سومین جلسه از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ملایر، با استادی مسافر وحید، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر عابدین، با دستورجلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز پنجشنبه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
جناب مهندس در سیدی شیشه یک گنجشک را جسم به تصویر کشیدند اگر با یک تفنگ بادی ساچمهای آنرا شکار کنیم تخریب تریاک و اگر با یک تفنگ ژ۳ شکارش کنیم تخریب شیشه را نشان میدهد. با تفنگ ساچمهای بال یا پایش زخمی میشود ولی با تفنگ ژ۳ که به جسم شلیک میکنیم قطعا نابودگر است.
قسمت بعد دستورجلسه مخدرهای جدید است مثل کمیکال، کتامین، قارچ و سایر مواد جدید که این مواد صنعتی جدید از یکسری داروهای بیهوشی حیوانات ساخته میشود و یک سری قرصهای شیمیایی با ترکیب هروئین و شیشه که واقعا تخریب شدیدی دارد و قدرتش چندین برابر شیشه و هرویین است، مصرف آن باعث بیهوشی شخص میشود و در بیهوشی هم تنفس را از دست میدهند و دچار مرگ میشوند.
چیزی که آقای خدامی در مورد مصرف شیشه فرمودند باعث میشود آن پنج حس درونی شخص در بیداری فعال شود که من وحید موقعی که در خواب هستم قطعا یک سری خوابها میبینم ممکن است در خواب شیر ببینم گوسفند، مرغ یا چیزهای دیگر و موقعی که مصرف شیشه دارم این حسها در خواب و بیداری با هم ترکیب میشود و دچار بیتعادلی وحشتناک میشوم، به دید همسفران و به دید دیگران من توهم زدهام ولی واقعا همان چیزی که میبینم برای خودم واقعی است واقعا شیشه خود شیطان است و عمق فاجعه خیلی بیشتر از این صحبتها است و من زمانی که شروع کردم به شیشه کشیدن کسی متوجه نبود که من شیشه مصرف می کنم حتی موقعی هم که کنگره آمدم در سفر قبلی که خراب شد به راهنما نگفتم که من شیشه مصرف میکنم از ترس اینکه درمان نمیشوم فقط آرام کردن خانواده به کنگره میآمدم و باور نداشتم که شیشه درمان داشته باشد. یکی از عوارض شایع مصرف شیشه تحریکات پوستی است من یک شب ساعت چهار و پنج درگیر همین تحریکهای پوستی بودم با چاقو با تیغ، با ناخنگیر با سوزن دست و پای خودم را زخم میکردم فکر میکردم چیزی زیر پوستم وجود دارد حالا شیشه، خار یا هر چیزی و میخواستم که آن را بیرون بیاورم باور کنید به سفیدی استخوانم میرسیدم اما دردی احساس نمیکردم یک لحظه همسفرم آمد و آن تصویر را دید و متوجه شد شیشه مصرف کردم بیصدا تا صبح گریه کرد ولی من متاسفانه باز هم متوجه نبودم، و اصلا مالک جسم و روان خودم نبودم، دخترم هنوزم که هنوز است شبها اگر پیش مادرش نخوابد خوابش نمیبرد یادم است پول جیره مدرسه را جمع میکرد میگفت بابا اینها را من جمع میکنم برای تو که برای پول به مشکل نخوری، میدانست من همیشه دنبال پول بودم، یک روز واقعا خسته شده بودم از زندگی خودم و تصمیم گرفتم حالا هر چیزی که داشتم را به اسم خانم بزنم و به فکر خودکشی بودم، گفت چرا این کار را میکنی؟ گفتم میخواهم وقتی نباشم خیالم راحت باشد گفت تو را به قرآن بیا این کار را نکن بچههای من به پدر احتیاج دارند واقعا تو اگر نباشی ما نمیتوانیم ادامه بدهیم، دائم مصرف کن فقط باش و واقعا فقط همسفرا، پدر، مادر کسانی که با یک مصرفکننده شیشه زندگی میکنند تخریب شیشه را درک میکنند. از نظر من همسفران یک نوع فرشته هستند که خداوند برای وحید فرستاده استکه کنار وحید بماند تا وحید به درمان برسد. این همه از تخریب شیشه گفتیم اما بالاترین چیزی که از شیشه و مخدرهای جدید خطرناکتر و ویرانگرتر است ناامیدی است ناامیدی از هر مخدری خطرناکتر است، امیدوارم همه عزیزایی که مصرف مخدرهای جدید و شیشه دارند به کنگره بیایند و درمان بشوند و خنده و شادی روی لبان همسفرهای کوچک بیاید. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنونم.

اعلام رهایی مسافر علی لژیون چهارم

عکاس و تایپ: مسافر مصطفی لژیون پنجم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
172