اولین جلسه از دوره سوم لژیون هماهنگی خدمتگزاران کنگره ۶۰ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی شادآباد، با استادی همسفر احسان، نگهبانی همسفر محمدرضا و دبیری همسفر علیرضا با دستور جلسه "نقض فرمان" در روز پنجشنبه مورخ ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک همسفر.
دستور جلسه امروز دربارهی "نقض فرمان" است. برای اینکه نقض فرمان را بشناسیم، ابتدا باید بدانیم فرمان چیست و فرمان الهی چه مفهومی دارد، که من در برابر آن احساس میکنم دچار نقض شدهام. فرمان الهی برگرفته از کتابهای آسمانی است؛ دستوراتی که به نظر من، در تمام ادیان مشترکاند. البته ممکن است دین مسیحیت با اسلام در برخی زمینهها تفاوتهایی داشته باشند، مثل مسئله حجاب یا استفاده از شراب؛ اما در بیشتر موارد، مفاهیم کلی فرامین یکی هستند. مثل: دروغ نگو، دزدی نکن، ربا نخور، کار ناپسند انجام نده، حق یتیم را پایمال نکن، فریب نده، با خشونت صحبت نکن، ناسزا نگو، به دیگران صفت بد نده، پشت سر کسی صحبت نکن، قضاوت نکن. همه این "نکنها"، فرمانهای الهی هستند. کافیست تنها یکی از این موارد را انجام دهیم، تا دچار نقض فرمان شده باشیم. استاد ما در این زمینه نکتهی زیبایی میگوید: نقطهی آغاز ورود به تمام تاریکیها شرک است. یعنی زمانی که من نقض فرمان میکنم، بخشی از آن ریشه در شرک دارد. شرک باعث میشود من دروغ بگویم، غیبت کنم، مال کسی را بخورم یا در معامله سر کسی کلاه بگذارم. استاد امین میگوید: نیروهای تاریکی از طریق شرک، اختیار را از انسان میگیرند. بزرگترین آسیب شرک همین است که اختیار را از انسان سلب میکند. حیوانات دچار شرک نمیشوند، چون اصلاً اختیار ندارند؛ اما انسان، چون دارای اختیار است، میتواند به شرک آلوده شود. حالا اینکه چطور دچار شرک و نقض میشوم، باید گفت: من در هر لحظه، حتی همین حالا که اینجا نشستهام، در یک دوراهیام که انجام بدهم یا ندهم؟ اگر بتوانم خود را کنترل کنم، تازه آغاز مسیر است.
استاد بزرگوارمان، مهندس کنگره، در مورد سفر اول و دوم چنین میگویند: سفر اول، از آغاز تا درمان مصرف مواد است و سفر دوم، از درمان تا رسیدن به خود. منظور از رسیدن به خود، همان تسلط بر اختیار است. وقتی کاری را با اراده انجام میدهم، یعنی به اختیار خود مسلط شدهام. اما اگر کاری را بیاراده و از روی هیجان یا خشم انجام دهم، مثل وقتی که عصبانی میشوم و از کوره درمیروم، یعنی هنوز نتوانستهام بر خود مسلط شوم و نتوانستهام فرمان الهی را اجرا کنم؛ پس دچار نقض فرمان هستم. این مهمترین نکته درباره نقض فرمان است: اگر توانستم بر خودم تسلط پیدا کنم، دیگر فرمان را نقض نمیکنم. اما این تسلط در یک شب به دست نمیآید؛ باید تمرین کنیم، درست مانند وزنهبرداری. از وزنهی سبک شروع میکنیم تا کمکم توان وزنهی سنگین را پیدا کنیم. شاید روز اول ده بار ناسزا بگوییم، ده بار عصبانی شویم، ده بار کسی را فریب بدهیم. اما با تمرین، همان ده بار را میکنیم نه بار، بعد هشت بار، تا اینکه کمکم به صفر برسیم. این یعنی افسار وجود خود را در دست گرفتن؛ آن زمان است که میگوییم به خود رسیدهایم. من هنوز در درون خود مشکلات زیادی میبینم و امیدوارم بتوانم آنها را حل کنم.
در قرآن، داستان حضرت آدم و حوا آمده است که با یک نقض فرمان از بهشت رانده شدند. این بهشت میتواند مکان باشد، جایگاه یا حتی زمان. در نقطهی مقابل، حضرت ابراهیم است که شرک را درون خود نابود کرد و در آتش افکنده شد، اما نسوخت. دو داستان کاملاً متضاد که نشان میدهد یک نفر با اطاعت نکردن از فرمان الهی از بهشت بیرون رانده میشود، و دیگری با اطاعت، حتی در آتش محفوظ میماند. خداوند هیچ بندهای را بر دیگری برتری نداده است. استاد امین جمله زیبایی میگوید: اگر ما تصور کنیم خدا جایگاهی ویژه برای پیامبران در نظر گرفته که ما نمیتوانیم به آن برسیم، دیگر انگیزهای برای رشد نخواهیم داشت. پیامبر چهل سال تلاش کرد، چهل سال در غار عبادت کرد، چهل سال امین و راستگو بود، تا اینکه جبرئیل نازل شد و آن ارتباط شکل گرفت. پس من هم باید تلاش کنم. هرچه انسان بالاتر میرود، آزمونهایش سختتر میشود. امیدوارم من بتوانم حتی از آزمونهای کوچک عبور کنم. مهمترین نکته این است که در همان لحظهای که در حال آزمون شدن هستم، متوجه باشم. گاهی متوجه نمیشوم و فکر میکنم حقی از من ضایع شده، اما وقتی تنها میشوم، میبینم همهاش یک آزمون بوده. همه چیز در این دنیا آزمون است: همسر، فرزند، مال، و تمام کسانی که با آنها در ارتباط هستیم. احتمال اینکه در هر لحظه در معرض آزمون قرار بگیریم بسیار زیاد است. دعا میکنم در این مسیر، بتوانم آزمونها را درست بشناسم و از آنها سربلند بیرون بیایم. ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ و ویراستاری: همسفر اردلان
سایت همسفران آقا نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
65