English Version
This Site Is Available In English

شیشه و تخریب های عمیق آن

شیشه و تخریب های عمیق آن

پنجمین جلسه از دوره هفدهم از سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی دلیجان با استادی مرزبان مسافر علی‌مردان، نگهبانی مسافر عباد و دبیری مسافر عباس، با دستورجلسه : " شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد dst"، درروز دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴، ساعت۱۷ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که امروز نیز توفیق نشستن بر این صندلی و آموزش دیدن را به من عطا فرمود. از آقای مهندس دژاکام سپاسگزارم که این بستر را برای من - علی‌مردان - فراهم کردند تا در کنگره ۶۰ به «حال خوش» برسم. از لژیون دوم، آقا محمد و تمام همراهانی که امکان آموزش را برایم مهیا ساختند، صمیمانه تشکر می‌کنم.  

از روز نخست ورودم به کنگره، مفهوم «خدمت» برایم ناآشنا بود. نمی‌دانستم چگونه یا چرا باید خدمت کنم. اینجا آموختم که خدمت به همنوع، پیش از هر چیز «حال خودم» را دگرگون می‌کند. امروز مشتاقم خدمت کنم تا دیگران نیز طعم «حال خوب» من را بچشند.  

دستور جلسه امروز «شیشه و درمان» است. هرگز شیشه مصرف نکرده‌ام، اما تخریب آن را از نزدیک لمس کرده‌ام. یکی از بستگانم در دام این ماده افتاده بود. روزی با سر و صدای مهیبی از خانه‌اش مواجه شدم. وقتی به داخل رفتم، صحنه‌ای هولناک دیدم: درها قفل بود و او در توهم ناشی از شیشه، دیوارها را متلاشی می‌کرد. مصرف‌کننده شیشه به دلیل توهم‌های شدید، به هر عمل ضدارزشی دست می‌زند. تخریب این ماده آن‌چنان عمیق است که قابل تصور نیست.   

من علی‌مردان، ۱۸ سال در اسارت تریاک بودم. زمانی که همسفری از اصفهان به طعنه می‌گفت: «تو تریاک می‌کشی، پس چرا نگران مصرف شیشه دیگرانی؟» نمی‌دانست که تریاک نیز به نوبه‌ خود نابودگر است.

برای رهایی، به هر دری زدم: ترک‌های خودسرانه، درمانگاه‌های متادون، مشاوره‌های بی‌حاصل و حتی سفر به شهرهای دیگر. یک‌بار به توصیه پزشک، متادون مصرف کردم، اما این ماده وضعیت را وخیم‌تر کرد. دوز مصرفم به روزی ۸ سی‌سی رسید و زندگی‌ام به روان‌پریشی کشیده شد. حتی پس از ۲۰ ماه «ترک ظاهری»، همیشه در خماری بودم: بدن‌درد، بی‌حوصلگی و انزوا چرخه‌ای بی‌پایان بود.  

اگر امروز می‌توانم با رویی گشاده اینجا بایستم و سخن بگویم، تنها به برکت روش‌DST کنگره ۶۰ است. آقای مهندس با بنیان‌گذاری این مسیر، نجات جان‌هایی مثل مرا ممکن ساختند. نمی‌دانم اگر اینجا نبودم، اکنون در چه ورطه‌ای بودم؟  

از آقای مهندس دژاکام، مرزبانان، آقا محمد و آقای کارویان بابت اعتماد و فرصتی که به من دادند، بی‌پایان سپاسگزارم. ویژه‌ترین تشکر از آقای مهندس که چراغ راه ما هستند.

برگزاری جلسه هماهنگی خدمتگزاران 

عکس: مسافر محمد- رهجوی لژیون یکم 

تایپ، ویرایش، بارگزاری خبر: همسفر مسعود- لژیون یکم 

نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .