چهارمین جلسه از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی ایجنت محترم مسافر فرهاد، نگهبانی مسافر مراد و دبیری مسافر همایون با دستور جلسه (تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متدDST)، پنجشنبه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر؛
خداوند را شاکرم که فرصت و توفیق نصیب بنده شد که امروز هم در خدمت عزیزان باشم و انشاءالله از جلسه امروز آموزش بگیرم، دستور جلسه امروز دو بخش است بخش اول در مورد تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با روش DST است و بخش دوم تولد یکسال رهایی مسافر علیرضا است که جا دارد به خودشان، همسفرشان، راهنمای همسفرشان و همسفران کوچکش تبریک بگویم، انشاءالله مبارکشان باشد و بتوانند سالهای سال در کنگره باشند و تولدهای دیگر را جشن بگیرند.
قبل از اینکه جلسه را شروع کنیم میخواهم به همسفران گرامی که موفق شدند شال راهنمایشان را از دستان مبارک آقای مهندس بگیرند تبریک بگویم؛ چون اجازه و فرصت خدمت جدیدی پیدا کردهاند انشاءالله در ادامه راه موفق باشند و همانطور که تا حالا پرقدرت و پر از انرژی و امید جلو آمدهاند و برای شعبه بال پرواز بودهاند در ادامه هم به همان صورت باشد، از طرف نمایندگی اسبیکو خرمآباد تبریک میگویم و خداوند را شاکرم بابت داشتن چنین همسفرانی، داشتن همسفر قوی یک نعمت است برای مسافر و همه بایستی بابت این نعمت خداوند را شاکر باشیم.
در مورد دستور جلسه که شیشه و مخدرهای جدید میباشد همانطور که شنیدید آقای مهندس فرمودند احتمالاً سال آینده دیگر این دستور جلسه را نخواهیم داشت و دیگر شیشه آن شیشه نیست، درست مانند کرونا که اوایل تا میگفتند کرونا ترسی در وجود ما ظاهر میشد؛ ولی الان دیگر عادی شده است، به همین صورت است و در ابتدا چون آگاهی و شناخت در مورد ماده مخدر شیشه و سایر محرکها نبود انسانها دست به بدترین انتخابها میزدند برای درمان یک مصرفکننده شیشه، ولی در کنگره فرقی نمیکند آنتی ایکس چه چیزی باشد متد DST برای همه راهحل دارد، شیشه در ابتدایی که وارد ایران شد به واسطه ترسی که در ما ایجاد کرده بود به واسطه ناآگاهی کارهایی انجام میدادیم که تخریبهای بسیاری داشت. همانطور که میدانید به واسطه مصرف مواد تغییراتی در جسم ایجاد میگردد و میدانیم که تعریف اعتیاد جایگزینی مواد مخدر بیرونی بهجای مواد مخدر درونی است و شیشه هم یکی از این مواد مخدر بیرونی میباشد که وقتی وارد جسم میشود مادهای به اسم دوپامین در جسم چندبرابر میگردد؛ لذا شخص انرژی بالایی را تجربه میکند که خیلی بیشتر از حد تعادل اوست و باعث تخریب میگردد؛ چون شخص ظرفیت آن انرژی را ندارد. شاید میزان دوپامین خیلی از راهنماها هنگامی که لژیون را ترک میکنند خیلی بیشتر از مصرف شیشه باشد؛ ولی چون ظرفیت در آنها ایجاد شده باعث تخریب نمیگردد.

درمان شیشه هم بهراحتی در کنگره انجام میشود و پروتکل آن از نظر ما راهنماها سادهترین پروتکل است، شخص شیشهای اگر ۲ الی ۳ ماه درست سفر کند به نظر من خیلی از راه درمان اعتیاد را رفته است و خیلی سریع میآید روی پروسه درمان، نکتهای که در کنگره و درمان DST خیلی مهم است و آقای مهندس بارهاوبارها با آن اشاره نمودهاند داشتن باور به متد DST و کنگره شصت است، مانند همان پسربچهای که آقای مهندس مثال زدند که به توصیه معلمش بهجای دورزدن رودخانه و دیر رسیدن با گفتن بسمالله و آن باوری که داشتند به حرف استاد توانست از آب رودخانه بگذرد و بهموقع برسد سر کلاس، ایمان داشته باشید و باور داشته باشید به درمان DST تا ایمان و باور نداشته باشیم نمیتوانیم درمان شویم؛ بنابراین باور داشته باشیم به متد DST، به سفر جونز، به سفر سیگار و به جهانبینی کنگره و هرچه این باور در ما تقویت شود به همان اندازه سریعتر میتوانیم به درمان برسیم و فاصله خیلی برای ما کوتاه میگردد. در مورد جهانبینی هم به همین صورت است ما خیلی از مسائل جهانبینی را میشنویم و شنیدهایم؛ ولی بهاندازه آن باوری که داریم مسیرمان کوتاه شده است انشاءالله که بتوانیم بر باورمان بیفزاییم تا بتوانیم آسودهتر زندگی و از بودن خداوند را شاکر باشم.
در مورد تولد آقای علیرضا هم به ایشان تبریک میگویم، خودش و همسفرش از کسانی هستند که در کنگره خدمتگزار هستند بدون اینکه خواستهای داشته باشند و همیشه هر خدمتی از آنها خواسته شده بهدرستی انجام دادهاند و خدمتکردن نکته خیلیخیلی مثبت است برای یک رهجو و اینکه دل بدهد به خدمت و کارشان راحت میشود، گویی که آن باور در آنها قوی میشود اگر خدمت برای ما سخت است هنوز آن باور در ما شکل نگرفته است. آقای علیرضا و همسفرش در آزمون راهنمایی پذیرفته شدهاند و موفق به دریافت شال نارنجی شدهاند و این هم بیارتباط با نحوه سفر کردنشان نیست، امیدوارم در ادامه ماندگار باشند و مسیر را ادامه بدهند آقای مهندس جملهای دارند که میگویند راهنمایی آغاز گرفتن آموزش است، انشاءالله که آموزشهای لازم را بگیرند و بتوانند آنها را کاربردی کنند.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

سخنان مسافر علیرضا:
سلام دوستان علیرضا هستم مسافر؛
آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک ۱۰ ماه و ۲۰ روز به روش DST و داروی OT زیر نظر استاد عزیزم آقای فرهاد سفر کردم ورزش در کنگره شنا و والیبال مدت رهایی یکسال و دو ماه.
در ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این مسیر قرار گرفتم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان، راهنمای عزیزم آقای فرهاد، راهنمای همسفرم خانم هدی و همسفر تشکر میکنم، بسیار بسیار خرسند و خشنودم که در جمع شما دوستان بزرگوار و عزیز کنگره ۶۰ قرار دارم و همیشه خواستهام از خداوند این بوده که بتوانم رهجوی خوبی برای کنگره باشم و زحمات راهنمای عزیزم آقا فرهاد را جبران کنم، گروه مرزبانی همیشه به بنده لطف داشتهاند چه درگذشته و چه حالا مرا لایق دانسته و در مدتی که در کنگره حضور داشتهام به من خدمت دادهاند تا بتوانم خدمتگزار باشم.
امروز که در این جایگاه قرار دارم و از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجم قسمت عمدهای از آن را بابت انجام خدمت میدانم، انسان وقتی خدمت میکند باید بداند که به خودش خدمت کرده است و کسی که به خود خدمت کند قطعاً در ادامه حالش خوب میشود. یادم هست سفر اولی بودم و مرزبانان میخواستند کف سالن را سرامیک کنند گفتند از آقای فرهاد پرسیدهایم و گفته است شماره ایشان را ندارم و من آنجا به خودم بالیدم که یک راهنما دارم که تمام حرمتهای کنگره ۶۰ را درست به من آموزش داده است، و رعایت چهارچوب حرمتها است که امروز خودم و خانوادهام در آسایش به سر میبریم و خانواده از جانب من آسیبی نمیبینند.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.

سخنان راهنما همسفر هدی:
سلام دوستان هدی هستم راهنمای یک همسفر؛
خدا را شکر میکنم که در این جایگاه قرار دارم و در کنار شما عزیزان هستم، یک سال رهایی مسافر علیرضا را خدمت آقای مهندس، خانواده محترم ایشان، راهنمای گرانقدرشان مسافر فرهاد، خانواده محترم خودش مسافر علیرضا، همسفر مانیا و دو همسفر عزیز ایشان تبریک عرض میکنم. هر شخص اگر چیزی برایش ارزشمند باشد، برای به دست آوردن آن قطعاً تلاش میکند و وقتی آن چیزی که برایش تلاش کرده به دست میآورد، اگر شایستگی آن را داشته باشد، قطعاً برای حفظ آن تلاش میکند و اگر قدر آن را نداند آن را از دست میدهد. آقای مهندس میفرمایند: همه انسانها مثل حروف الفبا هستند: الف ب پ ت ... هر کدام از این حروف هیچکدام به تنهایی معنی خاصی ندارند و وقتی این حروف کنار هم دیگر قرار میگیرند، کلمه را میسازند. کلمات کنار همدیگر جمله را با یک معنی و مفهوم انتقال میدهند. همه انسانها اینگونه هستند؛ مثل حروف الفبا هستند. خودمان به تنهایی هیچ معنی خاصی نداریم. ما کنار همدیگر هستیم و کنار هم، معنی پیدا میکنیم، شاید در مورد خیلی از افرادی که وارد کنگره میشوند، مصداق خیلیها است که میآیند، اپلیکیشن دژاکام روی گوشیهایشان نصب میشود دو ماه میمانند، پروتکل را تقریبا تا ۰/۸ یاد میگیرند؛ کافی است یک ذره ریاضی، بلد باشد و میگوید: خودم بلدم دیگر نیاز نیست، وقت خود را صرف کنم و میرود که در خانه خودش برای خودش درمان اتفاق بیفتد، اما نمیداند تکامل در جمع صورت میگیرد و قرار است اینجا بیاید و در کنار دیگران، درمان صورت بگیرد. شاید درمان اتفاق بیفتد، ولی نادر است و قطعاً آن کیفیت، هیچوقت رخ نمیدهد. در آخرین سیدی کتاب۶۰ درجه "نیروها را به باتلاق نریزید" استاد سردار میگویند: اگر طفلی به حرف بزرگترش گوش ندهد، قطعاً آسیب میبیند و بلا سرش میآید. آقای مهندس اینجور تعبیر میکنند که آن طفل، یک رهجو است و بزرگترش یک راهنما است. حالا هر چیزی اینجا میتواند یک رهجو باشد، بزرگترش یک مرزبان باشد، اگر به حرف بزرگتر خود گوش ندهی بلا سرت میآید و قطعاً این بلا را خودت سر خودت آوردی و نمیتوانی بگویی یک نفر دیگر بوده است. آنوقت تو میمانی و آن اتفاقی که برایت رخ داده است. اما در مورد همسفر مانیا یک رهجویی بود که در تمام مدت زمان سفر به شدت رهجوی حرف گوش کن و فرمانبرداری بود و نتیجه فرمانبرداری این است. یک ماه مانده بود به رهایی مسافر علیرضا، آقای مهندس لینک ثبتنام آزمون را بسته بودند و دوباره گفتند: لینک را باز کنید و هر کس در این مدت زمان میداند به رهایی میرسد، ثبتنام بکند. همسفر مانیا خیلی دوست داشت در آزمون راهنمایی شرکت کنند، دقیقاً انگار آن یک ماه سایت باز شده بود که این دو عزیز در آن آزمون ثبتنام کنند و ثبتنام کردند، لینک بسته شده و رهایی اتفاق افتاد و اتفاقاً هر دو نفرشان در آزمون، شال نارنجی قبول شدند، تبریک میگویم. هر جایی که گلریزان بوده، اسم سردار را آوردیم و همسفر مانیا عضو شدند، خدمتگزار سایت هستند و در نهایت انشاءالله در جایگاه راهنمایی، خدمت خواهند کرد. از این انرژی استفاده میکنم مجدد تبریک میگویم، انشاءالله بمانند، خدمت کنند و از خودشان اثرهای نیکی به یادگار بگذارند.

سخنان همسفر مانیا:
سلام دوستان مانیا هستم یک همسفر؛
از همه شما عزیزان تشکر میکنم با تبریکهایی که به ما گفتید و مشارکتهای زیبایی که کردید به ما دلگرمی دادید، به همه شما خوشامد میگویم، اگر من، مسافرم و بچههایم الآن اینجا در این جایگاه هستیم و جشن یک سال رهایی خود را میگیریم، به خاطر لطف و رحمت خداوند است که شامل حالمان شد و اذن ورود ما را به کنگره داد. به خاطر وجود آقای مهندس عزیز و خانواده محترم ایشان است، به خاطر وجود مسافر رضا و دو تا راهنمای عزیزمان مسافر فرهاد و همسفر هدای عزیز میباشد که واقعاً با آموزشها و زحمتهایی که برای ما کشیدند، ما توانستیم به این مرحله برسیم. از ایجنت دوره قبل مسافر آرمین تشکر میکنم. از مرزبانهای قسمت مسافران و همسفران که برای ما زحمت میکشند، نهایت سپاسگزاری را دارم. از راهنمای تازهواردین خودم همسفر فاطمه خیلی تشکر میکنم و از همه خدمتگزارانی که در شعبه اسبیکو خدمت میکنند و باعث میشوند که یک نفر به رهایی برسد نهایت تشکر را دارم. اما از تجربه خودم و زندگیمان بگویم: قبل از کنگره ۱۳ سال زندگی مشترک داشتیم. اصلاً آرامش نداشتیم؛ چون هم مسافرم اعتیاد داشتند و بالاخره خودم هم در صراط مستقیم نبودم؛ چون همسفر در کنار مسافر ناامیدیها و ترسها و نگرانیها و حال بدی که دارد، خودشان ضدارزشهایی هستند که دارد، اما یکی دو ماه قبل از ورودمان به کنگره چون مشکلاتمان به اوج خود رسیده بود، به جای اینکه ناراحت باشم، نگرانی و دعوا باشد، دیگر به خدا پناه برده بودم. همان یکی دو ماه که به خدا پناه برده بودم، خداوند کمکمان کرد و لطف خداوند شامل حالمان شد و اذن ورودمان را به کنگره داد. از آن موقع که وارد کنگره شدیم خدا را شکر، مسافرم با وجود مشکلاتی که داشتیم، در سفر اول، روی سفرشان ماند و به خوبی سفر کردند. از همین جا از ایشان تشکر میکنم. واقعاً یک روز قبل از اینکه پایمان به کنگره باز شود، خودش به من گفت: همه چیز را جبران میکنم. با ورودمان به کنگره، خدا را شکر، الآن یکی دو سال است که همه چیز را جبران کرده است؛ چون اعتیادش درمان شد و همیشه به خودم میگویم: اگر واقعاً سپاسگزار خداوند هستم باید آموزشهای کنگره را کاربردی کنم و خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.
رهایی مسافر ایوب لژیون دهم

تنظیم: مسافر حسین لژیون پنجم
ارسال: مسافر حمیدرضا لژیون اول
- تعداد بازدید از این مطلب :
237