌ارزش است.
مثلاً من باور دارم که کینه‌ورزی بد است، اما وقتی درونم پر از کینه است، آن باور چه ارزشی دارد؟
اگر بخواهم از تجربه شخصی خودم بگویم، در ابتدای ورودم به کنگره، با وادی‌ها ارتباط برقرار نمی‌کردم. حتی سرتیتر وادی‌ها برایم قابل قبول نبود. باور اینکه این وادی‌ها می‌توانند زندگی‌ام را متحول کنند، برایم دشوار بود. اما به مرور زمان، وقتی عمیق‌تر شدم و عمل کردم، متوجه شدم چقدر این آموزش‌ها در زندگی‌ام تأثیر داشته‌اند.
قبلاً بدون تفکر، تصمیم می‌گرفتم و اغلب ناموفق بودم اما امروزه سعی می‌کنم حتی برای کوچک‌ترین کارها مانند رد شدن از خیابان، تفکر کنم. اولین هدیه‌ای که تفکر صحیح به ما می‌دهد، آرامش است.

اگر علم و آگاهی را فقط بیاموزیم ولی در زندگی پیاده نکنیم، بی‌فایده است؛ چراکه تبدیل به علم بدون عمل خواهد شد.

ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید

 

رهایافتگان

رهایی مسافر اکبر رهجوی راهنما مسافر حسن از بند اعتیاد

 

 

رهایی مسافر حسن به راهنمایی مسافر بابک از بند نیکوتین

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .