جلسه حضوری همسفران لژیون نهم با استادی راهنما همسفر زهرا و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه "سیدی رخ" روز دوشنبه ۹ خرداد ماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
بنمای رخ که باغ گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
خدا را شکر بعد از سه جلسه مجازی امروز توفیق حاصل شد در کنار شما در این مکان مقدس همچنان آموزش و انرژی بگیرم. حقیقتاً باید قدر داشتههای خود را بدانیم، کنگره و آموزشهای آن در این مدت نیاز وجودی من بود نه اینکه وابسته و یا عادت کرده باشم؛ بلکه هنوز بسیار نیاز به آموزش دارم و در برابر مشکلات متوجه بسیاری از ضعفهای خود میشوم و در پی بهدست آوردن، قوت بخشیدن و توانمند کردن آن میباشم.
چه زیبا آقای مهندس میفرمایند: با هر شکست و زمین خوردن انسان باید خود بلند شود نه اینکه دیگران او را بلند کنند در اینصورت اعتمادبهنفس و قدرت خود را از دست خواهد داد و حقِ تصمیمگیری و فکرکردن را به دیگران داده است؛ اما زمانیکه خود بلند شود قطعاً پشت آن حرکت عظیم، تفکری میباشد در غیر این صورت به هدف که نمیرسد هیچ؛ بلکه به بیراهه نیز خواهد رفت، تاریکیها و مشکلاتی که انسان با آن مواجه میشود به دلیل عدم شناخت و آگاهی است شاید در گذشته بسیاری از واژهها را نمیدانستیم و بیتفاوت از کنار آن رد میشدیم.
اما اکنون وظایفی بر عهده داریم و طبق سیدی خطِسوم نسبت به جایگاه و شناختی که به دست آوردهایم اگر کوتاهی نماییم صددرصد باید جوابگو باشیم. اگر جوجه عقاب بودیم اکنون به یک عقاب تیزپرواز تبدیل شدیم. چرا؟ زیرا از بدو ورود به کنگره منِ زهرا آموزش گرفتم انگشت اشاره و یا دوربین و نگاه خود را از سمت دیگران به سمت خودت برگردانم و از خود تصویربرداری کنم این یعنی آموزش جهان بینی، یعنی از آن غیبتها، تجسسها و گمانِبد بردنها و دیگر ضدارزشها خارج شدن و به سمت ارزشها حرکت کردن است.
چهبسا این تفکرات افیونی پرده و حجابی بر روی اندیشه من گذاشته بودند و در نهایت چیزی جز بیماری برای من نداشت، عقاب را تنها چیزی که از پا در میآورد بیماری است و تبدیل به یک جوجه لاشخور میشود. تمام ضدارزشها که شامل انواع قرصها، موادمخدرها، افکار منفی حتی قمار، زیر مجموعه خمر هستند باید از آنها طبق کلامالله اجتناب نمود، حال چرا باید اجتناب کرد؟ زیرا عملی شیطانی است و حرام نیستند؛ چون در مصارف پزشکی بسیاری از آنها از جمله مورفین یا الکل استفاده میشوند.
علاوه بر موارد ذکر شده برای اینکه سیستم جسم هر انسان همصدا شود و سمفونی بدن درست کار کند و در واقع زبان بدن را در خودشناسی بشناسیم باید به موادغذای مصرفی خود دقت کنیم به ورزش کردن و پیادهروی در حد بیست دقیقه، بهداشت و پسانداز کردن، دوست داشتن، محبت کردن، پرورش کودک.... توجه کنیم و در کلیه کارها با دقت عمل کنیم، مطمئناً با رعایت این قوانین به یک آرامش نسبی دست خواهیم یافت همانگونه که در کتاب ۶۰ درجه زیر صفر آمده که انسان مقام انسانی خود را در جایی به دلیل وجود تاریکیها و مشکلات جا گذاشته، آن مکان را باید بیابد.
دقیقاً من هم از آن مستثنی نبودم تلاش کردم و زهرا قدیم را در وجود خویش از بین بردم و جوجه عقابی پرقدرت در ابتدا درون خود پرورش دادم که آرامآرام تبدیل به عقاب شود همان مصداق زیبای آقای مهندس که میفرمایند: با تغییرات از دل خاکستر ققنوس جدیدی به وجود میآید؛ زمانیکه در صراط مستقیم حرکت کردم دیگر به نقطه نخستین که پر از ناامیدی استرس، ترس بود، برنگشتم؛ زیرا تلاش و جهاد کردم. دو نوع جهاد داریم یکی جهاد اصغر که در راه خدا باید انجام شود و دیگری جهاد اکبر که جهاد با خود، جهاد با نفس و یک جنگ درونی است.
این جنگ درونی در من شکل گرفت که بین دو قطب مثبت و منفی قرار داشتم. خوشحالم که در طی این سفر اندازه مشکلات و ضدارزشهای خود را پذیرفتم، هر اندازه وارد تاریکی شده بودم باید بهای آن را پرداخت و عودت میکردم و با تزکیه و پالایش از آن گذرگاههای سخت عبور میکردم، البته در این مسیر به من پیشنهاد کلاسهای عرفانی نیز داده شد و حتی زندگی خود را به دست رمال هم دادم؛ اما چون اعتقاد و باوری نداشتم تأثیری در من نداشت پرواز کردن به هر بُعدی نیاز به دانش و ظرفیت دارد چهبسا در هوا و فضا نیز شکار انجام میگیرد.
یک کبوتر در بیابان، پرندگان شکاری چون شاهین، عقاب، شکارچی در کمین او نشستهاند؛ بنابراین برای انسان هم این پرواز جز به همریختگی روحی و روانی چیزی در بر ندارد. هر انسانی که خویش را پیدا کرده و به خودسازی بپردازد و از ضدارزشها دوری کند هر سالی که از حیات او میگذرد برابر با سه مرحله از حیات معمولی است، منظور از سه مرحله کودکی، جوانی و پیری میباشد که در طی یکسال که مثلاً از جهان موادمخدر، از اقیانوس شیطان بیرون میآید یک نوع به خود آمدن است که ارزش آن برابر با این سه مرحله است که به دنیا آمده، جوان شده، پیر شده و از دنیا میرود. خروج از ضدارزشها و حرکت به سمت ارزشها تا این حد ارزشمند است. چرا؟
زیرا قرار نیست در این دنیا بقا داشته باشیم و روزی با مرگ، وارد جهان دیگری خواهیم شد؛ اما بسیاری از انسانها درک و فهم درستی از این مسئله ندارند؛ چرا که در زمره انسان رعایت فرامین الهی بسیار حائز اهمیت است؛ اما انسانها در مواقع سختی سو استفاده میکنند به عنوان مثال: در جنگ یا زلزله به جای کمک، خیانت میکنند و گرانفروشی کرده یا حتی دزدی از جنگزدهها نیز میکنند که از صفات نامیمون و بد انسان است. تنها آن دسته که ایمان دارند و عمل صلحآمیز و نیکو انجام میدهند به دیگران کمک و آنها را به صبوری و محبت دعوت میکنند.
همانطور که در دعای اول کنگره میخوانیم، خداوندا ما را از دست نیرومندترین دشمن خود ما که جهل و ناآگاهی خود ما است نجات بده، اگر به آگاهی و فهم برسیم چنین اعمال زشتی انجام نمیدهیم؛ چون حساب و کتابی هست، بهشت و جهنمی وجود دارد. همه چیز تحت فرمان جسم و مغز نیست؛ بلکه از جای دیگری است با مرگ نیست و نابود نمیشویم و زندگی ادامه دارد، با وجود آرامش انسان به راحتی میتواند خوب را از بد تشخیص دهد، الهی بتوانیم جز خلق نادان نباشیم و از همه چیز انتقا و دائم شکایت نکنیم و دنبال تایید دیگران نباشیم و از هرآنچه داریم که با ارزشترین آنها سلامتی است، سپاسگزار بوده و شکر را به جا بیاوریم.
.jpg)
مشارکت اعضا لژیون
مشارکت همسفر بتول(ص):
انسان موجودی حریصکار است و در برابر خالق خود ناسپاسی میکند البته انسان یکسری خوبیهایی دارد و در کل دارای فضایل و رذایل میباشد که شامل دو قطب سیاه و سفید است، لازم به ذکر است خداوند به انسان اختیار و عقل داده است و میتواند راه و مسیر خود را انتخاب کند اگر به سمت ارزشها برود به سمت سفیدی و اگر به سمت ضدارزشها برود به سمت سیاهی گسیل میشود.
این خود انسان است که باید راه خود را انتخاب کند، نه تنها افراد با مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی دچار خمر نمیشوند بلکه کسانیکه با ضد ارزشها و افکار منفی مثل دروغ، نفرت، کینه، تجسس، قیاس و قضاوت روی فکر و اندیشه خود حجاب و پوشش میکشند در نهایت زندگی را برای خود و اطرافیان سیاه میکنند، همیشه آقای مهندس این پیام را نجوا میکنند که قدردان آنچه که در زندگی دارید باشید.
یعنی از حداقل امکانات باید بهترین استفادهها را ببریم، خداوند نعمتهای بسیاری به ما داده که ما قدردان آن نیستیم، مثلاً سلامتی که قدر آن را نمیدانیم وقتی مریض میشویم میفهمیم که چه نعمتی را از دست دادهایم. گله و شکایت کردن از زندگی باعث میشود که زندگی ما آنطور که باید و شاید رقم نخورد. در زندگی نباید دنبال مقصر باشیم باید دیدگاه خود را عوض کنیم و به دنبال تغییر در خود باشیم. امیدوارم همه ما بتوانیم قدر داشتهها، قدر سلامتی، آرامش و آسایشی که داریم را بدانیم و بتوانیم یک زندگی شاد را برای خود و عزیزانمان رقم بزنیم.
مشارکت همسفر عصمت:
طبق سیدی رخ آقای مهندس میفرمایند: انسان موجودی است که مشکلات فراوانی دارد با همه آن مشکلات باید راه خود را پیدا کند و به طرف ارزشها برود با وجود اینکه منیت زیادی داشتم و همیشه اطرافیان را مقصر میدانستم به همین دلیل از همه متنفر بودم و همیشه خود را با دیگران قیاس میکردم و اگر کسی از اطرافیانم زندگی ظاهراً بهتری داشت حسرت زندگی آنها را میخوردم و از داشتههای خود لذت نمیبردم.
دائماً در پی افسوس خوردن زندگی دیگران و گله و شکایت بودم و همین باعث شد از زندگی خود غافل شده و نتوانم لذت ببرم. با حضور در کنگره، خدا را شکر توانستم به آن آگاهی برسم و تزکیه و پالایش را از خود شروع کنم و اکنون زندگی خوب و آرامی دارم، از خانم زهرا راهنمای عزیزم بابت آموزشهایی که دریافت کردم تشکر میکنم انشاالله که بتوانم با حضور و نوشتن سیدی و خدمت در کنگره فرمانبردار خوبی باشم.
مشارکت همسفر بتول( ک):
طبق سیدی رخ مشکلات همیشه هستند و باید با آنها روبهرو شد و با سعی، تلاش و کوشش بتوان آن را برطرف کرد؛ زیرا هر مشکلی به وجود میآید با حل شدن آن مشکل در ادامه مشکل دیگری هست؛ بنابراین باید با صبوری مشکلات را برطرف کنیم، انسانها دارای اختیار هستند و خود با تصمیمگیری راه خود را انتخاب میکنند البته انتخاب راه مستقیم یا غیر مستقیم بستگی به فکر و اندیشه خود شخص دارد.
اگر با تفکر و تعقل در صراط مستقیم باشیم زندگی خوبی پیدا کرده و به صلح و آرامش میرسیم و اگر در راه غیر مستقیم باشیم به سوی ضدارزشها حرکت میکنیم، ما انسانها همیشه قدر داشتههای خود را نمیدانیم و دائماً گله و شکایت میکنیم، خداوند هر آنچه به انسان میدهد یا نمیدهد بر مبنای خیر و صلاح او خواهد بود ما دو جهاد بهنام جهاد اکبر و جهاد اصغر داریم، لازم به ذکر است که جهاد اکبر بسیار سختتر است؛ زیرا انسان باید با خود بجنگد و تزکیه و پالایش را از درون انجام دهد.
زمانیکه افکار و اندیشه ما خوب باشد و از ضدارزشها دوری کنیم، در صراط مستقیم حرکت کنیم مسلماً از خمر که پرده و پوشش است فاصله خواهیم گرفت و در آرامش و آسایش خواهیم بود و اگر در خلاف آن حرکت کنیم خمر بر افکار ما پرده و حجاب خواهد گذاشت؛ بنابراین کمک به دیگران و زیردستان، قضاوت نکردن، تجسس نکردن راه رسیدن به تکامل است، امیدوارم بتوانم مطالب و آموزشها را فرا بگیرم و به دیگران نیز انتقال دهم تا خداوند از من خشنود و راضی باشد.
مشارکت همسفر زهرا (ز):
همان طور که در قرآن کریم هم گفته شده انسان دارای صفات رذایل و فضایل است؛ زمانیکه من قضاوت میکنم و حسادت دارم، از صفات نیکو کم میشود و افکار منفی را بزرگ میکنم، اگر قادر به حل مشکلات نباشم و دائم در ذهن خود گله و شکایت کنم هیچگاه راه حل مشکل رو پیدا نمیکنم و روی افکار خود خمر یا پردهای از نیروهای منفی میکشم، قبل ازدواج همیشه در باور خود از مصرفکننده سیگار متنفر بودم و یکی از شروط زندگی من بود.
با وجود اینکه پدرم مصرفکننده تریاک بود، وقتی ازدواج کردم همسرم نیز مصرفکننده سیگار و مواد بود از خدا گله و شکایت نکردم، با خود گفتم ای خدا قبلاً غر زدم؛ اما خلاف آن اتفاق افتاد. قرار گرفتن من در این راه حتماً عملکرد خود و حکمت است، باید صبر و تحمل من زیاد میشد و مشکلات زندگی را با تفکر حل نمایم فکر نمیکردم روزی از چیزی که بدم میآمد.
و ترس داشتم برای من اتفاق بیفتد، یاد گرفتم مشکلات را با صبوری حل کنم نه اینکه کاسه چه کنم، چه کنم به دست بگیرم و در هر شرایط سپاسگزار باشم و ناسپاسی پیشه نکنم و با کمترین امکانات بهترین زندگی را داشته باشم اگر برای هر آنچه که دارم قدردان باشم مطمئناً خداوند بیشتر اعطا میکند تا اینکه کفر خداوند را بر زبان بیاورم، هنگامیکه حس من خوب باشد، همه چیز حتی انسانها خوب هستند؛ زیرا دیدگاه من متفاوت شده و در نهایت انرژی مثبت دریافت و جذب میکنم.
ویرایش: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
عکس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون یازدهم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
291