این وادی، وادی عمل و کاربردی کردن مطالبی است که در وادیهای قبلی به ما گفته شده است. افکار در زندگی ما انسانها قدرت چشمگیری دارند و میتوان گفت زندگی هر انسانی با توجه به تفکری که دارد شکل میگیرد. در وادی اول تا چهارم من یاد گرفتم که چگونه باید فکر کنم میدانم که من بیهوده نیستم و هیچکس به اندازه خودم به خودم فکر نمیکند و باید خودم مسئول کارهای خودم باشم. اکنون وادی پنجم میگوید که این دانستهها به تنهایی کامل نیست بلکه نیروی مکملی بهنام عمل و حرکت کردن را نیاز دارد که با ترکیب کردن تفکر و حرکت کردن تا رسیدن، میتوان آن عمل را به پایان رسانید.
ممکن است در راه رسیدن به هدف، انسان به موانع و مشکلاتی برخورد کند این یک امر طبیعی است و باید برای رسیدن به چیزی که در دنبال آن هستیم، تلاش کنیم و خود را مسئول بدانیم که تمامی موانع را کنار بزنیم و مسائل را حل کنیم برای اینکه تفکرات ما از قوه به فعل درآید و زندگی سالم و با نشاط داشته باشیم پلههایی در این وادی گفته شده است که تأثیر شگرفی بر روی انسان دارد مثلاً وقتی که در وادی میگوید بازگشت از ضدارزشها زمانی که این را آرامآرام اجرایی کنیم به لذت بسیار شیرینی دست مییابیم که در هیچ ضدارزشی چنین لذتی وجود ندارد لذتی همراه با آرامش و آسایش.
گاهی اوقات مشکلی در زندگی برایمان بهوجود میآید که هر قدر تلاش میکنیم و به هر دری میزنیم نتیجهای نمیگیریم باید این را درک کنم که وجود این مشکل برای زندگی ما و برای رشد ما لازم است، شاید حالا متوجه نشویم؛ ولی روزی به ضرورت و حکمت آن پی میبریم در این مرحله انسان باید تسلیم باشد سخت است؛ اما میشود آن را به انجام رساند. در جهان اطراف ما به هر چه نگاه کنیم پی میبریم که برای بهوجود آمدنش تفکری وجود داشته؛ پس در مییابیم که تمام موجودات به منظور و هدف خاصی، پا به این حیات نهادهاند و هر کدام هدفی دارند.
بنابراین برای رسيدن به هدف سعی و تلاش میکنند تا بتوانند وظایف خود را به بهترین نحو انجام دهند در این راه باید با مسئولیتهای خویش آشنا شوند و جدا از تفکر لازم است که در جهت تحقق ایدههایشان قدم بردارند و قبل از قدم برداشتن میبایستی نقشهای دقیق طراحی شود تا بتوانند ایدهها را به انجام برسانند و از قوه به فعل درآوردن نقشهها ممکن نیست مگر با تفکر و همراه با حرکت به همین دليل است که این وادی با چهار وادی گذشته تفاوتهای بسیاری دارد؛ چون در وادیهای قبل، صحبت از تفکر بود؛ ولی در این وادی صحبت از انجام تفکر است.
برای رسیدن به هدف باید از خودمان شروع کنیم و پندار، گفتار و کردار نیک را در دستور کار خود قرار دهيم و در طول مسیر صبور و بردبار باشیم و برای رسیدن به قله رهایی، شتاب زده عمل نكنيم. برای اینکه سه اصل گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک در ما نمایان گردد، باید پلههای زیر را به ترتیب طی کنیم: ۱ـ برگشت از ضدارزشها: که همگی شامل ضدارزشها میباشد و آنها مانند درختی هستند که تمام محصولات آن تلخ و زهرآگین هستند. ۲ـ خودداری: وقتی خوب و بد چیزی برای ما مبهم است، بهتر آن است که خودداری کنیم و ما زمانی به دانایی مؤثر میرسیم که از همه تردیدهایمان دوری کنیم.
۳ـ قناعت: قناعت به این معنا نیست که مثل گداها و مفلسها زندگی کنیم بلکه باید از هر چیزی که داریم نهایت استفاده را انجام ببریم و قناعت در سفر اول مهمتر از سفر دوم است. ۴ـ صبر: در صبر کردن باید مبداء، مقصد و مسیر خود را تعیین کنیم و برای رسیدن به هدف صبر داشته باشیم و در صبر کردن هم بیصبری نکنیم. ۵ـ تجسس، قضاوت، غیبت: کارهای ضدارزشی که ما قبل از کنگره انجام میدادیم و همیشه به دنبال گشتن در وسایل مسافر خود بودیم و این کار، توان و انرژی ما را میگرفت و حال ما را بدتر میکرد و خیلی راحت درباره دیگران غیبت میکردیم و به راحتی قضاوت و حکم تعیین میکردیم؛ ولی با آموزشهای کنگره یاد گرفتیم که مسافر خود را به راهنمایش بسپاریم؛ همچنین تجسس و قضاوت نکنیم و بدانیم که شیطان به زیباترین شکل، وارد افکار و اندیشه ما میشود. ۶ـ پسانداز: پسانداز کردن خودش یک هنر است و در واقع در تغییر فکر، اندیشه و برنامهریزی و هدفمند بودن در زندگی، ما را یاری میکند. ۷ـ توكل، رضا، تسلیم: ما باید در همه کارها، خداوند را وکیل خود قرار دهیم و فقط به او توکل کنیم نیز راضی به رضای او باشیم و لازمه رسیدن به تسلیم در برابر خداوند راهنما است.
نویسنده: همسفر فاطمه(ع) رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
رابطخبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه(لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
47